به گزارش گروه سایر رسانههای
دفاع پرس، شهيد «علی غيور اصلی» از فرماندهان خوزستانی دفاع مقدس بود كه در اولينماه جنگ به شهادت رسيد. شهرت وی بيشتر به خاطر شبيخونی است كه روز 10 مهر 1359 يعنی 11 روز پس از شروع جنگ در نزديكی اهواز انجام داد و موفق شد قوای دشمن را تا حدود 90 كيلومتر به عقب براند.
كتاب شبيخون غيور اصلي بر آن است تا به چند و چون اولين پيروزي بزرگ رزمندگان در جنگ تحميلي بپردازد. با هم نگاهي به داشتههاي اين كتاب خواهيم انداخت.
شهيد علي غيور اصلي از گمنامترين شهداي دفاع مقدس است. اين گمنامي به خاطر شهادت زودهنگام وي در يازدهم مهرماه 1359 است. يعني درست در دوازدهمين روز از شروع جنگ، جبهه خوزستان يكي از كارآمدترين فرماندهان خود را از دست داد. اما شهيد غيور اصلي در حالي دعوت حق را لبيك گفت كه در روز شهادتش يكي از بزرگترين شكستها را به ارتش بعث عراق وارد آورده بود. او توانست در يك شبيخون حسابشده و دقيق، دشمن را از نزديكيهاي اهواز تا شهر مرزي بستان به عقب براند.
عليرضا غلامي نويسنده كتاب سعي كرده است تا به معرفي شايسته عمليات غيور اصلي بپردازد. عملياتي كه ميتوان از آن به عنوان اولين پيروزي بزرگ رزمندگان در دفاع مقدس نام برد. اما ما اينجا با يك كتاب 240 صفحهاي رو به رو هستيم كه قصد دارد به عملياتي يكروزه بپردازد. لذا نويسنده سعي ميكند تا در ابتدا به شرح رويدادها و شرايط روزهاي اول جنگ بپردازد و با آمادهسازي ذهن مخاطب، خود عمليات را معرفي كند.
در فصل اول كتاب با عنوان «در آستانه جنگ» با زمينهچيني عراق براي تحميل جنگي تمامعيار عليه ايران اسلامي آشنا ميشويم. توان سپاه و ارتش در ماقبل جنگ ارزيابي ميشود و سپس در فصل دوم با عنوان «شروع جنگ» فضاي حاكم در روزهاي ابتدايي دفاع مقدس شرح و توضيح داده ميشود. اين توضيحات كه گاه از زبان فرماندهاني چون علي شمخاني آورده ميشود، به خواننده كمك ميكند تا شرايط وقوع شبيخون غيور اصلي را بهتر درك كند: «يكي از دلايلي كه ارتش بعث عراق به ايران اسلامي حمله كرد اين بود كه حس ميكرد در جمهوري اسلامي ايران هيچ نيرويي براي مقابله با او وجود ندارد و يك فرصت تاريخي پيدا كرده است تا ايران اسلامي را تصرف كند.»
در فصل سوم نيز كه «دفاع همهجانبه» نام دارد، در خصوص تشكيل هستههاي مقاومت در منطقه جنوب همچون سازمان رزمي گروه غيور اصلي آشنا ميشويم. گروهي كه تنها با 28 رزمنده حماسهاي بزرگ را در دهم مهرماه 1359 رقم ميزند و ضرب شستي كاري به دشمن نشان ميدهد.
در فصل چهارم كه شبيخون غيور اصلي نام دارد، با خود عمليات آشنا ميشويم. در اينجا نويسنده به شناسايي و توضيح تمامي گروههايي ميبپردازد كه شب عمليات در منطقه غرب اهواز حضور داشتند: «يك گروه شهيد علي غيور اصلي بود... گروه ديگر از خرمآباد آمده بود... گروهي از بچههاي خوب عربزبان انقلابي مركز سيافي هم بودند كه عليه جريان خلق عرب كار ميكردند.»
در كتاب آورده شده است كه گروه اصلي عمليات همان گروه 28 نفره غيور اصلي هستند كه در 14 تيم دونفره تقسيم ميشوند و با فاصله 100 متر از يكديگر در غرب جاده سوسنگرد- اهواز مستقر ميشوند. سپس در ساعت يك يا دو بامداد 10 مهرماه 1359 با دستور شهيد غيور اصلي از ابتدا و انتهاي خط به سوي دشمن شليك ميكنند و چند تانك عراقي به آتش كشيده ميشود. طولي نميكشد كه نيروهاي دشمن از بيم يك حمله بزرگ و سراسري پا به فرار ميگذارند. دشمن حتي چند دستگاه تانك خود را نيز رها ميكند تا از مهلكه جان سالم به در ببرد. با روشنايي هوا نيروهاي ديگري از اهواز و ديگر شهرها به عمليات اضافه ميشوند و شبيخون غيور اصلي از يك عمليات پارتيزاني كوچك به عملياتي بزرگ تبديل ميشود. لذا دشمن مجبور به فرار ميشود تا پشت مرز و تنگه چزابه عقبنشيني ميكند. اما درست در غروب روز شبيخون، فرمانده اين عمليات «علي غيور اصلي» طي يك حادثه به شهادت ميرسد: «هنگامي كه علي به همراه سه نفر از همرزمان خود براي شناسايي مواضع جديد دشمن و طرحريزي تهاجم بعدي در منطقه عملياتي سوسنگرد در حال تردد بود، اتومبيل حاملشان با يك دستگاه كمپرسي تصادف شديدي ميكند. غيور اصلي مجروح ميشود و پس از انتقال به بيمارستان گلستان اهواز شامگاه 10/7/1359 به فيض شهادت نائل ميآيد.»
منبع: روزنامه جوان