به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمدعلی یزدانفر» در سال 1334 چشم به جهان گشود و با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد که سرانجام در فروردین سال 1361 طی عملیات فتح المبین در دشت عباس به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم
اشهدان لا اله الاالله و اشهدان محمد رسول الله
ضمن اقرار به یگانگی و بندگی خدای تبارک و تعالی و اقرار به یکصد و بیست و چهار هزار فرستادهی خدا برای راهنمایی بسر که اول آنها حضرت آدم و آخرین آنها نبی اکرم خاتم النبیین محمد بن عبد الله (ص) و اسلام آخرین دین و قرآن آخرین کتاب خداست و عترت پیامبر که همان خاندان پیامبر است اطاعت از آنها واجب میباشد که عبارتند از: علی بن ابی طالب (ع)، حسن بن علی (ع)، حسین بن علی سید الشهدا (ع)، علی بن الحسین زین العابدین (ع)، محمد بن علی باقر العلوم (ع)، جعفر بن محمد (ع) بنیانگذار مکتب جعفری و موسی بن جعفر (ع) علی بن موسی (ع)، محمد بن علی (ع)، و حجه بن الحسن المهدی روحی و ارواح العالمین له الفدا که مسئولیتشان پیاده کردن احکام الهی میباشد و مجریان قرآن میباشند و در زمان غیبت دوازدهمین اختر تابناک ولایت که مسئولیت به گردن فقهای جامع الشرایط میباشد و ولی فقیه که ادامه دهندهی امامت در زمان غیبت میباشد اقرار مینمایم.
سپاس خدای را که مرا نعمت سلامت عطا فرمود سپاس خدا را که در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدهام، سپاس خدا را که در سن جوانی با شور و هیجان انقلابی مردم مستضعف و مسلمان ایران مواجه و از انحراف مصون ماندم، سپاس خدا را که بینش به من عطا کرد تا اسلام را برگزینم و احکام آن را عمل نمایم.
بار خدایا از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و مرا از لغزشهای دنیایی مصون بداری، و از تو میخواهم که از عمرم بکاهی و بر یک لحظه عمر رهبر و امام عزیزمان بیفزایی چون او بحق، نایب امام زمان (ع) و حامی قرآن، موسی عمران، عیسی دوران، بتشکن زمان میباشد و او را برای ملل مستضعف جهان تا انقلاب مهدی (عج) نگهداری، بارالها جوان بودم گناه کردم، نعمت دادی ناسپاسی کردم، سلامتی عطا کردی شکر نکردم اسلام و قرآن را فرستادی با ناطق آن باز هم اطاعت نکردم، رهبری دوراندیش و با تقوا فرستادی باز در خواب بودم غفلت نمودم، مردان صالح و پاک و با تقوا را الگو قرار دادی درس عبرت نگرفتم، گناهم بس زیاد، نمیدانم چه گویم تو بخشندهای. بارالها بحق شب زندهداران تاریخ و به حق صالحان زمان و به حق کشته شدگان راه حق مرا از لغزشها و سرکشیها در برابر دستوراتت محفوظ بدار و به راه راست هدایت فرما و مرا جزء سربازان اسلام قرار ده و شهادت را نصیبم گردان.
سخنی با شما پدر و مادر عزیز و از جان بهترم:
نمیدانم چه گویم، زبان قادر به گفتن نیست و قلم از نوشتن عاجز است من در طول زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم و آرزوهای شما را نتوانستم برآورده کنم و در طول زندگی آنقدر شما را آزردم که نمیتوانم پوزش بطلبم و فقط از خدای بزرگ برای شما اجر و پاداش اخروی خواهانم. شما امانت داران خوبی بودید و امانت خدایی را خوب نگهداری و تربیت نمودید. امروز روزی است که باید امانت را به صاحب امانت باز گردانید.
درود بر تو پدر که ابراهیم گونه فرزندانت را به قربانگه عشق میفرستی، درود بر تو مادر که فاطمه گونه حسین خود را تربیت نموده و روانهی کربلا میکنی.
من در وجودم غرور و کبر حکمفرما بود و گاهی لغزشهایی داشتم و مرتکب گناهی میشدم ولی شما سعی خود را کردید که در راه قرآن و اسلام تربیتم نمایید.
پدر و مادر همچون کوه در مقابل سختیها استوار باشید که دشمن از همین استقامت شماست که به زانو در میآید.
از پوشیدن لباس عزا خودداری کنید چون دشمن میخواهد شما را در عزا ببیند. از گریه کردن خودداری کنید ولی اگر خواستید گریه کنید و طاقت نیاوردید برای تمام شهدا مخصوصا شهیدان کربلا گریه کنید. مبادا برای فرزند خود اشکی بریزید، روز تشیع جنازهی مرا همانند روز رفتن به منزل نو و روز سوم و شب هفت و شب چهلم را مانند روز عروسیام و شب عروسیم بدانید و خوشحال باشید که امانت خدایی را تحویل دادهاید و برای تحویل دادن امانتهای دیگر آماده شوید و سعی کنید که تمام فرزندان خود را در راه دین و قرآن اگر لازم شد فدا کنید. هر وقت با دوستان و آشنایان مینشینید برای طول عمر رهبر و اماممان دعا کنید که دعاهای شما مستجاب خواهد شد.
و سخنی با همسرم
همسری که در چند سال زندگی مشترک غمخوار خوبی برایش نبودم همسری که جز سختی و رنج چیز دیگری ندید ولی تمامش دنیایی بود و پاداش آن را در آخرت خواهی گرفت از خداوند میخواهم که اجر جزیل و صبر جمیل نصیبت گرداند.
همسرم، از تو میخواهم همچون زینب کبری چون کوه استوار و پابرجا باشی و نشان بده که در مکتب انسان ساز اسلام پرورش یافتی و الگویت فاطمه (س) و زینت کبری است و تو هم زینب زمانمان هستی.
از تو میخواهم که فرزنمان را همانطور که آرزو داشتیم و داری تربیت نموده و تحویل جامعه و اسلام نمایی از تو میخواهم که او را پیرو روحالله و سرباز بقیه الله بار بیاوری و تحویل جامعه دهی، چون اینها امیدان آیندهی اسلام و قرآن میباشند، همسرم از تو میخواهم که سلاح حجاب را برگیری و بر دشمنان اسلام و قرآن یورش بری چون حجاب تو مشت محکمی بر پیکر پوسیدهی استعمار است و بهوش باش مبادا از دشمنان اسلام و قرآن و انقلاب غافل شوی و مرگ من در تو سستی ایجاد کند و در تربیت فرزندمان کوتاهی کنی زیرا آیندهی اسلام و امیدهای امام همین فرزندان ما هستند که باید افرادی مومن متعهد، باتقوا، تحویل جامعه دهیم زیرا اگر سستی کنیم فردای قیامت آتش دوزخ در انتظارمان هست. زیرا امانتی که خدا به بندگان میدهد اگر در نگهداری آن کوتاهی کنند و از آفات و انگلهای اجتماعی دور نگه ندارند و این امانت خدایی و منحرف و یا فاسد شود باید جواب بدهیم که همان آتش دوزخ میباشد. پس سعی کن که بهشت برین را برای من و خودت خریداری کنی. عزیزم مبادا امام را تنها بگذاری، در هر جا میروی فریاد برآوری:
خمینی نائب مهدی است امروز
که بر هر ستمگر هست پیروز
بدستش سورهی حمد است رایت
خدا داده به او اینگونه ولایت
شعار ملت دنیا چنین است:
خدایا تا شود با مهدیت یار
خمینی را برای ما نگهدار
قیام و نهضت ملت حسینی است
زعیم و رهبر امت خمینی است
بیا در کشتی امنش بگیر جای
به روح الله روح خود بیارای
شنیدی داستان کشتی نوح
از آن کمتر نباشد کشتی روح
همسرم به تمام کسانی که میخواهند خون شهدای اسلام را پایمال کنند بگو که اگر با فریادمان نتوانستیم آنها را رسوا کنیم با خونمان رسوایشان خواهیم کرد و بدانند که ما نه برای جا و مقام بلکه فقط و فقط برای خدا قدم برداشتیم و میرویم، مبادا امام را تنها بگذارید. عزیزم در نمازهایت امام را زیاد دعا کن و در نماز شبهایت از خدا بخواه که بر لحظه لحظه عمر رهبر بیفزاید. چون در نیمههای شب کسی که خدای بزرگ را صدا میزند خداوند جواب او را میدهد. مسئولین مملکتی را دعا کنید تا در کارهایشان برای رفع نواقص و برقراری حکومت عدل اسلامی پیروز گردند و دعاها را زیاد بخوان و از اسراف خودداری کن که عذابی سخت دارد.
و سخنی برای فرزندم به یادگار میگذارم
ای مهدی عزیزم من از تو میخواهم که پیرو روح الله و سرباز بقیه الله باشی از تو میخواهم که تقوا را، پیشتهی خودسازی و مستمندان را یاری و یتیمان را نوازش کنی و از سن جوانی سعی کن که شبها بیشتر با خدای خود راز و نیاز کنی و نگذار که در نوجوانی و جوانی قلب رئوف و پاکت با مال حرام و سخن زشت آلوده شود، گناه مکن و گناهان کوچک را هر قدر کوچک است بزرگ بشمار چون گناه، گناه است و عذاب سخت در پیش.
هر وقت اسلام و قرآن احتیاج به خون داشت در دادن خون از دیگران سبقت بگیر و سعی کن که پیشقدم باشی.
خدانگدارتان، دیدار در قیامت
امضاء یزدانفر
60/12/6»
انتهای پیام/ 181