این کتاب که در قطع پالتویی جیبی به چاپ رسیده است
شامل اطلاعات مختصری از زندگینامه، شرح مبارزات انقلابی، حضور در دفاع مقدس، دیدگاهها
و ویژگیهای شخصیتی این شهید والامقام است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
نزدیک بودن شهادت
امیر شهید چند شب قبل از انجام مأموریت خوابی دید. پس از آن به همسرش گفت: «شهادتم نزدیک است، مواظب خودت و بچهها باش، شما را به خدا میسپارم.»
تعطیلات نوروز 1364 در پیش است، ولی گویا حسین
سفر دیگری را در سر دارد، او در پایگاه میماند و به زادگاهش نمیرود، در جواب
دوستانش هم که میگویند: «چرا به دیدن خانواده نمی روی؟» می گوید: «در این شرایط
بحرانی، مردم هر لحظه به کمک ما نیاز دارند، وجدانم اجازه نمیدهد که این مردم را
تنها بگذارم.»
تحسین خبرگزاریها
مانورهای عالی و بینظیر شهید خلعتبری و
همرزمانش در شهر بغداد که از میان ساختمانها با ارتفاع بسیار پایین بود، خبرگزاریها را وادار به تحسین از مهارت خلبانان ایرانی کرد و به این ترتیب شجاعت ایشان،
تأیید دشمن را نیز به همراه میآورد که خود نوعی اقتدار نظامی، شجاعت و دلاوری
سپاه ایران بود. (خبرگزاری فارس 26/2/1388)
همرزمان
در طول مأموریتش در بوشهر و در مأموریتهای مختلف بهویژه هفتم آذر 1359 به همراه شهید سرلشکر خلبان «عباس دوران» در از بین بردن نیروی دریایی عراق، نقش مهمی را ایفا کرد و در مبارزه با دشمن یاوران دلیر و شجاعی وی را همراهی میکردند: یاسینی، اکرادی، طالب مهر و چند خلبان دیگر در از بین بردن پایگاههای دشمن مؤثر بودند.
مزاری برای سر، مزاری برای تن
شهید خلعتبری تنها شهید نیروی هوایی ارتش است که مزاری در رامسر و مزار دیگری در سنقر کرمانشاه به نام اوست؛ زیرا هنگام اصابت موشک دشمن، سرش با کلاه از تنش جدا شد و در سنقر سقوط کرد و کسی متوجه این موضوع نشد.
دو هفته پس از تشییع پیکر مطهرش در رامسر، کلاه به همراه سر این شهید بزرگوار در این شهر پیدا شد؛ با وجود فتوای الحاق سر به پیکر، مردم کردستان به دلیل اشتیاق به رشادتهای شهید در همان جا سر او را به خاک سپردند و برایش بارگاهی ساختند. به استناد گفتار شهید خلعتبری، برای ابد همه جای ایران زیارتگاه او و همرزمانش خواهد بود، خاکی که بدان عشق ورزیده میشود. هموطنان حتماً قدر این شهید خود را میدانند و با این حادثه، نیت قهرمان جنگ های هوایی به تحقق پیوست که بعد از شهادت پیکرش در یک جای ایران عزیز نباشد.
انتهای پیام/