شهادتی که آرزوی من بود نصیب «امیرحسین» شد/ برات شهادتش را در کربلا گرفت

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، چه زیباست که در بین شهدای حادثه پلاسکو نیز پرورش‌یافتگان شیربچه‌های دفاع مقدس هستند که همانند پدران خود خوش درخشیدند؛ امیرحسین داداشی یکی از جوانانی بود که در دامان خانواده‌ای مذهبی و مقید رشد و تربیت یافت.

پدر امیرحسین، خود یکی از آتش‌نشان‌های پیشکسوت است. وی سال‌ها در عرصه میدان جنگ و جبهه حضور داشت. پدری عاشق و فداکار که در عملیات‌های «بیت المقدس»، «خیبر»، «بدر» و «کربلای ۴ و ۵» به نبرد با دشمن پرداخت. به راستی از پدری رزمنده، با سابقه‌ی ۳۰ سال مجاهدت در آتش نشانی، انتظار تربیت فرزندی شجاع و ایثارگر همچون امیرحسین نیز می‌رود، فرزندی که گوی سبقت از پدر را می‌رباید و در ۲۷ سالگی مدال ماندگاری و جاودانگی دریافت می‌کند و به سعادتی ابدی و ازلی می‌رسد. امیرحسین تنها پسر خانواده بود و افتخار‌آفرین عرصه ایثار و شهادت شد. در ادامه گفت‌و‌گوی خبرنگار دفاع پرس با «محمد داداشی»، پدر شهید «امیرحسین دادشی» را می‌خوانید:

امیرحسین بسیار شجاع و نترس بود

امیرحسین در سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد. او از سه سالگی همراه من به محل کارم می‌آمد و در زمینه شنا آموزش می‌دید. بسیار شجاع و نترس بود و پشتکار خوبی در زمینه‌های مختلف داشت، از تمام توان و انرژی خود بهره می‌برد.

وقتی درسش در مقطع راهنمایی تمام شد، در هنرستان رشته آتش نشانی را انتخاب و در این زمینه درس خواند و تلاش کرد. بعد از ۲ ماه آموزشی که گذراند به عنوان سرباز در مرکز آتش نشانی ثبت نام کرد و پذیرفته شد، خدمت کرد و در سال ۸۸ و ۸۹ به صورت رسمی وارد سازمان آتش نشانی شد.

او حتی جلوتر از من راه نمی رفت

فرزندم همیشه حرمت مرا نگه می‌داشت و جلوتر از من وارد مکانی نمی‌شد، او حتی جلوتر از من راه نمی رفت و همواره به من احترام می‌گذاشت. من به خاطر علاقه و این‌که خود رزمنده دفاع مقدس بودم، به عکس شهدا سلام می‌کردم، امیرحسین هم با احترام مقابل عکس شهدا می‌ایستاد و سلام می‌کرد و احترام می‌گذاشت و سرانجام اجر احترام به شهدا را با شهادت گرفت.

 در جلسات اعزام به سوریه با هم بودیم

من برای رفتن به سوریه آموزش می‌دیدم که امیرحسین نیز با من همراه شد. چند جلسه آموزشی را با هم گذراندیم. با هم سر موضوع رفتن به سوریه شوخی می‌کردیم، به من می‌گفت: شما شهید می‌شوی و من فرزند شهید می‌شوم، من هم به او می‌گفتم، من در میدان مین تو را جلو می‌اندازم و پشت سرت می‌آیم .... خلاصه خیلی با هم صمیمی و دوست بودیم و از تمام لحظات در کنار با هم بودن بهره می‌بردیم.

همیشه آماده به خدمت و فعالیت بود

علاوه بر مدرک غواصی مدرک راپل و گواهینامه پایه یک گرفت. با هدف و انگیزه وارد سازمان آتش نشانی شده بود. دوست داشت درس خود را تا مقطع دکترا ادامه دهد. در ماموریت‌ها با یگان هوایی شرکت می‌کرد، به عنوان نمونه در حادثه هلی کوپتری که در دریاچه خلیج فارس سقوط کرد، امیرحسین رفت و وارد عمل شد، او یکی از امدادگران حادثه بود که مورد تقدیر قرار گرفت. همیشه آماده به خدمت و فعالیت بود، هر جا حادثه‌ای رخ می‌داد وارد صحنه حادثه می‌شد و کمک می‌کرد.

امیرحسین حق را از باطل شناخت

از کودکی با فرهنگ ایثار و شهادت آشنایی داشت، علاقه خاصی به فیلم‌های دفاع مقدس از خود نشان می‌داد و با دیدن این فیلم‌ها اشک می‌ریخت. حقیقتی انکار ناشدنی است که فرزندان ما در فضای جبهه و جنگ بزرگ شده و متاثر از همین روحیه، ایثار و شهادت طلبی در آنان متبلور شد. الحمدلله رب العالمین امیرحسین حق را از باطل شناخت و توانست مسیر حق را انتخاب کند و خداوند اجر تلاش‌ها وی را داد. امیدواریم که فرزندم دست ما را نیز بگیرد.

زمان حادثه پلاسکو سر جلسه‌ی امتحان بود

او دانشجوی ارشد امداد و سوانح هلال احمر بود و زمان حادثه پلاسکو سر جلسه ی امتحان بود، ولی خود را به محل حادثه رساند و لباس «ضد حریق» یکی از همکاران خود را گرفت و وارد حادثه شد و برای نجات مردم به دامان آتش رفت. سعادت شهادتی که آرزوی همیشه من بود نصیب امیرحسین شد و گوی سبقت را از من ربود.

طلایه داران عرصه ایثار اجتماعی در جامعه از نسل دفاع مقدس هستند

فرق شهدا‌ی دفاع مقدس و شهدای آتش نشانی در این  است که شهدای دفاع مقدس برای اطاعت امر امام خمینی (ره) و انجام تکلیف الهی و دفاع از دین اسلام و مملکت به جبهه می‌رفتند و به شهادت می‌رسیدند، اما شهدای آتش نشان برای حفظ جان هم‌وطنان و اموال آن‌ها وارد شعله‌های فروزان آتش می‌شوند و برای احساس مسوولیت و تکلیف در قبال هم‌وطنان خود از جان خود می‌گذرند و در دل خطر و حادثه حضور پیدا می‌کنند. در حقیقت امروز فرزندان رزمندگان دفاع مقدس یا نسلی که تحت تاثیر ارزش‌های دفاع مقدس و نشر و ترویج این فرهنگ رشد یافته‌اند به میدان آمده و طلایه داران عرصه ایثار اجتماعی در جامعه شده‎اند.

امیرحسین برات شهادتش را در کربلا گرفت

امیرحسین می‌خواست اربعین به کربلا برود، نتوانست با هلال احمر برود، با ماشین خودش به مرز چذابه رفت، سرما خورده بود، همه سختی راه و مسائل سفر را به جان خرید و عاشقانه رفت و برات شهادت را از امام حسین (ع) گرفت و ردای شهادت را پوشید و از من سبقت گرفت.

امیرحسین سرپرستی یک بچه یتیم کمیته امداد را بر عهده داشت که تصمیم گرفته‌ایم، بعد از شهادتش راه او را ادامه بدهیم.

۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ بود که ساختمان پلاسکوی تهران دچار آتش‌سوزی شد. آتش‌نشانان برای نجات مردم به جنگ شعله‌های آتش رفتند و سرانجام طی این حادثه ۱۶ تن از آتش نشانان از جمله «امیر حسین داداشی» به شهادت رسیدند.

انتهای پیام/ 191