زندگی تا شهادت فرماندار شهید محمدرضا قلیوند در یک نگاه

فریاد بی‌امام سکوت است

شهید محمد‌رضا قلیوند هنگام حمله منافقین به خاک کشورمان و در وداع با یارانش گفته بود: «از امام‌(ره) اطاعت کنید.
کد خبر: ۲۶۱۱۴
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۶ - 26August 2014

فریاد بی‌امام سکوت است

به گزارش دفاع پرس، هر فریادی بیامام سکوت است و هر امتی بیامام سرگردان» این سخنان او شاید آخرین کلماتش در این دنیای فانی بود و باید قلیوند در همان عملیات مرصاد و پیش از آنکه دروازههای شهادت با پذیرش قطعنامه تنگ و تنگتر شود، خود را به قافله شهدای انقلاب میرساند. پس از وداع او رفت تا خود را به پای اسلام نثار کند و با اخلاصی عمیق همراه با دیگر رزمندگان در مقابل منافقان ایستاد و سد راهشان شد و شجاعانه جنگید و بالاخره محمدرضا در اثنای درگیریها مجروح شد و در محاصره دشمن قرار گرفت. منافقین که قاعدتاً به زبان فارسی تسلط داشتند از او خواستند تا تسلیم شود اما قلیوند که سالها منتظر پذیرفته شدن در جوار قرب الهی بود صحبتهایشان را به تمسخر گرفت و پس از مقاومتی دلیرانه در تاریخ 2/5/67 روح از قفس تنش آزاد شد و به جوار حق تعالی شتافت.

حالا دیگر پرونده مجاهدتهای محمدرضا با مهر سرخ شهادت تکمیل شده بود. اما زندگی او که مانند همه شهدا سرمشقی است برای آیندگان، با تولدش در سال 1340 و در یک خانواده مذهبی کنگاوری آغاز شد. محمدرضا پای درس پدر و مادری مومن و معتقد پلههای تعلیم و تربیت را طی کرد و با بنیانهای فکری اسلامی که یافته بود، وقتی در 16، 17 سالگی با موج مبارزات انقلابی مردم ایران مواجه شد، خود نیز به این خیل عظیم پیوست و با رژیم شاه به مبارزه پرداخت. پس از پیروزی انقلاب نیز جزو اولین نفراتی بود که سپاه شهر کنگاور را تأسیس کردند.

در همین ایام بود که شهید قلیوند در رشته تربیت معلم تحصیلاتش را ادامه داد و با استخدام در آموزش و پرورش که تقریباً مصادف با آغاز جنگ تحمیلی بود، با وجود آنکه مسئولیتهای متعددی به او پیشنهاد میشد، به خاطر احساس مسئولیتی که نسبت به جنگ تحمیلی و دفع حملات دشمن داشت، هیچ یک از مسئولیتها را نپذیرفت و در قسمت پشتیبانی جنگ آموزش و پرورش مشغول بهکار شد. به این ترتیب هرگاه عملیاتی در پیش بود، محمدرضا قلیوند فرصت را غنیمت میشمرد و با رساندن خود به جبههها در عملیاتها شرکت میکرد.

اندکی بعد وجهه و مقبولیت شهید محمدرضا قلیوند در میان مردم شهر کنگاور باعث شد تا سمت فرمانداری این شهر به او پیشنهاد شود. محمدرضا با پذیرش این سمت باز هم در جبههها حضور مییافت تا اینکه پس از پذیرش قطعنامه و یورش منافقین به کشورمان، باردیگر رخت نبرد برتن کرد و عاقبت در درگیری با شقیترین دشمنان ایران اسلامی به شهادت رسید.

وصیتنامه شهید محمدرضا قلیوند

بسماللهالرحمنالرحیم

بارالها درود فرست بر محمد و آل محمد و بر ولی عصر حضرت بقیه الله اعظم و نایب بزرگوارش امام امت.

حمد و سپاس خدای را که به بنده توفیق همراهی این آرزومندان کربلای حسین را داد و آقا امام حسین را شمع محفل و نورافکن مسیرمان قرار داد و قلب کوچک ما را لنگرگاه این سفینه نجات کرد. پدر و مادر خوبم، روزگار، روزگار آزمایش و امتحان است. صدر اسلام تداعی میشود. اسلام دوباره ظهور میکند. اسلامی که تا دیروز در زیر خاکستر آتش هواهای نفسانی یزیدیان زمان پنهان بود. اسلامی که داشت فراموش میشد ولی اراده خداوند بر این تعلق گرفت که اسلام فراموش نشود. در عین عصر سیاه به فعلیت برسد تا حق انسانهای مظلوم و ستمدیده گرفته نشود. عزیزانم در برههای از زمان هستیم که هیچگونه درنگی جایز نیست. باید مردانه حرکت کرد و از این آزمایش الهی سرافراز بیرون آمد. در این موقعیت دردناک سکوت، در جایی که فریاد امام است که کمک خواهی بلند است. خدایا تو خود شاهد باش که برای ادای تکلیف قدم به این مکان گذاشتهام و هدفم از نوشتن این کلمات ناقص باز هم ادای تکلیف است که باید انجام دهم. آن را خلاصه میکنم و این امر مهم و آن همراهی و حمایت بیچون و چرای رهبر آگاه است که در این برهه هر فریادی بیامام سکوت است و هر امتی بیامام سرگردان.

منبع : روزنامه جوان
برچسب ها: امام (ره) ، شهادت
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار