وصيت‌نامه شهيد حميد صادق جولا/ شهيد برای برپایی حق جانبازی می‌كند

شهید صادق جولا در وصیت‌نامه خود آورده است: «شهيدانِ در راه خدا مقامی والا دارند؛ زيرا كه شهيد در راه خدا برای برپایی حق جانبازی می‌کند و در پايان جان خويش را به گونه‌ای متفاوت تقديم وی می‌كند.»
کد خبر: ۲۷۰۷۲۱
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۹ - 17December 2017

وصيت‌نامه شهيد حميد صادق جولا/ شهيد برای برپایی حق جانبازی می‌كندبه گزارش خبرنگار ساجد، شهید «حمید صادق جولا» یکم فروردین 1339 در دزفول چشم به جهان گشود. وی عضو تیم فوتبال پاس دزفول بود و در آزمون ورودی دانشگاه تربیت معلم شیراز شرکت کرد و مسئولیت فرهنگی دانشگاه را بر عهده گرفت. شهید صادق جولا با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام 2 فروردین 1361 در عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحيم

ولاتحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

شروع می‌كنم نامه‌ام يا به قولی وصيت‌نامه‌ام را با نام خدا. به نام خداوندی كه آفريننده‌ی همه‌ی نعمت‌ها است و برطرف كننده‌ی همه‌ی سختی‌ها است و ای خدای بزرگ و ای روشنایی تاريكی‌ها و ای دانای نياموخته و ای دوای همه‌ی دردها و ای كه به ما جان دادی و جهان را بر روی عدل و داد بنا نهادی و ای نور واقعی منزه و پاك از هر ناپاكی و ای نخست اوليان و ای واپسين آخريان و ای مقدس و ای خداوندی كه با تمام وجودم تو را احساس می‌کنم و در چهار گوشه‌ی قلبم جای داری.

و با سلام به روان پاک شهيدان به روان پاک آن‌ها كه رفتند و كربلا را باور كردند و حسين را در آغوش كشيدند و رفتن و پرواز بزرگشان معراج بود. معراج كه هميشه سپيده را می‌جويد و سرخ آفريده گشته است. معراج سرخ آفتاب يعنی همان ايثار ياقوت‌های درخشان زندگی آن‌ها پرتوافكن شن‌های زيبای ساحل نجات و سپيدی بر هم خوردن امواج پرتلاطم دريای خروشان اسلام بودند. آن‌ها كسانی بودند كه به مهدی (عج) عشق می‌ورزيدند، اما در صحنه‌ی نبرد و جنگ و جهاد نه در جلسات خشک و پذيرش ذلت و خواری، عروج آن‌ها اوجی بی‌حد دارد و با اين تن انديشه‌ی دنيایی توان راهيابی به بالای آسمان و رسيدن به تمام شهيدان نمی‌توان رفت بايد از اين دنيا دل بريد و بركند و هر آنچه رنگ دنيایی دارد .

سلام به امام امت اين به وجود آورنده و تداوم دهنده‌ی انقلاب و سلام به امت شهيد پرور و قهرمان ايران وقتی كه انسان اين بچه‌های كوچك و شيرخوار، پيرمردها و پيرزنان سال‌خورده را می‌بيند كه در خواب بودند و بوسيله‌ی اين مزدوران و سلاح‌های شرق و غرب قتل عام شدند وقتی اين خانواده‌های آواره را می‌بيند وقتی كه اين سرزمين‌های با ارزش را می‌بيند و از همه مهم‌تر وقتی كه اسلام عزيز را می‌بيند كه بوسيله‌ی اين مزدوران شرق و غرب چگونه مورد تجاوز و غارت قرار گرفته‌اند چه انسان با وجدانی باشد كه بتواند آرام بنشيند و تماشاگر آن همه جنايت باشد.

در اين ميان هزاران نفر از جوانان و عزيزان اين امت برای دفاع از اين تجاوزات روانه‌ی جبهه‌ها شدند و عده‌ای از آن‌ها خون خود را ريختند و برای اين امر مهم به لقاءالله پيوستند و اين بنده‌ی حقير هم يكی از اين هزاران می‌باشم كه روانه‌ی جبهه شدم كه تا با كمترين چيزی كه دارم در راه خدا بدهم و با ديگر مجاهدان و برادران بجنگم تا اسلام پيروز شود و حتی اگر لازم شد جان خود را در اين راه بدهم و با اراده و آگاهی كامل به جبهه آمدم بدون هرگونه زوری و اجباری پس ای مادر عزیزم، ای مادری که شب‌ها و روزها به پای من زحمت کشیدی و چه دردسرها و چه مشقت‌ها کشیدی تا مرا به این سن و سال رساندی ای کسی که با شیره‌ی جانت مرا بزرگ کردی حق داری ناراحت باشی، مرا بزرگ کردی به امیدی به امید این‌که یک روزی به حدی برسم که بتوانم برای شما امیدی باشم.

بيست و چند سال زحمت كشيدی هر وقت آن وضع و حال شما را می‌ديدم و لمس می‌كردم آن‌قدر ناراحت می‌شدم كه بغض گلويم را می‌گرفت و فقط تنها كاری كه از دستم بر می‌آمد اين بود كه در درگاه خدا دعا كنم؛ ولی مادر عزيزم ناراحت نباش نگاه كن آن مادر سنی را، آن مادری كه به علی و حسين عشقی ندارد آن مادری كه طمع عشق شيعه بودن را نچشيده چگونه هنگامی كه صدای «هل من ناصرا ينصرنی» حسين زمان خمينی كبير را می‌شنود هر پنج فرزندش را روانه‌ی ميدان جنگ می‌كند و تعدادی از فرزندان او هم شهيد می‌شوند و اصلا ناراحت نيست چون در راه خدا داده است.

مادر عزيزم تو كه شيعه‌ی علی هستی تو كه شيعه‌ی حسين هستی تو كه می‌خواهی همچون فاطمه زهرا ايثارگر باشی، تو كه می‌خواهی زينب‌وار رسالت خود را در قبال اسلام ادا بكنی تو كه می‌خواهی مادری باشی كه به تاريخ و به تمام مادران تاريخ درس بدهی، تو كه می‌خواهی در راه اسلام قدم برداری. تا هر چه بيشتر به خدا نزديک‌تر بشوی از اين ناراحت نباشی كه فرزندی در اين راه داده‌ای تو خود تسكين دهنده‌ای به ديگران باش فقط دعا كن كه فرزندت را خدا جز شهيدان در راه خودش قرار بدهد؛ زيرا كه شهيدان در راه خدا مقامی والا دارند زيرا كه شهيد در راه خدا برای برپایی حق جانبازی می‌كند و در پايان جان خويش را بگونه‌ای متفاوت تقديم وی می‌كند و خداوند در برابر اين ايثار، جانبازی و فداكاری پاداش و اجری به او خواهد داد گر چه تا بحال هر چه داشته‌ايم از آن خدا بوده است.

پر ارزش‌ترين و بهترين پاداش و اجر شهيد آنست كه به خدا و به مقام قرب الهی می‌رسد و به وجه الله نظر می‌كند در حالی كه رضا و خشنودی او را پيوست آورده است و اين گرانبهاترين كالاست كه خدا همه چيز است و هيچ چيز جز خدا نيست چون با بدست آوردن رضای خدا احساس بی‌نيازی به غير خدا بوجود می‌آيد و مورد بخشش و رحمت خداست و با اولين قطره‌ی خون شهيد كه بر زمين ريخته می‌شود تمامی گناهان او از جانب خدا بخشيده می‌شود و در نتيجه برای او بهشت فراهم می‌شود.

و خداوند در قرآن می‌فرمايد:

والذين هاجروا فی سبيل الله ثم قتلوا او ماتوا ليرزقنهم الله رزقا حسنا و ان الله لهو خير الرازقين

در اين آيه خدا می‌فرمايد كه بهترين روزی‌ها و نعمت‌ها را خواهد داد و به آنان از نعمت‌های فراوانش بهترين نعمت‌ها را عطا خواهد كرد و می‌فرمايد خداوند بهترين روزی دهندگان است و خداوند می‌فرمايد آن‌ها را به بهشت رهنمون می‌كند و در آنجا غرق در نعمت‌های خويش می‌نماياند و خداوند در جایی ديگر می‌فرمايند كه پاداش‌های الهی برای مردم در اين جهان بطور كامل قابل توصيف نيست. پاداش‌های آن دنيا از هر پاداشی گرانبهاتر است.

فرحين بما آتهم الله من فضله

شادند به آنچه خدا از فضل و احسان خويش به ايشان داده است.

پس ای مادر عزيزم ناراحت نباش و خوشحال باش كه فرزندت را در اين راه داده‌اي آيا دوست داشتی كه فرزندت چند سال ديگر زندگی بكند ولی زندگی بيهوده، يا اين مرگ در راه خدا را بپذيرد.

مادر عزيز توجه كن ببين در كربلا بچه‌ی 12 ساله بود با امام حسين (ع) از امام درخواست كرد به جنگ برود و امام اجازه داد بعد رفت و شهيد شد. كفار سر او را بريدند و نزد مادرش آوردند مادرش بعد از بوسيدن سر فرزندش او را در ميدان جنگ آورد و بطرف كفار پرتاب كرد وگفت ما چيزی را كه در راه خدا داده‌ايم پس نمی‌گيريم. پس عزيزانم من نيز از شما چنين انتظاری را دارم چون همه‌ی شما ياران امام زمان (عج) و پيامبر(ص) هستيد و سربازان امام زمان (عج) هميشه ثابت قدم ايستاده‌اند و عزيزترين چيزهای خود را در راه اسلام می‌دهند و مادر عزيز رضايم به رضای خداست و اين را می‌دانم كه زندگی اخرويم بهتر از زندگی دنيويم خواهد بود .

و اما تو ای پدر عزيزم و ای پدری که برای بزرگ کردن ما خیلی زحمت کشیدی و به چه کارهای طاقت فرسایی تن دادی پدر عزیز بارها این حرف را از شما شنیدم که می‌گفتی من دیگر پیر شده‌ام و دیگر باید شما به من کمک کنید، بله شما درست می‌گفتید و از این لحاظ من سخت شرمنده‌ام. ولی پدر عزیزم ما مردم کوفه نیستم که امام حسین را تنها بگذاریم و از این لحاظ در فکر نباش چون که خدا به همه کمک می‌کند من حرف دیگری به شما ندارم که بگویم زیرا شما خيلی بزرگتر و بالاتر از آن هستی كه من به شما چيزی بگويم و از شما انتظار دارم كه مرگ مرا با صبر و استقامت قابل تحسينی پذيرا بشوی و هيچ‌گونه وقفه‌اي در زندگی شما ايجاد نكند و مطمئنا كه نمی‌كند و سعی كنيد كه همين‌طور كه تا بحال در راه امام و اسلام قدم برداريد و برادران و خواهران را راهنمایی بكنيد كه در راه امام قدم بردارند و سعی كنيد به كار خود با تلاش هر چه بيشتر ادامه بدهيد زيرا كه كار شما از جهاد من مهمتر و والاتر است.

برادران عزيزم سعی كنيد كه هر كدام از شما پيام رسان خون شهيدان باشيد و هميشه در راه اسلام قدم برداريد و هيچوقت سنگر را خالی نكنيد و به منافقين اجازه‌‌ی هيچ‌گونه عملی را ندهيد. سعی كنيد كه هميشه به جلسات قرآن برويد و جلسه‌ی قرآن را هميشه داشته باشيد. برادران سنگرها را حفظ كنيد و پاسدار خون شهدا باشيد و دعا كنيد كه ظهور امام مهدی(عج) هر چه نزديكتر بشود. خواهرانم بجای هر گونه نگرانی و تشويش خاطر برای از دست دادن برادر سعی كنيد هر كدام زينبی باشيد برای حسين خود. پيام خون آن‌ها را به گوش تمام جهانيان برسانيد.

خواهرانم از زينب برايتان بگويم، زينب با وجود اين‌كه از دست دادن برادر عزيزی همچون حسين(ع) ضايعه‌ای بس دردناک و جانكاه بود. اما او با مهار عواطف و احساسات خويش آنچنان خردمندانه گام برداشت كه من از بيان آن عاجز و ناتوانم، او پاسدار انقلاب خونين كربلا، سمبل اسارت، استمرار خط سرخ شهادت الگوی عظيمی بود برای زن در تاريخ بشريت.

خواهرانم بر گردن شما دو وظيفه‌ی خطير است: اول بازگو كردن فلسفه‌ی شهادت و بيان كردن امامت و ولايت حفظ آن از هر گونه تحريف و دست برد ظالمان و ستمكاران تاريخ، ملت ما نبايد امامت را فراموش بكند كه فراموشی ولايت و امامت در مرداب دنيا رفتن و از اوج آخرت گريزان گشتن است.

بايد اين وظيفه‌ی مهم را انجام بدهيد. شما بايد از امام كاملا اطاعت بكنيد بايد به پيام‌هاي انسان ساز اين پدر بزرگوار، اين بانی انقلاب و اين الگوی عظيم انسانيت گوش فرا داده و به نحو احسن در زندگي خود پياده كنيد.

عزيزانم گوش بدهيد: امام همچون باغبانی دلسوز و مراقب كه يك لحظه از آبياری و رسيدگی به نهال‌های خود آسوده نمی‌ماند، نهال انقلاب را آبياری كرده است.

امام كسی است كه روان‌ها را باز سازی كرده است و افكار و اذهان را پيوسته از مسموم شدن تبليغات دروغين شرق و غرب نگاه داشته است و آنقدر در اين ملت تاثير داشته است كه می‌بينيم آن جوانانی كه پيش از انقلاب بيشتر به كارهای بيهوده می‌پرداختند و الان در راه پر تلاطم انقلاب قدم برمی‌دارند و حتی از جان خود می‌گذرند به مردم ما آنقدر قدرت و ايمان داده‌اند كه از هر گونه وابستگی رهانيده بشوند.

عزيزانم دومين وظيفه‌ی شما بازگو كردن جنايت جلادان، خود فروختگان و ظالمان است و افشا كردن منافقان و بيان ناپاكی‌ها و جنايات خون‌خوارانی كه خود را پيشوای مسلمانان می‌دانند و اجرای اين وظايف شما به چند چيز احتياج داريد. اول ايمان و شجاعت كه منشا هجوم و فرياد بر مغز دشمن است گردد و دوم علم و دانش كه مطلب و مبارزه را صحيح و عميق ادا نمایيد و سوم سياست و كياست كه بتوانيد تبليغات شوم دشمن را از بين ببريد و بدانيد اگر اين خصوصيات را داشته باشيد حتما پيروزيد.

دوستان عزيز نماز خود را به هيچ وجه فراموش نكنيد هميشه سعی كنيد نماز را بدرستی قرائت و بجای بياوريد و احكام آن‌را در زندگی خود پياده كنيد عزيزان من سعی كنيد نصيحت كنيد كسانی را كه از اين فريضه‌ی دينی جدا شده‌اند. عزيزان نگاه كنيد ببينيد زندگی آنانی را كه فراموش كرده‌اند ببينيد كه روح زندگی در آنها نيست ببينيد كه آنها انسان‌های زنده‌اي نيستند بلكه همچون ماشين‌هایی هستند كه تا زمانی كه سوخت دارند حركت می‌كنند و وقتی كه سوخت آنها تمام شد از حركت باز می‌ايستند و هيچ‌گونه توشه‌ای ندارند ببينيد كه زندگی آن‌ها شده فقط خوردن و خوابيدن و هيچ‌گونه هدفی ندارند می‌بينيد كه وقتی در صورت آنها نگاه می‌کنی نور حقيقت را در آن‌ها نمی‌بينی و احساس می‌كنی كه از صورت آن‌ها شر می‌بارد ولی دوستان عزيز شمایی كه رسالت زينبی و حسينی بر عهده داريد هر چه می‌توانيد آنها را به امر خير و صراط مستقيم دعوت كنيد كه اين رسالتی بس عظيم و بزرگ است.

در ضمن اگر كسی نماز نمی‌خواند و تابع دستورات خدا نيست و می‌خواهد بيايد بر مزار من گريه و زاری بكند برای من دلسوزی نكند نيايد كه من احتياج به اين كارها ندارم و برود به حال خود گريه و زاری بكند كه نه دنيایي دارد و نه آخرتی كه دنيای او با ذلت و خواری است و آخرت او در جهنم سوزان است. در ضمن از پدر و مادرم درخواست می‌كنم تا آنجایی كه می‌توانند بدهند برای من نماز وروضه‌ی قضایی بجا بياورند چون از اين لحاظ در درگاه خداوند متعال روسياهم.

از همه‌ی خواهران و برادران طلب بخشش مي‌كنم و اگر به هركسی بدهكاری دارم مسئول است كه از پدرومادرم بگيرد و هر كسی كه به من بدهكاری دارد به او می‌بخشم و از مال اين دنيا چيز زيادی ندارم. مقداری كتاب است كه به خواهران و برادران می‌بخشم كه به نحو احسن از آنها استفاده بكنند و پولی چيزی در حال حاضر ندارم اگر چيزی هم داشتم هر طوری كه خانواده‌ام دانستند خرج بكنند.

به اميد پيروزی و موفقيت رزمندگان اسلام

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

حميد صادق جولا

در ضمن اين تغيير وتحول طبيعت را به همه‌ی ملت ايران بخصوص به خانواده‌ی عزيزم تبريك می‌گويم و اميدوارم كه اين تغيير و تحول يک تغيير و تحولی در درون‌ها هم ايجاد بكند.

و اين سال جديد را به خير وخوشي شروع كنيد.»

انتهای پیام/ 111

نظر شما
پربیننده ها