به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، اهمیت اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا پس از تأسیس این رژیم بعد از جنگ جهانی دوم مرهون تلاشهای هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری نیکسون و ایجاد لابی (گروه صاحب نفوذ) اسرائیل بود به طوری که در جنگ «روز کیپور» (حمله مصر و سوریه به اسرائیل در سال 1973) شکست اسرائیل حتمی بود؛ اما حمایت کشورهای غربی، به رهبری آمریکا، از اسرائیل سبب شد تا کشورهای نفتخیز منطقه از افزایش بهای نفت به عنوان سلاح استراتژیک در مقابله با آمریکا استفاده کنند. این موضوع آمریکا را به فکر حل مسئله اسرائیل و فلسطین از طریق مذاکره انداخت.
در بررسی این سیاستها، میتوان به کمکهای بیشمار اقتصادی آمریکا به اسرائیل برای تجهیز نظامی این رژیم به آخرین سیستمهای تسلیحاتی و سلاحهای فوق پیشترفته آمریکا و نیز حمایت دیپلماتیک آمریکا از آن، به طوری که در قبال بیش از 45 قعطنامه سازمان ملل و شورای امنیت علیه اسرائیل از آن حمایت کرده است و نیز عقیم نگهداشتن موضوع زرادخانههای هستهای اسرائیل در برنامه کار آژانش بینالمللی انرژی هستهای، اشاره کرد.
ترامپ در سخنرانی تبلیغاتی خود در سینسیناتی بیان کرد: «هدف ما ثبات است نه هرج و مرج! ما با هرکشوری که مایل به پیوستن به آمریکا برای شکست داعش و تروریستهای رادیکال اسلامی هستند، همکاری میکنیم زیرا به دنبال تحقیق منافع مشترک در تمام جهان هستیم.»
این سخنان مشابه اظهاراتی بود که بوش نیز در برنامههای تبلیعاتی خود بیان میکرد. دستاورد این صحبتها، طرح 11 سپتامبر، ایجاد گروههای افراطی تروریست و به آشوب کشیدن منطقه خاورمیانه و البته ایجاد بازار فروش اسلحه برای کشورهای غربی و آمریکا بود.
عملکرد ترامپ از زمان تصدی ریاست جمهوری تاکنون در همین راستا بوده است. هرچند ترامپ یک سیاست خاورمیانهای منسجمی را ارائه نداده است و به گفته خودش به دنبال سیاست خاورمیانهای است که از اشتباهات گذشته درس گرفته باشد.
اقدام اخیر ترامپ در به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل میتواند مذاکرات صلح را متوقف کند چرا که اظهارات ترامپ عکس العملهایی را در بین کشورها خصوصا در جهان اسلام به همراه داشته است.
در همین خصوص محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین گفته است که انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس «پیامدهای خطرناکی» ایجاد میکند، نماینده ارشد فلسطینیها در انگلیس نیز اعلام کرد که اقدام ترامپ بوسه مرگی در حل بحران دو کشور است. ایمن صفدی، وزیر امور خارجه اردن، نیز تأکید کرد اقدام آمریکا موجب خشم در سراسر جهان عرب و مسلمان خواهد شد، تنشها را تشدید میکند و تلاشهای صلح را به خطر میاندازد.»
وزارت خارجه مصر و ترکیه نیز در همین مورد به آمریکا هشدار دادند. موضع کشورهایی چون پاکستان، یمن، اندونزی، ترکیه، انگلیس، ژاپن، اوکراین و فرانسه نیز به همین منوال بوده است و نمایندگان این کشورها علیه تصمیم ترامپ در سازمان ملل سخنرانی کردند.
در نهایت حدود دو سوم نمایندگان مجمع سازمان ملل (128 نفر) علیرغم فشارهای واشنگتن، تصمیم ترامپ را رد کردند. به دنبال آن نیکی هیلی بیان کرد: «زمانی که ما تصمیم میگیریم پایتخت کشوری را به رسمیت بشناسیم، انتظار نداریم کشورهایی که ما به آنها کمک کردهایم، ما را هدف قرار دهند.»
نماینده آمریکا در سازمان ملل، در ادامه اظهارات تند خود تهدید کرد: «من در گزارش خود به رئیس جمهور، نام کسانی که علیه ما بودند را قید میکنم.»
بلافاصله پس از این اظهارات، دونالد ترامپ تهدید کرد که کمکهای خود را به کشورهایی که با اقدام وی در سازمان ملل مخالفت کردهاند، قطع میکند. متأسفانه یکی از ابزارهای مهم سیاست خارجی آمریکا در حین جنگ سرد و پس از آن جهت تحقق اهداف خود استفاده از تهدید به عدم کمک اقتصادی و یا استفاده از زور بوده است که در مورد اخیر نیز همان نسخه قدیمی به کار برده شد.
بیش از نیمی از آمریکائیها فکر نمیکردند ترامپ موفق به راه یافتن به کاخ سفید شود. حمایت گسترده حزب وی تنها عامل راهیابی وی نبود؛ زیرا ترامپ به خوبی میدانست که نیازی به رأی اکثریت رایدهندگان ندارد. در واقع عدم اعتماد رایدهندگان به دوحزب حاکم، خود اهرم پیشبرندهای برای ترامپ بود. این موضوع در دور دوم انتخاباتی ترامپ نیز میتواند موثر باشد.
برخی از منتقدان معتقدند با آن که زمان کمی از ریاستجمهوری دور اول ترامپ نگدشته است، عدم توانایی وی در درخواستهای نامعقول او، عرصه را برای دیگر نامزدهای ریاست جمهوری نظیر هیلاری کلینتون باز میکند. وزیر پیشین کابینه، مایکل گوو، معتقد است که پیشبینی دور دوم ریاست جمهوری ترامپ غیرممکن است.
وی ترامپ را فردی میداند که از یک سو بسیار خودخواه و خودشیفته است که میخواهد نشان دهد از عهده هر چالشی بر میآید و از سویی دیگر فردی است که پاسخهایی غیر قابل پیشبینی به حوادث بینالمللی دارد. هرچند دور دوم ریاست جمهوری ترامپ بعید به نظر میرسد؛ اما هیچگاه به طور قطع نمیتوان در این باره قضاوت کرد.
اقدام سازمان ملل علیرغم فشارهای واشنگتن میتواند تاکیدی دوباره بر حفظ صلح و امنیت بینالملل، حصول همکاری بینالمللی در حل مسائل بینالمللی و توسعه روابط دوستانه در بینالملل بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق جهت تحکیم صلح جهانی باشد.
انتهای پیام/ 431