به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «علی صبوری» اسفند 1339 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. شهید صبوری در عملیاتهای فتح المبین، رمضان، والفجر 1 و خیبر شرکت داشت. وی در علمیات والفجر 1 از ناحیه سر مجروح شد و پس از پایان این عملیات مسئولیت واحد رزمی لشکر محمد رسول الله (ص) را برعهده گرفت که سرانجام طی عملیات خیبر با اصابت مستقیم موشک، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت یک هدیهای است از جانب خداوند تبارک و تعالی برای افرادی که لایق هستند.
امام خمینی
سلام بر حسین، سلام بر مهدی فاطمه و نایب برحقش امام خمینی.
قبل از شروع سخن شهادت میدهم به وحدانیت خداوند یکتا و اینکه خدایی جز خدای یکتا نیست. خدایی که رب العالمین است و رحمان و رحیم است. خدایی که خالق زمین و آسمانها و آگاه به سر و نهان همه موجودات است. خدایی که جانهای ما همه از اوست و همه ما بسوی او رجعت خواهیم نمود. خدایی که جان را خود عطا میکند و آنگاه با قیمت گزاف خریداری مینماید. «ان الله اشتری من المومنین انفسهم و …». شهادت میدهم محمد (ص) پیامبر و فرستاده بر حق خدا و علی (ع) جانشین برحق او و اولین امام شیعیان است.
حمد و سپاس خدایی را که پیمانشکنان عاصی و سیه رویان بیآبرویی چون حقیر را در سایه لطف و حمایت خود روزی میدهد.
حمد و سپاس خدای را که علیرغم بار سنگین گناه و معصیت و بیلیاقتی من، لیاقت جهاد در راهش را به من عطا فرمود.
حمد و سپاس خدای را که نعمت وجود رهبر کبیر انقلاب را به ما ارزانی داشت و توفیق خدمت و خادمی دولتش را به ما عطا فرمود. شکر و سپاس بیکران به درگاه خداوند کریمی که بر ما منت نهاد و انقلاب اسلامی را به ما عطا فرمود و بدین وسیله نعمتش را بر ما تمام گردانید. (و یتم نعمة علیک)
خدایا این چه انقلابی است که افراد را چنین متحول کرده است؟ بار خدایا این چه انقلابی است که از نوجوانان 14 ساله قاسمها و علیاکبرها و از پیر مردان 60 ساله حبیب ابن مظاهرها ساخته است. خدایا این چه امتی است که همهشان اسطورههای مقاومت و جملگیشان طالب شهادتند.
خدایا کودکان این انقلاب اسباب بازیهایشان تفنگ و اسلحه و نقاشیهایشان توپ و تانک و عشقشان امام و آرزویشان شهادت است.
خدایا من در جبهه از این بسیجیها خجالت میکشم و تازه به عمق حقارت و غفلت و درماندگی خود پی میبرم. نوجوانی کوچکی که هنوز موی در صورت ندارد ولیکن زاهدان و پارسایان و عاشقان و عارفان بیهمتای طریقت تو و شیر مردان غیور صحنه نبردند که دلیران و سلحشوران باید از آنان درس مردانگی و شجاعت بیاموزند.
خدایا اینان چنان عاشقانه عبادت میکنند که گویی تو را دیدهاند. و تو نیز به مصداق حدیث شریف «و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته» فریاد «اللهم الرزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک» آنها را اجابت مینمایی.
خدایا تو میدانی که من فقط و فقط 2 آرزو در زندگیام داشتهام و همیشه از تو آنها را تقاضا میکردهام یکی ازدواج با همسر شهید و دیگری توفیق شهادت در راهت. ولی تاکنون لیاقت هیچ یک از این نعمتهایت را نداشتهام.
پروردگارا به من روسیاه توفیقی بده که فردای قیامت در پیشگاه حسین تو خجل و شرمنده نباشم. معبودا هر چند که تو فقط با مومنین معامله مینمایی ولیکن تو را به تمامی پیامبران و معصومین و به تمامی درگاهت سوگند میدهم که مرا نیز در زمره شهدا قرار دهی و شهادت در راهت را نصیبم نمایی.
خدایا امام عزیز این نفس مطمئنه و این سلاله پاک پیامبر و حبل الله المتین را از ما مگیر.
خدایا سایهاش را بر سر این امت مستدام بدار و فریادهای خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار آنها را اجابت کن.
خدایا امانت انقلاب اسلامی را که خود به ما ارزانی داشتی به دست صاحب اصلیاش مهدی فاطمه برسان و این انقلاب را به انقلاب حضرتش متصل گردان.
خدایا این رزمندگان در راه تو و برای اعتلای دین تو و به عشق خمینی تو میجنگند. ترا به اشک مادران و همسران شهدا سوگند پیروزیشان را امضاء و راه کربلا را برایشان بگشا.
در پایان چند جملهای بعنوان وصیت خدمت امت حزب الله عرض مینمایم.
اول آن که همیشه یاد خدا باشید و هیچگاه درکارهایتان خدا را از یاد نبرید که گمراه خواهید شد (و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانسهم انفسهم)
دیگر اینکه بهوش باشید که خون شهدا مسئولیت سنگینی بر عهده شما گذاشته است. بر شماست که با کوشش و جدیت راه آنها را ادامه داده و پاسدار حرمت خونشان باشید که اگر کوتاهی نمایید فردا در پیشگاه خدا جوابی نخواهید داشت.
عزیزانم شهدا سه امانت بزرگ امام، اسلام و انقلاب را به دست شما سپردهاند. امانتهایی که خود تا سر حد شهادت از آنها پاسداری نمودند و اکنون بر شماست که با ایثار و فداکاری ادامه دهنده راه آنها باشید.
عزیزانم از خانوادهها و همسران شهدا این اسطورههای صبر و شجاعت غافل نباشد و با عیادت و پیوند با آنها رابطه خویش را با بهشتیان محکم نمایید.
برادران و خواهران عزیز جبهههای نبرد را از یاد نبرید و از هیچ گونه کمک مالی و جانی در این راه دریغ نورزید. که اکنون اسلام به فداکاریهای شما امت حزب الله نیاز دارد. رزمندگان اسلام را فراموش نکنید و برای پیروزی آنها دعا کنید.
و اما شما پدر و مادر و برادر عزیزم
ممکن است شما از فراق من ناراحت بشوید. درست است که از دست دادن عزیزان برای انسان مشکل است ولی در نظر داشته باشید که مقصد و هدف همه ما اسلام است و اسلام برای ما از همه چیز بالاتر است مگر امام حسین برای حفظ اسلام خود را فدا نکرد؟ مگر اصحاب و یاران حسین برای هدفی جز اسلام جانفشانی کردند؟
مگر زینب کبری برای چه هدفی چنین مصیبتهایی را تحمل نمود؟
از شما میخواهم که بیتابی نکنید و اگر ناراحت شدید برای امام حسین (ع) و اصحاب و کودکان مظلومش گریه کنید که مصیبت واقعی برای آنهاست.
شما برای من سختیها و رنجهای زیادی کشیدید و محبتهای زیادی به من روا داشتید ولی من نتوانستم پاسخ محبتهای شما را بدهم، از شما میخواهم که بدیهایم را ببخشید و حلالم نمایید.
در تربیت محمد و حسن کوشش و دقت زیادی بنمایید و آنها را به راهپیماییها و نماز جمعه و … ببرید تا انشاءالله همگام با نسل جدید انقلاب به خیل یاوران امام بپیوندند.
در ضمن مقداری نماز و روزه قضا دارم که برایم ادا نمایید.
دیگر عرضی ندارم و از همه برادران و خواهران التماس دعا و طلب حلالیت مینمایم.
والسلام
علی صبوری 62/1/21»
انتهای پیام/ 181