به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، در آخرین روزهای برگزاری «سینما حقیقت» دو فیلم مهم «ترور سرچشمه» ساخته «محمدحسین مهدویان» و «بانو قدس ایران» اکران شدند. این دو فیلم بخشهای مهمی از تاریخ معاصر انقلاب اسلامی ایران را موضوع خود قرار داده بودند که هر فیلم در نوع خود، تازگی در فرم و محتوی را عرضه کردند.
محمدحسین مهدویان در تجربه مستندسازی خود به خوبی ظاهر شده و موضوع قابل بحثی را نیز طرح کرده است. او در مستند «ترور سرچشمه»، شهادت شهید بهشتی و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی را در حادثه هفتم تیر، مورد بررسی قرار داده است. مهدویان در این اثر، شیوه منحصر بفردی را برای روایت فیلمش انتخاب کرده است.
در ابتدای فیلم، قسمتی از یک اتاق شلوغ و پر از خرده ریزهای مختلف را میبینیم که شبیه اتاقهای بازجویی است. مصاحبه شوندهها بعد از زدن در وارد میشوند و روی صندلیای که در مرکز کادر گذاشته شده مینشینند. صدای مهدویان را خارج از کادر میشنویم که با لحنی نه چندان صمیمی و بیشتر با لحن یک بازپرس از میهمانان میخواهد روی صندلی بنشینند و درباره حادثه هفتم تیر صحبت کنند.
مصاحبه شوندهها که ترکیبی از اعضای سابق حزب جمهوری اسلامی، آتشنشانان و ماموران کمیته انقلاب اسلامی هستند، هر آنچه را که از حادثه هفتم تیر میدانند بازگو میکنند.
چنین شیوهای برای مصاحبه کردن در مستند پرتره، تقریبا مشابهی ندارد، البته مهدویان در این نوع از مصاحبه موفق عمل کرده است.
حادثه هفتم تیر در این فیلم، در واقع مقدمه خوبی است برای رسیدن به شهید بهشتی (ره) و ساخت پرترهای از این شهید انقلابی و البته مظلوم، که البته واکنش مخاطبان نسبت به این شهید در هنگام دیدن فیلم، جالب توجه است. مهدویان بدون درشت نمایی و اغراق گویی، شمایی از شهید بهشتی (ره) ارائه کرده است که قبلتر از این ندیده بودیم. در «ترور سرچشمه» هم شخصیت انقلابی این شهید مورد بررسی قرار گرفته بود، هم چهره حماسی و روشنفکرانهاش. هر چند در فیلم مظلومیت بهشتی بیشتر دیده میشد اما ابدا مظلوم نمایی نشده بود.
فیلم مثل صحنه بازجویی آرام آرام اطلاعاتی را به مخاطبان ارائه میدهد. این اطلاعات نه میتواند حکم قطعی کند و نه نکته تاریکی را روشن میکند. اما در کنار هم قرار دادن مصاحبهها و تصاویر آرشیوی تصویر روشنتری از شهید بهشتی (ره) را به مخاطب نشان میدهد. همین که فیلم صراحتا در مقابل شهید بهشتی (ره) و حادثه هفتم تیر موضعی نمیگیرد و سعی نمیکند همه چیز را بگوید، بیننده را وا میدارد قدری بیشتر به وقایع دهه ۶۰ فکر کند.
فیلم «بانو قدس ایران» ساخته «مصطفی رزاق کریمی» اثر دیگری بود که در بخش جایزه «شهید آوینی» به نمایش در آمد. این فیلم به زندگی بانو «خدیجه ثقفی» همسر امام خمینی (ره) میپردازد. وجهی که در این فیلم نسبت به وجوه دیگر آن بارزتر است نریشن فیلم است که از زبان خانم خدیجه ثقفی روایت میشود. روایت اول شخص در «بانو قدس ایران» بیننده را در بطن فیلم وارد و ارتباط بدون فاصلهای را با شخصیت همسر امام خمینی (ره) ایجاد میکند. بخصوص اینکه جنس صدای گوینده متن، «مریم واعظ پور» انتخاب درستی برای این فیلم بود.
همچنین پرهیز از مصاحبه با شخصیتهای سیاسی در فیلم و تمرکز بر نزدیک شدن به دختران، برادران و نزدیکان خدیجه ثقفی فضای بیآلایش و صمیمانهتری را ایجاد کرده بود. کارگردان سعی کرده در این پرتره با این تصمیم یک اثر متفاوت خلق کند که تا حدی موفق شده است.
یکی از صحنههای تکان دهنده فیلم، وجود همسر شهید «مصطفی خمینی» است که درباره خدیجه ثقفی صحبت میکند اما تحت الشعاع شخصیت مصطفی خمینی قرار گرفته است.
این وجه، ابدا نکته منفی فیلم نیست چرا که در خلال فیلم متوجه میشویم که علاقه خدیجه ثقفی به فرزندش مصطفی مثال زدنی است. این علاقه تا جایی است که حتی رحلت امام خمینی (ره) و فرزند دیگرشان احمد خمینی نتوانسته مصیبت مصطفی خمینی را از یاد او ببرد.
«بانو قدس ایران» به تعبیر دیگری ارائه الگوی یک زن ایرانی است که با همه وجود روی اعتقادات دینی خود ایستاده و در همه مشکلاتی که امام خمینی (ره) در رهبری انقلاب داشته، کنار او ایستاده است.
ساخته شدن این قبیل آثار و اکران و نمایشهای مکرر آن، باعث میشود شخصیتهای این چنینی ضریب پیدا کنند، البته متاسفانه بزرگترین معضل سینمای مستند که میتواند نقش مهمتری نسبت به سینمای داستانی ایفا کند، عدم اکران گسترده آن است، که برنامه ریزی برای دیده شدن فیلمهایی چون «بانو قدس ایران» یک اقدام مهم و حضوری محکم در جنگ نرم است.
انتهای پیام/ 161