به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «احمد بابایی» 15 خرداد 1334 در رامند چشم به جهان گشود. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا به کمیته‌های انقلاب اسلامی و سپس به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد. شهید بابایی فرماندهی گردان مالک اشتر نخعی را بر عهده داشت و سرانجام 20 اردیبهشت 1361 طی عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:
«با درود به امام عزیز و رهبر مستضعفان جهان و قلب تپنده امت مسلمان ایران و با سلام به شهیدان راه حق و حقیقت، از هابیل تا سالار شهیدان حسین (ع) و تمامی شهدای عاشوراهای عصرها، از شهیدان عاشورای حسین (ع) تا 15 خرداد تا شهدای انقلاب اسلامی و شهدای جنگ تحمیلی که در زمان کنونی به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان خمینی بت شکن لبیک گفته و هر گوشه از ایران اسلامی را به کربلا هر روز را به عاشورا مبدل می‌سازند و با شهادت خود افشاگر چهره یزیدیان زمان خود می‌گردند تا ضمن ویرانی کاخ ستم و ظلم یزیدیان زمان برای نسل‌های آینده سر مشق و الگویی باشند، که اگر روزی طاغوتی و شیطانی و شیطان خصلتی کمر به نابودی حق و حق طلبان بست، نسل‌های آینده با بهرهگیری از لطف و عنایت خداوند بزرگ، همانگونه عمل کنند که پدرانشان در پرتو مکتب انسان ساز اسلام عمل کردند.
دیدیم که در عصر ما با نعمت بزرگ الهی که همانا حرکت پیامبر گونه امام ما براساس مبانی مکتب، چگونه یکباره تحول رخ داد و چگونه این انسان‌های مرده و بی‌روح تهی از معنویات با بازگشت به خویشتن خویش و پی بردن به فطرت پاک الهی خویش، شرف و عفت خویش را باز یافت و می‌رود تا آن‌هایی را که سال‌ها و قرن‌ها با زر و زور و تزویر بر این ملت و ملت‌های مستضعف دیگر، حاکم بودند از تخت ظلم و فساد خویش به زیر کشند و امروز استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جهان‌خوار این شیطان بزرگ و طاغوت بزرگ عصر، کاخ ستم خود را بر روی پوست و گوشت و استخوان ملت‌های محروم جهان بنا نموده و زالو صفتانه مشغول مکیدن خون آن‌ها می‌باشد.
ای ملت‌های دربند جهان، فقط با یک شیوه میتوان با ظالمان و ستمکاران و متجاوزان مبارزه نمود و حق از دست رفته خود را از آن‌ها باز پس گرفت و آن اسلام است و آن هم اسلام محمد (ص) و علی (ع) و حسین (ع) و فرزندان و شاگردان آن‌ها نه اسلام متولیان به ناحق حرمین شرفین و نه اسلام آمریکایی که توسط شیوخ فاسد ضداسلام و باری در یارهای کشورهای تحت سلطه آمریکا و ابر جنایتکاران دیگر در چنین زمانی طاغوت‌ها، شیطان‌ها و دیگر حکام تحت نفوذ آن‌ها فقط بدلیل اسلامی بودن ایران و ملت ایران کمر به نابودی انقلاب اسلامی ایران و امت مسلمان ایران بسته‌اند زیرا پیروزی و وجود این انقلاب و این ملت را که فقط به اسلام فکر می‌کنند در نابودی خود می‌بیند لذا به طرق گوناگون قصد نابودی این انقلاب را داشته که به حمدالله و به کمک و یاری خداوند بزرگ تاکنون متحمل شکست‌های گوناگون شده و امت مسلمان ایران می‌رود که آخرین مزدور آمریکای جهان‌خوار را در منطقه با شکست کامل روبه‌رو سازد و پوزه شیطان بزرگ را برای همیشه در منطقه به خاک مالیده و با شکست کامل نیروهای بعث صدامی که به دستور مستقیم آمریکای جهان‌خوار به ایران اسلامی حمله نموده و آزاد نمودن کربلای حسین (ع) از دست کافران بعثی و به وجود آمدن حکومت اسلامی عراق و حمله بعدی را با شرکت کلیه مردم مسلمان منطقه از حمله مردم عراق از کربلا به سوی بیت المقدس شروع نماییم و با نابودی اسرائیل غاصب این جر ثومه فساد و آزادی قدس عزیز زمینه‌ساز حکومت جهانی اسلام به امامت حضرت مهدی (عج) باشد.
و با سلام به امت شهیدپرور و رزمنده ایران اسلامی از آن‌ها تقاضای عاجزانه دارم که پشتیبان امام باشند که همانا اطاعت از رسول خدا و اطاعت از خداوند متعال می‌باشد و تشکر از کمک‌های آن‌ها به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل خود را کوچک‌تر از آن می‌دانم که برای چنین امتی پیام بدهم فقط اطاعت از امام را از تمام مسلمانان و امت شهید پرور همیشه در صحنه خواستارم زیرا خود جز کوچکی از این امت مسلمان می‌باشم.
همسرم از تو می‌خواهم که فرزندان مرا آن گونه تربیت و پرورش دهی که شاهد حقانیت خون شهیدان باشند در بیابان داغ خوزستان لحظه شماری حمله بزرگی را با برادران آغاز کرده‌ایم، چند ساعتی بیش فرصت نیست باید برای رضای خدایم امشب در نزدیکی خرمشهر این شهر خسته از تاخت و تاز من بعثی برای انهدام باقیمانده نیروهای دشمن در دومین مرحله عملیات بیت المقدس شرکت کنم و مطمئن هستم که پیروزی با سپاهیان اسلام است.
و اگر به دست مزدوران بعثی کافر کشته شدم امیدوارم خداوند از گناهانم بگذر و مرا از جز شهدا قرار داده که در این صورت بالاترین قله کرامت انسان و بلندترین نقطه کامل و سعادت خواهم رسید و اگر چنین شد تو را شفاعت خواهم کرد بعد از من سرپرستی بچه‌ها تا وقتی از حدود شرعی خارج نشده باشی به عهده توست، وسایل عمومی که در اختیار من بوده به سپاه بدهید کتاب‌های مرا به کتابخانه امام حسین (ع) بدهید بچه‌های مرا با قرآن آشنا کنید، مرا در تهران دفن کنید، همه مرا حلال کنید.
ساعت 11 صبح 61/02/16
احمد بابایی»
انتهای پیام/ 181
