وی متولد محله خیرآباد یزد و
دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه فردوسی مشهد است؛ چند سالی
است که در عرصه دفاع مقدس می‌نویسد. آنچه در ادامه می‌آید حاصل گفت‌وگوی خبرنگار دفاع پرس با این نویسنده جوان است.
دفاع پرس: چطور
شد از علوم سیاسی به نویسندگی رسیدید؟
بعد از فارغ‌التحصیلی‌ام به
وادی تدوین و نوشتن روی آوردم. اولین کتابم، ماحصل پایان‌نامه ارشدم بود با
عنوان «اندیشه‌های سیاسی بدون مرز» که توسط نشر احسان تهران چاپ شد؛ بعد از آن هم
دو کتاب با نام‌های «بندگان زمینی و پندهای آسمانی» و «چندان فاصله» را نوشتم.
دفاع مقدس: نویسندگی برای
شهدا و دفاع مقدس از کجا آغاز شد؟
شروع آشنایی و کار من برای
دفاع مقدس از کتاب «خط‌شکن کویر» خاطرات شفاهی سردار محمدمهدی فرهنگ‌دوست با
پیشنهاد سرهنگ صدرالساداتی آغاز شد. نگارش این کار حدود 2 سال زمان برد. 43 جلسه
حداقل یکساعتی مصاحبه بود.
کتاب «خط‌شکن کویر» را مرحله
به مرحله انجام می‌دادم؛ هر مرحله که آماده می‌شد سردار فرهنگ‌دوست ویرایش می‌کردند و بعد مرحله بعد. با اینکه کار سنگینی بود اما به لطف و مدد الهی این کتاب
منبع جامعی از خاطرات فرماندهان و همه عملیات‌هایی است که تیپ الغدیر در آنها حضور
داشته است، می‌باشد.
دفاع مقدس: چی شد که به کار برای شهدا علاقمند
شدید؟
بعد از خط‌شکن کویر، کتاب
«گزینه‌ای برای ستاد» تدوین خاطرات «احمد زارع» فرمانده دفاع مقدس را به سرانجام
رساندم و آن زمان بود که تصمیم گرفتم معرفی شهدای محله خیرآباد که محل تولد خودم است
و ناشناخته بودند را شروع کنم.
لیست شهدا را آماده کردیم،
اسناد و اطلاعات مفید ادارات و ارگان‌ها را گرفتم. با مصاحبه با خانواده شهدایی که
خودشان تمایل داشتند، کار کلید خورد.
جلد اول کتاب «چشم و چراغ
خانه‌های خشت و گلی» معرفی 14 شهید از شهدای محله خیرآباد به روایت اسناد و خاطرات
شفاهی در سال 94 با همکاری آزاده سرافراز مرحوم حاج کاظم جوکار چاپ و منتشر شد.
جلد دوم کتاب شهدای خیرآباد
را آغاز کردم 13 شهید دیگر از این محله و زندگینامه جانباز حاج کاظم جوکار که در
حادثه اربعین مرحوم شدند نیز محتوای جلد دوم کتاب «چشم و چراغ خانه‌های خشت و گلی»
شدند.
دفاع مقدس: چطور شد کتاب
«سال‌های بی‌ستاره» را نوشتید؟
کتاب «سال‌های بی‌ستاره» روایت زندگی آزاده عبدالرسول میرفلاح است. میرفلاح کسی است که در انقلاب و دوران
دفاع مقدس چون ستاره‌ای خوش درخشید و از ابتدا تا انتهای دوران اسارت نتوانست
آسمان را ببنید و بعد از آزدی از اسارت هم گمنام ماند؛ اصلا دلیل انتخاب نام
سال‌های بی‌ستاره نیز همین دو موضوع بود.
دفاع مقدس: اگر حرف ناگفته‌ای دارید بفرمایید؟
در این سال‌هایی که کار برای
شهدا و دفاع مقدس را انجام می‌دهم احساس می‌کنم این عرصه خیلی مظلوم واقع شده است
و جای کار بسیار دارد و امید دارم بتوانم کارها ماندگاری انجام داده و
دین خود را به شهدا ادا نمایم.
انتهای پیام/
