نامه شهید محمد طوقانی/ مقاومت در برابر دشمن به روایت یک شهید

شهید محمد طوقانی در نامه‌ای خطاب به دوست خود آورده است: دوست عزیز کاش اینجا بودی و قوای کفر را می‌دیدی که چه هراسان از مواضع اشغالی دفاع می‌کنند و نیروهای ما در پی فرماندهی امام زمان هر لحظه بر نیروهای بعثی می‌تازند.
کد خبر: ۲۶۸۱۱۸
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۱ - 27November 2017
نامه شهید محمد طوقانی/ مقاومت در برابر دشمن به روایت یک شهید
به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمد طوقانی» 20 شهریور 1342 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام 30 اردیبهشت 1362 در فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
 
این شهید والامقام نامه‌ای خطاب به دوست خود نوشته است که آن را در ادامه می‌خوانید:
 
«بسم الله الرحمن الرحیم
 
اول سلام و درود بر امام زمان یار و یاور رزمندگان در جبهه‌ها، دوم درود فراوان بر رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و درود به روان پاک شهیدان که با نثار خون پاکشان نهال این انقلاب را آبیاری کرده‌اند. و حال درود و سلام بر دوست عزیز اصغر آقا که امیدوارم همیشه خوب و سر حال باشی و همچنین در پرتو حق تعالی پیروز و موفق باشی و اگر احوالی از این حقیر خواسته باشی خوب و سلامت هستم.

دوست عزیز کاش اینجا بودی و قوای کفر را می‌دیدی که چه هراسان از مواضع اشغالی دفاع می‌کنند و نیروهای ما در پی فرماندهی امام زمان هر لحظه بر نیروهای بعثی می‌تازند.

بچه‌های ما با روحیه خیلی عالی در برابر دشمنان کافر مسلمان‌نما می‌جنگند و دشمنان ما هراسان با زدن توپ و خمپاره‌های بی‌هدف روز را به شب می‌رساند.

ما آن روزی که به سوی جبهه حرکت کردیم پنج نفر بودیم که دو روز بعد سه نفر آن‌ها به تهران برگشتند و فقط من ماندم و یکی دیگر از بچه‌ها به اسم مهدی ضرابی که فعلا سه ماه تعهد دادم که در اینجا باشم و بعد از سه ماه ان‌شاءالله برمی‌گردم و بعد از امتحانات دوباره به جبهه می‌روم البته خدا کند که تا آن موقع جنگ با پیروزی ما به پایان برسد.
 
اصغر جان من که از اوضاع محل خبری ندارم امیدوارم که در جواب نامه‌ام اوضاع محل را برایم بنویسی از همه بچه‌ها برایم بنویس ضمنا بنویس که علی نوشادی که قرار بود سربازی برود در کجا آموزش می‌بیند و همچنین اسلام مرا به همه بسیج‌های مسجد برسان و امیدوارم که هنوز در بسیج مسجد مشغول انجام وظیفه دینی و اسلامی (پاسداری) باشی.
 
سلام مرا به همه بچه‌های محل برسان. راستی در جواب نامه‌ات عکس شش در چهار مرا برایم بفرست.

و از تو می‌خواهم که به پدرم نگویی که من نامه به تو نوشتم.

 من دیگر حرفی برای گفتن ندارم و امیدوارم که هر چه زودتر جواب نامه‌ام را بنویسی یادت نرود که عکس را بفرستی.

من ان‌شاءالله اگر توانستم برای عید به مرخصی می‌آیم. و دیگر عرضی ندارم و از تو خداحافظی می‌کنم.

ضمنا ما در جبهه گیلان‌غرب «بانسیران بزرگ» هستیم.

خدانگهدار

60/10/28

محمد طوقانی»

انتهای پیام/ 111
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار