خواهر شهید مدافع حرم «محمدجمالی» در گفت‌وگو با دفاع پرس:

«حاج قاسم» برادرم را دفن کرد/ انگشترهایی که همراه شهید به معراج رفت

خواهر شهید مدافع حرم «محمدجمالی» گفت: زمانی که محمد شهید شد، «سردار قاسم سلیمانی» به مادرم گفت «مادر! محمد 25 سال پیش شهید شده بود و روح وی کنار همرزمان شهیدش در دوران دفاع مقدس بود».
کد خبر: ۲۶۴۳۴۷
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۱ - 03November 2017
«فاطمه جمالی» خواهر شهید مدافع حرم «محمد جمالی» در گفت‌وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس اظهار داشت: برادرم در نوجوانی به جبهه نبرد حق علیه باطل شتافت. وی مسئولیت‌های مختلفی را در دفاع مقدس عهده‌دار شد و همیشه برای دفاع از حریم مرزهای ایران اسلامی و امنیت کشور تلاش می‌کرد. هرچند محمد به درجه سرداری رسید، ولی به دنبال پست و مقام نبود.

وی افزود: زمانی که جنگ هشت ساله تمام شد، برادرم خیلی ناراحت بود و می‌گفت لیاقت شهادت را نداشتم. وی در فراغ جبهه و جنگ و همرزمان شهید خود گریه و بی تابی می‌کرد و همیشه منتظر فرصتی بود، تا به همرزمان شهید خود بپیوندد؛ زمانی که بحث دفاع از حرم پیش آمد، محمد داوطلب و عاشق رهسپار میدان دفاع از حریم اهل بیت (ع) شد. وی زمانی به جبهه مقاومت پیوست که بازنشسته سپاه بود.

این خواهر شهید مدافع حرم بیان کرد: زمانی که محمد شهید شد، «سردار حاج قاسم سلیمانی» برادرم را دفن کرد و 2 انگشتر را که حضرت آقا به وی داده بود، یکی را به دست شهید و دیگری را به دهان وی گذاشت؛ سپس نزد مادرم رفت و گفت «مادر! محمد 25 سال پیش شهید شده بود و روح وی کنار همرزمان شهیدش در دوران دفاع مقدس بود. فقط جسم وی در کنار ما بود که امروز به خاک سپرده شد».
 
رزمنده‌ای که در دفاع مقدس روح وی شهید و در سوریه جسم محمد آسمانی شد

جمالی یادآور شد: محمد در سال 1342 در روستای پاقلعه از توابع کرمان به دنیا آمد. وی با تقوا، متدین، خیلی خوش اخلاق، خنده‌رو، شوخ‌طبع، بسیار با ادب و  همیشه در همه کارهای خیر و خداپسندانه  پیشقدم بود. وی با همه از کودک تا بزرگسال مهربان و خوش‌رفتار بود و در سلام کردن حتی از کودکان پیشی می‌گرفت.

وی ادامه داد: برادرم قبل از انقلاب روی دیوارهای روستا علیه رژیم ستم‌شاهی شعار می‌نوشت و در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. در دوران قبل از انقلاب خواب امام (ره) را دیده بود و برای مادرم تعریف کرده بود، با دیدن این خواب فعالیت‌های انقلابی بیشتری انجام می‌داد.

جمالی اظهار داشت: محمد هر وقت امکان داشت به زادگاه خود، روستای پاقلعه می‌رفت و مادرم و بقیه اعضای خانواده را همراه خود می‌برد. خیلی به روستا علاقه داشت. قبل از اعزام به سوریه به روستا رفت و با همسایه ها و بزرگترهای روستا که نزدیک خانه مادرم بودند، دیدار و طلب حلالیت کرد. وی سپس به گلزار شهدای روستا رفت و قبور شهدا را زیارت کرد. بعد از شهادت محمد، اهالی روستا گفتند، برادرم حال خاص و عجیبی داشت. انگار خودش می‌دانست شهید می‌شود.

این خواهر شهید مدافع حرم با اشاره به نحوه دیدار و خداحافظی محمد با مادر خود بیان کرد: دفعه آخری که برادرم برای خداحافظی به دیدار مادرم رفته بود، از صبح به مادرم در آشپزی و کارهای خانه و حتی ظرف شستن کمک کرده بود. محمد خیلی مهربان و عاطفی بود. زمانی که برای دومین بار می‌خواست  به سوریه برود، به مادرم در این خصوص حرفی نزد؛ چون سالها در دفاع مقدس به آموزش نیروها می‌پرداخت، این‌چنین مطرح می‌کرد که برای آموزش نیروها به ماموریت می‌رود. خیلی به مادرم احترام می گذاشت و محبتش زبانزد خاص و عام بود.
 
رزمنده‌ای که در دفاع مقدس روح وی شهید و در سوریه جسم محمد آسمانی شد 
 
جمالی یادآور شد: محمد که می‌دانست به کجا می رود، با مادرم یک بار خداحافظی کرد و رفت؛ ولی هنوز مقداری از خانه دور نشده بود که نزد مادرم بازگشت. مادرم از وی پرسید وسیله‌ای جا گذاشته‌ای که برگشتی؟ محمد گفت «نه؛ درست خداحافظی نکرده بودم؛ آمدم تا شما را دوباره ببینم، ببوسم، حلالیت بطلبم، خداحافظی کنم و بروم».

وی خاطرنشان کرد: شهدا تا زنده اند شناخته نمی شوند؛ اما زمانی که به شهادت می رسند، فامیل و اطرافیان آنها را می شناسند. محمد هم چنین انسانی بود. بردارم علاقه خاصی به رهبر معظم انقلاب داشت و سخنان امیرالمومنین (ع) و احادیث ائمه اطهار (ع) زینت‌بخش جان و کلام وی بود. محمد اهل پست و مقام نبود و در زندگی به این مسائل نمی‌اندیشید؛ با این حال این انتظار وجود داشت که مسئولان در شهربابک (مکان زندگی مادر شهید) یادواره‌ای برای وی برگزار کنند؛ اما اینچنین نشد.

این خواهر شهید تصریح کرد: جامعه نیازمند پرداختن به بحث ایثار و شهادت و زنده نگه داشتن این فرهنگ است. شهدا که مسئولیت و کار خود را انجام دادند و در بهشت رضوان الهی ساکن هستند، نیازی به تعریف، تمجید و تکریم ندارند؛ ولی فضای جامعه اسلامی نیاز مبرمی به ترویج و نشر سیره زندگی شهدا که پیروان واقعی زندگی ائمه اطهار (ع) هستند، دارد؛ لذا باید مسئولان توجه بیشتری در این زمینه داشته باشند.

وی خاطرنشان کرد: برادرم اولین شهید مدافع حرم استان کرمان است که 12 آبان 1392 در حال انجام ماموریت مستشاری در سوریه و برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مردم سوریه به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 191
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار