اقداماتی برای بهبود شرایط سربازی و رفع تبعیض/ ارتش حقوق نجومی دارد؟

سخنگوی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: در نیروهای مسلح نه تنها هیچ‌کس حقوق نجومی نمی‌گیرد بلکه با احتساب مسئولیت و جایگاه شغلی، تحصیلات، سن خدمتی و دیگر فاکتورهای مهم، حقوق‌شان از حد متعارف نیز پایین‌تر است.
کد خبر: ۲۶۰۲۹۰
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۹ - 02October 2017
اقداماتی برای بهبود شرایط سربازی و رفع تبعیض / ارتش حقوق نجومی دارد؟به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «تحفظ» نداشت اما صراحت چرا. می‌گفت «اگر هر کدام از 2 نهاد ارتش و سپاه نبودند معلوم نبود جنگ چه سرنوشتی می‌داشت». نیک می‌دانست جنگ زوایای پنهان و پیدای زیادی دارد که برای قضاوت درباره آن باید به ظرف مکان و زمان هم توجه شود بنابراین اعتقاد نداشت با حدس و گمان حرف بزند و هر کجا لازم بود صریح می گفت «این موضوع را باید از اهل فن پرسید».
 
رویه گفت‌وگو نشان داد نباید طیف‌های سیاسی به بهانه انتقام‌جویی از ارتش یا سپاه، به انحاء مختلف آنها را در جنگ مقصر جلوه دهند چرا که این 2 نهاد مکمل هم بودند. البته تفاوت آشکار بین حفاظت از خلیج فارس و سایر مرزها به هر عقل سلیم اجازه «مقایسه عملکرد ارتش و سپاه در این 2 حوزه» را نمی دهد.

امیر سرتیپ دوم ستاد شاهین تقی‌خانی متولد 17 خردادماه سال 1342 در تهران است. او به واسطه شغل نظامی پدرش، از بدو تولد همراه با خانواده در شهر‌های تهران، دزفول، شیراز و همدان زندگی کرده است.

امیر تقی‌خانی با اخذ مدرک دیپلم در سال 60 و پس از گذراندن دوره خدمت سربازی در سال 61، از شهریور 1362 به استخدام نیروی زمینی ارتش درمی‌آید و پس از گذراندن دوره یک ساله اولیه در ارتش، با رسته مخابرات وارد لشکر 23 نیرو‌های مخصوص می‌شود و پس از معرفی، عازم پادگان «پسوه» در شمالغرب کشور شده و چند ماهی را در آنجا سپری می‌کند. پس از گذراندن این مقطع، او مسئول «افسر مخابرات و فرمانده دسته ارتباط» تیپ 2 لشکر 23 می‌شود و در این مدت در چند عملیات پاکسازی و همچنین عملیات «قادر» حاضر می‌شود.

او از اواخر سال 66 وارد مجموعه عقیدتی سیاسی تیپ 2 لشکر 23 می‌شود و پس از مدتی، مسئولیت «تبلیغات و روابط عمومی» این لشکر را بر عهده می‌گیرد. سال 69 به ستاد نیروی زمینی می‌رود و به مدت 12 سال مسئولیت خبر این نیرو را بر عهده می‌گیرد و سپس مدیر روابط عمومی نیروی زمینی ارتش می‌شود. پس از آن نیز امیر تقی‌خانی وارد سازمان عقیدتی سیاسی ارتش می‌شود. او هم اکنون «معاون فرهنگی و روابط عمومی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش» و «سخنگوی ارتش» است.

متن گفت‌وگوی تفصیلی با امیر تقی‌خانی به شرح زیر است:

به عنوان سوال نخست در خصوص ارتباط ارتش دز زمان انقلاب با انقلابیون و روحانیون برای ما توضیحاتی را ارائه دهید.

ارتباط ارتش با انقلاب به یک سال قبل از پیروزی انقلاب محدود نمی‌شود. بدنه ارتش در زمانی‌که انقلاب هنوز پیروز نشده بود، مؤمن بود و در این مجموعه کسانی ک به امام(ره)، روحانیت و دین عشق می‎‌ورزیدند، ارتباطاتی را با مراجع و روحانیون پیشگام انقلاب برقرار کردند. شهید بزرگواری مثل شهید نامجوی از سال 46-47 هسته‌های انقلابی را در ارتش با شناسایی نیروهای مؤمن و معتقد تشکیل داد و ارتباط با روحانیت را به تدریج تقویت کرد و مرکز تشکیل این هسته‌های انقلابی را دانشگاه افسری امام علی (ع) بنیان نهاد. نه‌ تنها در تهران بلکه در شهرستان‌ها نیز افرادی نظیر شهید نامجوی حضور داشتند و فعالیت می‌کردند. از سوی دیگر ارتش در زمان قبل از انقلاب به دلیل نگرانی‌هایی که رژیم طاغوت از احزاب به‌ویژه حزب توده و کمونیست داشت، ناچاراً در استخدام و به‌کارگیری جوانان برای جذب، روی جنبه‌های عقیدتی آنها حساسیت چندانی نداشت. از طرفی بدنه ارتش از قشر کم‌درآمد و البته مذهبی جامعه بودند اینها آمدند و کم‌کم لشکریان امام (ره) برای پیروزی انقلاب شدند. و البته ارتباط با روحانیت به مرور تقویت شد و همین ارتباط زمینه‌های همراهی و همدلی بیشتر ارتش با انقلاب و امام (ره) را فراهم کرد و نه تنها در پیروزی انقلاب بلکه در سالهای بعد و جنگ تحمیلی و پس از آن نیز، این ارتباط و تقویت حضور روحانیون برکات بسیاری را برای ارتش به همراه داشت.

اگر همراهی ارتش نبود، انقلاب شاید خیلی‌ خیلی دیرتر به پیروزی می‌رسید

اگر همراهی ارتش با مردم نبود، انقلاب به پیروزی می‌رسید؟

قبل از پیروزی انقلاب، رژیم کم‌کم متوجه شده بود که نمی‌تواند روی این ارتش حساب کند چرا که بدنه ارتش همراه رژیم طاغوت نبود. سران ارتش نیز نمی‌توانستند از بدنه ارتش برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند. اگر همراهی ارتش نبود، انقلاب شاید خیلی‌ خیلی دیرتر و با شهدای بیشتر و خسارات فراوان‌تری به پیروزی می‌رسید. نمی‌توانیم بگوییم «اگر ارتش نمی‌خواست، انقلاب پیروز نمی‌شد» چراکه خواست عموم مردم، ایجاد انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بود.

ارتش با دم مسیحایی امام راحل، روحیه و قدرت مضاعفی گرفت
 
چه عواملی باعث هجمه به ارتش پس از پیروزی انقلاب شد؟

به محض پیروزی انقلاب، رفته رفته خط‌ و خطوط‌های افراد و جریان‌ها روشن شد و خیلی‌ از افراد برای نیل به اهدافشان، امیال و گرایش‌های خود را که با جمهوری اسلامی همخوانی نداشت بیان کردند. از 22 بهمن 57 تا 28 فروردین 58 که امام خمینی (ره) آن حکم را درباره ارتش صادر کردند و گفتند که «ارتش، ارتش اسلامی است و باید بماند»، تکلیف ارتش مشخص شد و با این دم مسیحایی امام راحل، روحیه و قدرت مضاعفی گرفت. همین زمان، دقیقاً‌ نقطه آغاز هجمه علیه ارتش بود. با ایجاد غائله‌های مختلف در برخی نقاط کشور سعی کردند انرژی ارتش را در آن مناطق متمرکز کنند. ضمن آنکه مدام شعار انحلال ارتش را نیز سر می‌دادند.

حزب توده، منافقین، کمونیست‌ها و چریک‌های فدایی خلق، شعار «انحلال ارتش» سر می‌دادند

شعار «انحلال ارتش» از سوی کدام طیف‌ها مطرح می‌شد؟
 
شعار انحلال ارتش از سوی حزب توده، منافقین، کمونیست‌ها، چریک‌های فدایی خلق و همه کسانی که بعدها راهشان را از انقلاب اسلامی جدا کردند، سر داده می‌شد. انقدر این گروه‌ها بحث انحلال ارتش را مطرح کرده بودند که برخی‌ها ناخواسته با این خط همراه شده بودند. با وجود همه این هجمه‌ها، لطف حضرت امام (ره) و همچنین هوشمندی حضرت آقا، باعث تثبیت جایگاه ارتش شد. علقه و علاقه حضرت آقا به ارتش، باعث شد که بعدها ایشان از سوی امام خمینی (ره) به‌عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع و در واقع نماینده امام در ارتش انتخاب شوند.

دولت موقت بسیاری از تجهیزات نظامی را پس فرستاد
 
نگاه دولت موقت به ارتش و استفاده از توان این مجموعه نظامی چگونه بود؟

نگاه دولت موقت این بود که ما برای اینکه جنگی با کسی نداریم و کسی ما را تهدید نمی‌کند بسیاری از تجهیزات نظامی را پس فرستادند، دوره خدمت سربازی را کاهش دادند، بحث انتقالی‌ها و جابجایی کارکنان ارتش را مطرح کردند و ... ؛ لشکر 92 زرهی ارتش که برخلاف برخی یگان‌ها که عناصر بومی داشتند، عمده نیروهایش مربوط به خود استان نبودند و از جاهای مختلف آمده بودند، با بی‌تدبیری دولت موقت در بحث جابجایی کارکنان و نیروها، قدرتش کاسته شد. مثلاً متخصص تانک ما از آن لشکر هزار کیلومتر دور شد و در نتیجه آن تانک بدون متخصص و باقی ماند. حتی عناصر اطلاعات ارتش که باید چشم و گوش ارتش باشند و همواره حرکات دشمن را رصد کنند، به دلیل همان نگاه دولت موقت به ارتش و جابجایی‌های صورت گرفته، در ماجرای تهاجم عراق به ایران نتوانستند کار خود را به خوبی انجام دهند.

هجمه‌های داخلی به ارتش، برای صدام یک فرصت مناسب ایجاد کرد
 
به سراغ دفاع مقدس برویم. دلیل اصلی حمله صدام به ایران چه بود؟
 
صدام از قبل از پیروزی انقلاب هم نسبت به ایران کینه داشت. قرارداد 1975 الجزایر باب میل صدام نبود و احساس می‌کرد که سرش کلاه رفته است، در حالی‌که به نظر من قرارداد الجزایر قراردادی خوب و منصفانه بود. ضمن اینکه هجمه‌ علیه ارتش از سوی برخی افراد و جریان‌های داخلی، برای صدام یک فرصت مناسب را ایجاد کرده بود. او گمان می‌کرد که بهترین فرصت انتقام از ایران فرا رسیده است و بر همین اساس کم‌کم زمینه‌های تجهیز قوای نظامی خود را فراهم کرد.

اینکه می‌گویند ارتش در ابتدای جنگ غافلگیر شد حرف درستی نیست
 
آمادگی ارتش در ابتدای جنگ و مشخصا روزهای نخست تهاجم ارتش بعث به ایران چگونه بود؟
 
این حرف که عده‌ای می‌گویند «ارتش در ابتدای جنگ غافلگیر شد» حرف درستی نیست. کاملاً مردود است. ارتش در ماه‌های قبل از آغاز جنگ تحمیلی، قرائن و شواهد حمله دشمن را دریافت کرد و گزارش‌های آن را به مسئولان ارائه داد با وجود همه موارد، مجموعه ارتش در ابتدای جنگ آمادگی داشت. مثلاً پادگان «دژ» ارتش در همان یکی دو روز ابتدایی جنگ ایستاد و شهدای زیادی را تقدیم کرد. 2 گردان تکاور دریایی ما در همان روزهای اول تهاجم دشمن در خرمشهر چندین روز ایستادگی کردند و با دشمن مبارزات تن‌به‌تن داشتند. صدها دانشجوی دانشگاه افسری ارتش به فرماندهی شهید نامجوی همان روز دوم تهاجم ارتش بعث حرکت کردند و به منطقه رفتند. لشکر 92 زرهی ما با همان تعداد تانک و توپخانه و تجهیزاتی که داشت در همان روزهای اول مقابل دشمن ایستاد تا یگان‌های پشتیبانی مثل لشکر 77 و لشکر 21 و دیگر یگان‌ها برسند و کمک کنند. ملت شریف‌مان حماسه‌آفرینی هوانیروز را در روزهای ابتدای جنگ را به یاد دارند. نیروی دریایی ارتش نیز با پشتیبانی نیروی هوایی، در تاریخ 7 آذر 59 عملیات پیکان را انجام داد و طومار نیروی دریایی عراق را پیچید؛ به نحوی که تا پایان جنگ، دیگر عراق چیزی به نام نیروی دریایی نداشت. در عملیات پیکان نیروی دریایی ارتش با پشتیبانی خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی با موشک‌های ماوریک، آنها را مورد هدف قرار دادند. علاوه بر این‎‌ها، ارتش طرح‌های عملیاتی مقابله با دشمن را هم داشت و آنها را به اجرا گذاشت. باید قبول کنیم که در یک سال اول جنگ ارتش تنها بود. البته مردم نیز جانانه بودند و همراهی کردند، سپاه ما نیز در آن زمان که سپاه نوپایی بود وجودش برای صیانت از انقلاب اسلامی بود. با همه بضاعتش بود اما هنوز امادگی نبرد کلاسیک را نداشت و هنوز انسجام لازم را برای یک عملیات بزرگ نداشت. فراموش هم نکنیم که بخش قابل توجهی از نیروهای ارتش، هنگامی‌که جنگ تحمیلی آغاز شد درگیر مبارزه با ضد انقلاب بودند.

مردم کردستان خواستار حضور ارتش بودند
 
مبارزه با ضدانقلاب عمدتا در کردستان بود، درست است؟
 
بله؛ کردستان برای ما عزیز بود و ما برای حفظ مردم عزیز کُرد در آنجا حضور پیدا کردیم. به جرأت می گویم که خود مردم آنجا می‌خواستند که ارتش بیاید و مناطق و روستاها را از محاصره ضد انقلاب نجات دهد.

مخالفت بنی‌صدر با تجهیز سپاه
 
سپاه با چه کیفیتی وارد جنگ شد و تاثیر حضور آن چگونه بود؟
 
سپاه در همان سال اول جنگ آموزش‌هایی را فرا گرفت و مجموعه ارتش تلاش کرد تا سپاه را به‌عنوان برادر دوست‌داشتنی خود، تجهیز کند. البته مخالفت‌های زیادی برای آموزش و تجهیز سپاه از سوی دولت موقت و بالاخص بنی‌صدر صورت می‌گرفت. در سال دوم جنگ، سپاه به لحاظ رزمی و آمادگی بسیار تقویت شده بود و پیروزی‌های بزرگ رزمندگان اسلام نیز از همرای ارتش و سپاه در سال دوم جنگ رقم خورد. اگر هرکدام از این‌ها وجود نداشتند، شک نکنید نتیجه‌ای را که امروز گرفته‌ایم، به هیچ‌عنوان به‌دست نمی‌آوردیم.

بنی‌صدر فاقد هوش نظامی بود
 
ایجاد اختلال در امور دفاعی از سوی بنی‌صدر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
وقتی همه وقایع را کنار هم می‌گذاریمنمی‌توانیم بگوییم بنی‌صدر از سر نادانی این کارها را می‌کرد. بنی‌صدر سپاه را تحویل نمی‌گرفت. او به هیچ‌وجه میل به تجهیز سپاه نداشت. در یک محاسبه ساده می‌توان گفت که عدم میل بنی‌صدر به تجهیز سپاه به معنای بی‌میلی او به تقویت توان دفاعی بوده است. او فاقد هوش نظامی بود و به همین خاطر به نتایج بی‌خردی‌هایش فکر نمی‌کرد.

مخالفت بنی‌صدر با عملیات لشکر 92 ارتش در سوسنگرد
 
موردی هم پیش آمده بود که بنی‌صدر با انجام اقدامی از سوی ارتش مخالفت کند؟
 
بله؛ فرماندهی بنی‌صدر بر نیروهای مسلح، کار را برای مجموعه ارتش نیز بسیار سخت کرده بود. 25 یا 26 آبان سال 59، زمانی‌که سوسنگرد در محاصره بود، قرار بر این شد که این حصر شکسته شود. اگر حصر سوسنگرد شکسته نمی‌شد، به نوعی خوزستان در خطر قرار می‌گرفت. در سوسنگرد، «مردم» و «یگان‌هایی از ستادهای جنگ نامنظم شهید چمران که ترکیبی از تیپ 55 هوابرد، نیروی هوایی، ژاندارمری و نیروهای سپاه بودند» در محاصره قرار داشتند. بنی‌صدر باید به ارتش مجوز می‌داد تا یکی از تیپ‌های لشکر 92 را وارد کند و حصر سوسنگرد را بشکند اما این مجوز را نداد. حضرت آقا بعد از این کار بنی‌صدر، تماسی با حضرت امام (ره) داشتند و پیگیری مستمری انجام دادند تا عملیات انجام شود. حضرت آقا ساعت 2 صبح نامه‌ای را به مرحوم قاسمی فرمانده لشکر 92 و امیر فلاحی نوشتند و حکم شکستن حصر سوسنگرد به امر امام (ره) را صادر کردند. امیر فلاحی فرمانده نیروی زمینی و مرحوم قاسمی فرمانده لشکر 92 نیز به سبب ارادتی که به حضرت امام خمینی (ره) داشتند و البته ولایتمداری‌شان، حکم ایشان را مبنی بر شکستن حصر سوسنگرد بر دستور بنی‌صدر ارجح دانستند و این عملیات را انجام دادند.

«جنگ» سختی‌های بسیار زیادی را برای خانواده‌های نیروهای مسلح به همراه داشت
 
نقش خانواده‌های رزمندگان را در طول هشت سال دفاع مقدس چگونه ارزیابی می‌کتید؟
 
تردیدی نداریم که جنگ، سختی‌های بسیار زیادی را برای خانواده‌های نیروهای مسلح به همراه داشته است و این خانواده‌ها در فشار روحی روانی و اقتصادی فراوانی قرار داشتند. بسیاری از رزمنده‌ها و شهدای ما در 8 سال دفاع مقدس نیز متکی به صبر همسر و خانواده خود بودند.

لطمه‌ای که اینجا و در شرایط فعلی از ترک جبهه به من وارد می‌شود به مراتب بیشتر از «از دست دادن فرزندم» است

مواردی را برای ما ذکر کنید که رزمندگان یا فرماندهان ارتش دفاع از میهن را به حضور در کنار اعضای خانواده ترجیح داده باشند.

به‌خاطر دارم سرگرد فرهاد احمدیان رئیس ستاد تیپ 2 لشکر 23، 55 روز بود که در منطقه حضور داشت و به مرخصی نرفته بود. حتی میل به مرخصی رفتن هم نداشت. بیش از آنکه نگران خانواده‌اش باشد نگران عملیات و رزمندگان بویژه سربازان بود. سرانجام در منطقه ماند و سرانجام در همان منطقه به شهادت رسید. امیر سرتیپ حسن براتی که فرمانده تیپ 2 لشکر 23 بود، با اینکه در عملیات‌های «فتح‌المبین» و «بیت‌المقدس»، دو سه بار مجروح شده بود و به زحمت می‌توانست حرکت کند و معمولاً در طول روز، بعد از سرکشی‌هایش از منطقه با دارو و مُسکن آرام می‌شد، مدت‌ها مرخصی نرفت و تیپ را رها نکرد. شهید نیاکی فرمانده لشکر 92 زرهی اهواز بود. در جنگ به او خبر می‌دهند که دخترت دچار بیماری شده و اگر می‌توانی برگرد. او نمی‌رود. یکی دو بار دیگر به او می‌گویند «حال دخترت خوب نیست، بیایی بهتر است». شهید نیاکی می‌گوید «این‌جا هم من فرزندانی دارم، شما در تهران می‌توانید به دخترم کمک کنید. لطمه‌ای که اینجا و در شرایط فعلی از ترک جبهه به من وارد می‌شود به مراتب بیشتر از «از دست دادن فرزندم» است»؛ فرزند شهید نیاکی مدتی بعد از دنیا رفت ولی شهید نیاکی در منطقه ماند.

لزوم حفظ اسرار نظامی در جنگ
 
عده‌ای معتقدند در زمان جنگ، آن طور که باید و شاید اطلاع رسانی‌‎های مربوط به وقایع جنگ برای مردم گفته نمی‌شد. یا اینکه این اطلاعات به صورت ناقص یا بعضا وارونه انعکاس داده می‌شد؛ نظر شما در این رابطه چیست؟

یکی از مهم‌ترین اصولی که باید در هر جنگ و درگیری نظامی رعایت شود، حفظ اسرار نظامی است. ما باید در زمان جنگ حساب شده عمل می‌کردیم و در نوع اطلاعاتی که به جامعه و مردم می‌دادیم دقت لازم را انجام می‌دادیم. هرگونه حرکت محاسبه نشده ممکن بود مورد سوء‌استفاده دشمن قرار بگیرد. در هر جنگ و عملیاتی، پیروزی و شکست وجود دارد. ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که در تمام عملیات‌های 8 سال دفاع مقدس پیروز شده‌ایم. تشخیص اینکه آن زمان چه مقدار از حقایق جنگ باید به مردم گفته می‌شد، با نظر فرماندهان رده بالا و محاسبه و تاثیرات روحی و روانی برخی اخبار بود. مثلا اعلام تعداد شهدا بلافاصله پس از عملیات‌ها یا در حین انجام عملیات، اقدامی کاملاً غیرمحاسبه شده و غلط است که موجب کاهش روحیه رزمندگان و به تبع آن جامعه می‌شود. آن زمان چگونگی رسانه‌ای شدن بسیاری از اتفاقات جنگ، سعی می‌شد مدیریت شود تا در محاسبات دشمن نیز اخلال ایجاد کند. ضمن اینکه اگر قرار بود ما همه خبرهای مربوط به عملیات‌ها را رسانه‌ای کنیم، زحمت دشمن را برای دسترسی به اطلاعات نظامی خودمان کم می‌کردیم. البته صحنه‌های نبرد و شرایط بسیار دشوار بویژه در تک و پاتک برای عزیزانی که در آنجا نبودند، با عرض معذرت قابل درک نیست که الان بتوانیم به راحتی نظر بدهیم که مثلا اگر چنین و چنان می‌کردند بهتر بود.

پس از آزادسازی خرمشهر، ما هیچ اعتمادی به خروج صدام از خاک کشورمان نداشتیم
 
هرساله در ایام هفته دفاع مقدس یا سالروز آزادسازی خرمشهر، عده‌ای در محافل رسانه‌ای و تحلیلی‌شان می‌گویند که ادامه جنگ با صدام بعد از آزادسازی خرمشهر اشتباه بود. درخصوص این ادعا برای ما صحبت کنید.

ما به چند دلیل پس از آزادسازی خرمشهر نمی‌توانستیم جنگ را تمام کنیم. اولین دلیل اینکه بخش قابل توجهی از خاک ما هنوز در دست دشمن بود. دومین دلیل این بود که ما هیچ اعتمادی به خروج صدام از خاک کشورمان نداشتیم. تضمینی وجود نداشت. او جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد معتبر الجزایر را پاره کرده بود، چگونه می‌توانستیم به خروج او از خاک کشورمان اطمینان داشته باشیم؟ چگونه می‌توانستیم مطمئن باشیم صدام به مرزهای بین‌المللی باز می‌گردد؟ از نظر فرماندهان نظامی ما قطعاً بازنمی‌گشت. سومن دلیل ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر این بود که هنوز تکلیف خسارات و غرامت‌های ما مشخص نشده بود. چه کسی قرار بود پاسخ خانواده‌های شهدا را بدهد. ضمن اینکه ما نباید فراموش کنیم صدام از پیروزی‌های پی‌درپی ما زخم خورده بود و به لحاظ روحی و روانی در وضعیت آشفته‌ای به سر می‌برد و قصد داشت کاری کند که با حفظ قطعه‌ای از خاک ما بتواند توجیهی برای تجاوز داشته و پاسخ افکار عمومی را بدهد.

عده‌ای تلاش دارند عملکرد نیروهای مسلح و تصمیم‌گیرندگان زمان دفاع مقدس را زیر سوال ببرند
 
در زمان آزادسازی خرمشهر، چه مقدار از مساحت کشورمان دست ارتش بعث بود؟
 
حدود 15 هزار کیلومتر مربع از خاک کشورمان در طول حمله سراسری عراق اشغال شد که در چند عملیات پی‌درپی ما بیش از دو سوم این مقدار را پس گرفتیم و در هنگام آزادسازی خرمشهر، هنوز بخش قابل توجهی باقی مانده بود. عده‌ای تلاش دارند عملکرد نیروهای مسلح و تصمیم‌گیرندگان آن مقطع و در رأس آنها حضرت امام (ره) و رهبری را زیر سؤال ببرند.

هیچ دغدغه‌ای از ناحیه نیروهای مؤمن و انقلابی‌مان در حفاظت از میهن نداریم
 
اگر امروز به مانند 31 شهریور 59 کشورمان مورد تهاجم قرار بگیرند به نظر شما هنوز هم جوانان ما پای کار هستند؟

صددرصد. همان‌گونه که حضرت آقا اشاره فرمودند جوانان امروز ما آماده‌تر و دلداده‌تر به انقلاب هستند و مهیای جانفشانی برای مرز و بوم ایران اسلامی هستند. جوانان ما در نیروهای مسلح در صورت جدی شدن هرگونه تهدیدی، با صلابت‌تر، شجاعانه‌تر و ولایتمدارانه‌تر از 8 سال دفاع مقدس، ایستاده‌اند و اجازه هیچگونه تعدی به دشمن را نخواهند داد. ما هیچ دغدغه‌ای از ناحیه نیروهای مؤمن و انقلابی‌مان در حفاظت از میهن نداریم. قالب افسران و فرماندهان امروز ارتش، تربیت‌شدگان بعد از انقلاب هستند.

داوطلبان بسیاری از مجموعه ارتش برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) ثبت نام کرده‌اند
 
یکی از مهمترین مباحث مطروحه در حوزه دفاعی و امنیتی طی سالیان گذشته بحث دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه بوده است. در این خصوص و در رابطه با نقش ارتش در دفاع از حریم اهل بیت (ع) برای ما بگویید.

در حال حاضر داوطلبان بسیاری از مجموعه ارتش جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) ثبت نام کرده اند و دائما اصرار دارند که ما را به سوریه اعزام کنید. خُب، طبیعتاً این امر امکان‌پذیر نیست. به دلیل اینکه ظرفیت آنجا اجازه نمی‌دهد این همه داوطلب به آنجا بروند. ضمن اینکه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه، چندین شهید را تقدیم کرده است.

مدافعان حرم ارتش و سپاه تماماً نیروهای داوطلب هستند
 
با این حساب، هیچ‌گونه فشار و اجباری برای اعزام نیروها به سوریه وجود ندارد، درست است؟
 
یقینا؛ مدافعان حرم ارتش و سپاه تماماً نیروهای داوطلبی هستند که با خواهش‌ها و درخواست‌های متعددی به سوریه رفته‌اند. نه تنها هیچ اجبار و فشاری در کار نبوده بلکه صد در صد از روی عشق و علاقه عازم این سفر الهی شدند. اگر زندگینامه شهدای مدافع حرم را بخوانیم متوجه عشق آنها به حفظ حریم ولایت می‌شویم.

در نیروهای مسلح نه تنها هیچ‌کس حقوق نجومی نمی‌گیرد
 
ارتشی‌ها حقوق نجومی هم می‌گیرند؟
 
خیر. در نیروهای مسلح نه تنها هیچ‌کس حقوق نجومی نمی‌گیرد. بلکه با احتساب مسئولیت و جایگاه شغلی، تحصیلات، سن خدمتی و دیگر فاکتورهای مهم، حقوق‌شان از حد متعارف نیز پایین‌تر است این در حالی‌که است که جان خود را در طبق اخلاص نهاده‌اند تا در لحظه نیاز تقدیم اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کنند.

نمی‌توانیم بگوییم حالا که جنگی نداریم پس نباید پادگان‌های‌مان پُر از سرباز باشد
 
امیر، کمی در خصوص خدمت سربازی برایمان صحبت کنید. به نظر شما هنوز هم ضرورت خدمت وظیفه در کشور وجود دارد؟

صددرصد. اولا باید بگویم که تقدس خدمت سربازی باید حفظ و تقویت شود. ارتش و نیروهای مسلح همواره خود را برای روز مبادا آماده می‌کنند. اگر این روز فرا برسد و مهیا نباشیم، نمی‌توانیم برای قرارگرفتن سیل عظیم جمعیت پشت ارتش و سپاه در لحظه وقوع بحران و نهایتا تحمیل جنگ تصمیم صحیحی و به موقعی بگیریم. این پشتوانه باید از قبل فراهم باشد تا برای روز نیاز جواب دهد. نمی‌توانیم بگوییم حالا که جنگی نداریم پس نباید پادگان‌های‌مان پُر از سرباز باشد. اگر استعداد نیروی انسانی ما در مرزها کم شود، فرصتی را برای دشمن جهت ضربه زدن پدید آورده‌ایم. اگر قرار بر تصرفی باشد با سرباز است. قرار بر دفاع باشد با نیروی انسانی است. من شدیداً با این حرف که «2 سال سربازی، هدر رفتن عمر است» مخالفم. ما سعی می‌کنیم نگاه به سرباز بر اساس تخصص و نیاز یگان‌ها باشد. من خودم می‌دانم در یگان‌های مرزی و پادگان‌های دورافتاده ما هستند کسانی که خدمت کردنشان در آن منطقه با توجه به تخصص آنها تعجب آور است. اما اینکه یک سرباز بگوید حتماً من را در رشته‌ای که در آن تبحر دارم در پادگان مورد استفاده قرار دهید، نشدنی است. سعی شده این کار انجام شود اما با توجه به «شرایط پادگان‌ها» و «مسئولیت‌های موجود»، لزوماً برای همه این امکان وجود ندارد که در رشته خودشان در یگان‌ها بکار گرفته شوند.

شرایط امروز سربازی با 30 سال و حتی 15 سال قبل متفاوت است
 
چه اقداماتی را در راستای بهبود شرایط سربازی انجام داده‌اید؟
 
مجموعه نیروهای مسلح امروز سعی می‌کنند سربازان را نسبت به نظام، انقلاب و اسلام خوش‌بین کنند. طبیعتا سربازی که در مناطق مرزی خدمت می‌‍کند از مرخصی‌‌های خاص خود استفاده می‌کنند. میزان خدمت سربازان ما در مناطق مرزی هم نسبت به سایر مناطق کشور کمتر است. البته نباید از اقدامات فرهنگی مجموعه‌های نیروهای مسلح برای سربازانی که در مناطق مرزی فعالیت ‌می‌کنند غافل شویم. «برگزاری جشن‌های سربازی»، «حضور روحانی در مناطق و پادگان‌ها»، «صحبت‌ها و رفتارهای پدرانه یک فرمانده»، «کارهای تربیتی و نماز آموزی»، «سوادآ‌موزی» و ... از جمله این اقدامات فرهنگی هستند. شاید جالب باشد بدانند که در مجموعه ارتش از بدو انقلاب تا امروز صدها هزار نفر تحت پوشش سوادآموزی قرار گرفته و با سواد شده‌اند. آموزش‌های فراوانی در طول دوران خدمت به سربازان ارائه می شود. بسیاری از سربازان در پادگان‌ها، در تخصص‌هایی مثل «مکانیکی» و «رانندگی» و «برقکاری»، «هنری» و «مهندسی» را به‌کار گرفته می‌شوند و همین کسب تجربه، تخصص او را تقویت می‌کند که در آینده زندگی‌اش کمک‌حال او می‌شود. شرایط امروز سربازی با 30 سال و حتی 15 سال قبل متفاوت است. در هر دوره می‌بینیم که تیم‌ها و گروه‌های مختلفی، اقداماتی را در راستای مهیا کردن بهتر شرایط سربازی فراهم می‌کنند. این مهیا کردن شرایط البته نباید به معنای راحت کردن سربازی تلقی شود. سربازی که در دوران خدمتش مسائل شرعی و دینی، ضروریات اخلاقی و رفتاری، مقدمات اصول نظامی برای دفاع از دین و خدمت به میهن و احترام به قانون، اجتماع و سلسله مراتب را می‌آموزد، یاد می‌گیرد کجا صحبت کند کجا صحبت نکند، ساعت‌ها در گرما و سرما سرپا می‌ایستد و پاسداری می‌دهد، در اوج سرمای نیمه شب بلند می‌شود و نگهبانی می‌دهد، در مانور شرکت می‌کند و مأموریت‌های مختلف را انجام می‌دهد،‌ بعد از دو سال خدمت در مقابله با سختی‌ها با آن آدم 2 سال پیش تفاوت‌های بسیار زیادی دارد. ما تا سختی نکشیم قدر عافیت را نمی‌دانیم. «چگونگی معاشرت کردن، سحرخیز شدن، نمازخوان شدن، نمازها را به وقت خواندن و آشنایی با مسائل فرهنگی و عقیدتی» از جمله اموری است که به سربازها دردوران سربازی مجددا آموزش داده می‌شود و بر روی آنها تمرین صورت می‌گیرد.

قبول داریم که حقوق سربازان پایین است
 
باتوجه به افزایش قیمت‌ها در سطح کشور، حقوق سربازان را پایین نمی‌دانید؟
 
قبول داریم که حقوق سربازان پایین است اما فراموش نکنیم که افزایش حقوق نیازمند بودجه است. ما به لحاظ پولی و بودجه‌ای در شرایطی نیستیم که به یکباره حقوق سرباز را به یک میلیون تومان برسانیم.

اقداماتی انجام شده که تبعیض‌ها در نگاه به سربازان از بین برود
 
بعضا دیده شده که سربازها به تبعیض‌هایی که در بکارگیری آنها در معاونت‌های مختلف اعمال شده، منتقد بوده‌اند؟

در مجموعه ارتش اقداماتی انجام شده که تبعیض‌ها در نگاه به سربازان از بین برود. این اقدامات از سوی سامانه فرماندهی ارتش و مجموعه عقیدتی سیاسی درحال انجام است که تبعیض‌ها ریشه‌کن شود. اگر هم مواردی دیده شود، راه‌هایی برای اعتراض و بررسی مجدد وضعیت سربازان وجود دارد. از جمله دیدارها و ملاقات‌های عمومی و اختصاصی با فرماندهان، روحانیون، صندوق‌های شکایات، بازرسی‌های برنامه‌ریزی‌شده و غیرمترقبه ...

فرماندهانی که تماس می‌گرفتند و توصیه می‌کردند با فرزند من همانند سایر سربازها برخورد کنید
 
تا کنون پیش آمده که یک آقازاده در مناطق مرزی خدمت کند؟

اگر منظورتان فرزندان رده‌های بالای کشوری و لشکری است، بله. فرزندان فرماندهان عالی رتبه ارتش و نیروهای مسلح را دیده‌ام که در مناطق مرزی خدمت می کردند. بعضا نیز پیش می‌آمد که این فرماندهان تماس می‌گرفتند و توصیه می‌کردند با فرزند من همانند سایر سربازها برخورد کنید. تعداد قابل توجهی از این موارد دیده‌ام. حتی توصیه کرده‌اند که «نگذارید پسرانمان عقب بیایند، بگذارید همانجا خدمت کنند و سرما و گرما را بچشند».

خیلی دوست داشتم پسر بزرگم معاف نشود
 
امیر چند فرزند دارید؟ پسران خودتان به خدمت رفته‌اند؟

من 2 پسر دارم. 1 پسرم به دلیل حضور 50 ماهه‌ام در دفاع مقدس معاف شد. اما به فرزند کوچکترم که اتفاقاً روحیه بسیجی دارد و باید به خدمت برود گفته‌ام «بعد از اتمام درس تا عالی‌ترین مرحله، باید خدمت بروی» که البته خودش هم میل به خدمت سربازی در مناطق مختلف را دارد. اتفاقاً خیلی دوست داشتم پسر بزرگم هم معاف نشود. به او می گفتم «اگر دست من بود و می‌توانستم، تو را حداقل 2 ماه به دوره آموزشی می‌فرستادم.»
 
در هفته‌ای که گذشت، رزمایش حیدر کرار نیروی زمینی ارتش در غرب کشور برگزار شد. پیام این رزمایش در برهه فعلی چه بود؟

ارتش در طول سال، صدها رزمایش را طراحی و اجرا می‌کند که این رزمایش‌ها برای تقویت آمادگی روحی و رزمی نیروهاست. اغلب این رزمایش‌ها در تقویم سالیانه تمرینات آموزشی ارتش پیش‌بینی شده است. پیام رزمایش اخیر در غرب کشور نیز این است که «مردم خیالتان از بابت نیروهای مسلح راحت باشد، آنها محکم ایستاده‌اند و شما هیچ دغدغه‌ای از بابت مرزهایتان نخواهید داشت.»

خاطره مصاحبه با رهبر انقلاب در تبریز
 
شما سالیان سال است که اجرای برنامه‌های مهم ارتش همچون رژه یا مراسم‌هایی که فرمانده معظم کل قوا در آن حضور دارند را بر عهده دارید. چگونه شد به اجرا روی آوردید؟

سابقه اجرای من به قبل از انقلاب و زمانیکه 15-16 سال سن داشتم برمی‌گردد. شغل پدر من نظامی بود. آن زمان ما در پایگاه شکاری همدان زیر نظر اساتیدی همچون مرحوم حاج احمد کرمانی و دکتر حبیبی، قبل از سروع سخنرانی وعاظ، متن‌ها و اشعاری را درباره حماسه حسینی و عاشورا می‌خواندیم که مورد استقبال حاضران قرار می‌گرفت. از همان زمان به این کار علاقه داشتم. سال 72 زمانیکه لشکر 21 مدت کمی بود که به تبریز منتقل شده بود، حضرت آقا در یک صبحگاه مشترک در تبریز حضور پیدا کردند و اتفاقا در همان مراسم هم لقب «لشکر 21حمزه سیدالشهدای آذربایجان» را تصویب کردند. مجری آن مراسم من بودم. قبل از آنکه به پشت میکروفون بروم به مسئولان گفتم که ببینند اگر حضرت آقا اجازه می‌دهند با ایشان یک مصاحبه‌ای بگیریم. پشت میکروفون رفتم و شروع به خواندن متن کردم. حضرت آقا محبت کردند و خطاب به امیر شهبازی، نسبت به بنده ابراز محبت کردند. همانجا امیر شهبازی به آقا گفتند «بله، او جوانی در مجموعه عقیدتی سیاسی است و اتفاقا می‌خواهد با شما هم مصاحبه‌ای داشته باشد». آقا فرمودند: «خُب، اینجا که نمی‌شود، عیب ندارد، بگویید ایشان به منزل آقای ملکوتی بیاید». خلاصه ما به منزل آقای ملکوتی رفتیم و در تجلیل از نقش لشکر 21 حمزه در دوران دفاع از نگاه ایشان شد. تفقد رهبری به بنده، سال 81 و 82 در زاهدان و قزوین، سال 85 در شاهرود، سال 87 در شیراز و از همه شیرین‌تر سال 94 نه فقط به حقیر بلکه بیشتر به مجموعه نیروی دریایی به دلیل زحمات بی‌شمارشان و مجموعه ارتش، تکرار شد.

بنده جزئی از یک ارتش سرافراز هستم که حضرت آقا بسیار خوب آن را می‌شناسند
 
داستان تشویق و تقدیر ویژه فرماندهی معظم کل قوا از اجرای شما در نوشهر چه بود؟
 
تصور می‌کنم بیش از آنکه به تقدیر حضرت آقا از این سرباز کوچک پرداخته شود، بهتر است، به عمق دقت و نگاه زیبای رهبر معظم انقلاب اسلامی به جزئیات یک مراسم باشکوه نظامی بپردازم. اگرچه حضرت آقا برای متون و اشعار زیبایی که قرائت شد، حقیر را در کلامشان و چهره خوشحال و تبسم زیبایشان مورد لطف قرار دادند اما به نظر بنده اولا ایشان ارتش جمهوری اسلامی را مورد لطف و محبت پدرانه قرار دادند. بنده جزئی از یک ارتش سرافراز هستم که حضرت آقا بسیار خوب این ارتش را می‌شناسند و بارها در کلام‌شان از سربلندی این ارتش در آزمون‌های مختلف یاد گرفته‌اند. بنابراین تقدیر از این بنده، قطعا تقدیر از خانواده بزرگ ارتش بود که در این قالب بروز و ظهور یافته است. علاوه بر این، چون اشاره به نوشهر و مراسم فارغ‌‌التحصیلی داشتید، عرض می‌کنم که ایشان بیش از ده بار از بخش‌های مختلف مراسم و رزمایش دریایی ساحلی و بازدیدهایی که داشتند، ارتش و نیروی دریایی ارتش را در سال 94 و در نوشهر مورد تفقد قرار دادند. می‌خواهم اینگونه نتیجه‌گیری کنم که باید ببالیم به وجود چنین رهبر و فرماندهی که نه فقط در امور کلان و سرنوشت ساز نظام مقدس اسلامی و نه فقط در فرماندهی بی‌بدیل نیروهای مسلح، بلکه با اشراف بر امور ادبی، هنری و جزئیات یک مراسم بزرگ نظامی، نقطه نظرات، نگاه و تدابیرشان امیدبخش و موجب تقویت انگیزه‌های روحی و رزمی سربازان ولایت می‌شود.
 
منبع: میزان
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار