به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، در حالی که در برخی از شهرهای کشورمان شاهد حضور مردم انقلابی برای پیگیری دغدغههای معیشتی آنان از مسئولان بود، عدهای اغتشاشگر با سوءاستفاده از این موقعیت، دست به ایجاد آشوب در برخی شهرهای کشور، خصوصا تهران، زدند و ضمن سر دادن شعارهای ساختارشکنانه، به اموال عمومی آسیب وارد کردند.
صرف نظر از اجرای این اقدام توسط تعداد محدودی آشوبطلب، که شیوهای بهتر از آتش زدن سطلهای زباله و کندن گاردریلها برای ابراز خشم خود در خیابان انقلاب اسلامی و میدان فردوسی تهران پیدا نکرده بودند، واکنشهای بینالمللی نسبت به این اقدامات اخلالگرانه بسیار قابل توجه است.
در میان تمام اخبار و واکنشهای رسانهای بینالمللی، باید عجیبترینهای آن را مربوط به «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و شبکه ماهوارهای «العربیه» رسانه تلویزیونی رژیم سعودی بود.
تلویزیون رژیم سعودی با استفاده از عکسهای تقطیع شده و بزرگ جلوه دادن تعداد آشوبگران در خیابان انقلاب تهران، در اظهاراتی خندهدار از این اغتشاشات به عنوان «انتفاضه ایران» یاد کرد.
با این حال، اظهارات توئیتری رئیسجمهور آمریکا واکنشهای بسیاری را در آمریکا و جهان برانگیخت. ترامپ برای نشان دادن حضور خود در صحنه و اعلام حمایت از اخلالگران آرامش ملت ایران، پیامی توئیتری منتشر کرد. متن اظهارات ترامپ به این شرح است: «خبرهای مرتبط با اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان ایرانیِ خسته از فساد اقتصادی حکومت، که داراییهای این کشور را در خارج از آن و برای اهداف تروریستی هزینه میکند، را دریافت میکنیم. حکومت ایران باید به حقوق مردم از جمله حق بیان و ابراز عقاید آنان احترام بگذارد. جهان نظارهگر است.»
این پیام را از چند نظر باید مورد بررسی قرار داد:
نخست این که ترامپ در حالی ژست دلسوزی برای ملت ایران گرفته است که خود شدیدترین تحریمهای تاریخ روابط آمریکا و ایران، خصوصا «مادر تحریمها»، را علیه نظام، دولت و ملت ایران تصویب کرده است. این مسأله محدود به ترامپ نیست و پیش از او نیز دیگر رؤسای جمهور ایالات متحده، از جمهوریخواه و دموکرات، ایران را مورد تحریم قرار داده بودند.
دومین بخش، ادعای مسالمتآمیز بودن تظاهرات در ایران است. گویا در فرهنگ سیاسی- اجتماعی افرادی مانند ترامپ، کندن گاردریل خیابانها، آتش زدن سطلهای زباله، تخریب ایستگاههای اتوبوس شهری و نظایر آنها جزو مصادیق اقدام مسالمتآمیز به حساب میآید.
سوالی که در این مورد باید از آقای ترامپ پرسید، این است که اگر چنین اقدامات خشونتآمیز و ضد مردمی جزو مصادیق اقدام مسالمتآمیز به حساب میآیند، پس چرا تظاهراتهای مردمی علیه نظام سرمایهداری یا به نفع اقلیتها در آمریکا، که بدون آسیب به اماکن عمومی برگزار میشود، به شدت توسط نیروهای پلیس ویژه ضدشورش ایالات متحده سرکوب میشود؟
بخش دیگری که باید به آن پرداخت، تلاش ترامپ برای مربوط کردن تمام مشکلات اقتصادی در ایران به مسأله مفاسد اقتصادی است.
گویا ترامپ از یاد برده است که تعداد قابل توجهی از افرادی که توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در زمینه مفاسد اقتصادی شناسایی، دستگیر و مجازات شدند، به میزان قابل توجهی از تحریمهای ایجاد شده توسط آمریکا برای سوءاستفادههای اقتصادی مورد نظر خود در سطح کلان داخلی و خارجی استفاده کرده بودند.
ترامپ همچنین موضوع حمایت از محور مقاومت اسلامی را، مانند شعارهای فتنهگران سال 2009 (1388)، دستمایه انتقاد قرار داده است. این در حالی است که تا امروز کسی در آمریکا نتوانسته است بحث حمایت این کشور از رژیمهای اشغالگر و کودککش صهیونیستی و سعودی را زیر سوال ببرد و از تعقیب پلیس فدرال آمریکا، سازمان سیا و دادگاه فدرال این کشور، صرف نظر از هجمه رسانههای جمعی آن، در امان بماند.
از سوی دیگر، متهم کردن جنبشهای مقاومت اسلامی به تروریسم را باید بخشی از چشمپوشی ترامپ بر حقایق دانست. اگر ایستادگی نیروهای مقاومت اسلامی در عراق و سوریه نبود، امروز نهتنها پایتختهای عربی متحد واشنگتن بلکه پایتخت خود واشنگتن نیز مورد تهدید تروریستهای تکفیری قرار میگرفت.
آخرین بخش پیام را در حقیقت باید گستاخانهترین قسمت آن نامید. ترامپ در حالی از انتظار جهان برای احترام به آنچه نظر مردم از سوی نظام جمهوری اسلامی مینامد، صحبت میکند که دولت ایالات متحده خود بزرگترین ناقض حقوق بشر از ابتدای تشکیل این کشور در 4 جولای 1776 است.
این نقض به حدی در تاریخ آمریکا پررنگ است که آن را میتوان با آغاز کشتار سرخپوستان، ساکنان اصلی آمریکا، همزمان در نظر گرفت. ادامه این موضوع را باید در اشغال هاوایی، فیلیپین، جزایر واقع در نواحی ساحلی شرق و غرب آمریکا و پس از آن جنگهای جهانی، خصوصا بمباران وحشیانه شهرهای آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم، جستجو کرد.
ترامپ در حالی صحبت از آزادی بیان ملت ایران میکند که آمریکا در بسیاری از مسائل، خصوصا داستان جعلی هولوکاست و ادعای دروغین کشته شدن 6 میلیون یهودی در اتاقهای گاز در اردوگاههای کار اجباری آلمان طی جنگ جهانی دوم، حاضر به تحمل شنیدن هیچ صدای مخالفی نیست و با شدت هرچه تمام، هر صدای مخالفی را سرکوب میکند.
آمریکا علاوه بر این، در تمام تاریخ خود، از اقدامات رژیمهای مستبد در عراق، کوبا، بولیوی، ونزوئلا، جمهوری دومینیکن، ویتنام، لیبریا و سیاستهای صهیونیستی دولتهای دستنشانده خود در اروپای پس از جنگ جهانی دوم به طور کامل حمایت کرده است.
به همین دلیل باید به آقای ترامپ این نکته را گوشزد کرد که وی علاوه بر این که حق مداخله در مسائل داخلی ایران را ندارد، باید توجه داشته باشد که تا زمانی که آمریکا به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر و مادر گروههای تروریستی- افراطی در دوران معاصر جهان شناخته میشود، نباید در مورد آزادی بیان ملتهای دیگر صحبت کند.
انتهای پیام/ 421