به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، در دی ماه سال ۱۳۶۷ امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران نامهای تاریخی به آخرین رئیس جمهور شوروی میخائیل سرگئی گورباچف نوشت که توسط آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیدهچی دباغ، در مسکو به دست وی رسید.
معمار کبیر انقلاب اسلامی در این نامه که از مهمترین اسناد یک قرن اخیر محسوب میشود به رئیس جمهور یکی از دو ابرقدرت جهان یعنی شوروی سابق، از نزدیک شدن پایان حیات تفکر کمونیستی و سوسیالیستی خبر دادند و اعتماد نکردن به غرب را بهترین راه حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی اعلام کردند؛ پیامی که در آن امام راحل به گوش رسیدن صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم را به گورباچف متذکر میشوند.
امام خمینی (ره) در ابتدای نامهی خود تلویحاً گورباچف را به دلیل داشتن جسارت در برخورد با واقعیات جهان، تشویق میکنند، اما حیطهی تصمیمات جدید وی را صرفا روشی برای حل معضلات حزبی و پارهای از مشکلات بیان میکنند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ادامه بزرگترین ضعف حاکمیت سوسیالیستی شوروی را «خدا زدایی» و «دین زدایی» مطرح کرده و تاکید میکنند که برخورد واقعی با مسائل جهان جز از طریق تجدید نظر در این رابطه میسر نیست.
با نگاهی به وضعیت نا به سامان کنونی جوامع غربی، نامه امام بزرگوار ملت ایران را میتوان پیامی ماندگار به تمامی سران دنیای غرب توصیف کرد.
ایشان در بخش دیگری از این نامه به گورباچف گوشزد میکنند که «اگر شما بخواهید گرههای کور اقتصادی سوسیالیستی را از طریق کانون سرمایه داری غرب رفع کنید، نه تنها دردی را درمان نمیکنید بلکه دیگران نیز باید اشتباهات شما را جبران کنند.»
امام در متن نامه مشکل شوروی را نه مسائل مالکیتی، اقتصادی و آزادی؛ بلکه عدم اعتقاد واقعی به خدا و مبارزه با مبدا هستی و آفرینش میدانند.
مادی و بی مصرف بودن، از ویژگیهای دیگری است که حضرت امام برای کمونیسم بر میشمارند و اساسیترین درد جامعهی بشری در غرب و شرق را اعتقاد نداشتن به معنویت میدانند و در جملهای شیوا میفرمایند: «از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.»
معمار کبیر انقلاب اسلامی ابراز امیدواری میکنند که گورباچف میتواند افتخار زدودن آخرین لایههای پوسیدهی هفتاد سال کژی جهان کمونیسم که صدای شکسته شدن استخوان هایش به گوش میرسد از چهرهی تاریخ را داشته باشد.
ایشان در ادامه با اشاره به بلند شدن ندای «الله اکبر» از گلدستههای مساجد، بعضی جمهوریهای شوروی گورباچف را به دو جهان بینی مادی و الهی دعوت میکند.
امام با بیان نکاتی مفصل پیرامون عقل و فطرت انسانی و فرق بین موجودات زنده و اجسام بی جان و قوانین علیت و معلولیت و ارجای گورباچف به کتب فلاسفه غیر غربی، بوعلی سینا، فارابی و سهروردی به اثبات وجود حق تعالی میپردازد.
ایشان در ادامه از رئیس جمهور شوروی میخواهند در مورد دین اسلام تحقیق کند البته نه به خاطر نیاز اسلام بلکه به دلیل ارزشهای والا و جهان شمول آن، که میتواند اسباب نجات همهی ملتها را فراهم کند.
امام در ادامه، مذهبی را که دین را از سیاست جدا بداند مذهب آمریکایی بیان کرده و تاکید میکند، نباید مذهبی را که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه دانست. (اشاره دارد به لنین، پایهگذار کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی که دین را افیون جامعه میدانست و البته بعداً این نظریه حتی از سوی بسیاری از کمونیستها نیز باطل شد.)
امام خمینی (ره) در پایان به صراحت اعلام میکند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی میتواند خلاء اعتقادی نظام حاکم بر شوروی را پر کند و در هر صورت ما به حُسن همجواری روابط متقابل معتقدیم و آن را محترم میشماریم.
تحلیلهای عمیق امام در نامه، نشان از جهان بینی وسیعشان و غیر قابل اعتماد بودن غرب برای حل مشکلات اقتصادی دارد و مهمتر از همه پیش بینی ایشان درباره فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و مکتب سوسیالیستی در تاریخ بی نظیر است که دور اندیشی سیاسی حضرت امام را نشان داد؛ البته این شاید جزء بزرگترین قدمهایی بود که ایشان برای صدور انقلاب اسلامی و نجات حکومتهای مبتنی بر تعاملات مادی برداشتند.
گورباچف با وجود اینکه نامه حضرت امام خمینی (ره) را به طور رسمی و با احترام پاسخ داد، اما پیام ایشان را به درستی درک نکرد و به کار نگرفت. در نتیجه پس از گذشت ۳ سال از نامهی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران به گورباچف، با برنامه ریزیها و مذاکرات فریبکارانه آمریکایی و در باغ سبز نشان دادن غربیها و رشد غرب گرایان در شوروی و ترویج فرهنگ غرب زده اتحاد کمونیستی جماهیر شوروی و اجرای تدریجی اصلاحات با سیاستهای دیکته شدهی غربی از هم فروپاشید.
گورباچف در سالگرد رحلت امام خمینی در سال ۱۳۷۸ در مصاحبهای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو از اینکه به هشدارهای امام خمینی (ره) بی اعتنایی کرده بود، اظهار تأسف کرد.
آخرین رئیس جمهور شوروی سابق اظهار داشت: «مخاطب پیام آیتالله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود، زمانی که این پیام را دریافت کردم احساس کردم که نویسندهی آن متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم. اگر ما پیشگوییهای آیتالله خمینی را در آن پیام جدی میگرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»
لذا نصب العین قرار ندادن هشدارهای هوشمندانه و دلسوزانهی امام، آن هم در شرایطی که هنوز حاکمیت کمونیستی با قدرت بر جماهیر شوروی حاکم بود و جنگ سرد و همینطور دیوار برلین بین بلوک شرق و غرب در جهان برقرار بود، به نقطهای در تاریخ رسید که به قول علی اصغر رمضان پور معاون وزیر امور خارجه ایران در دولت اصلاحات: هنگامی که سید روح الله خمینی از فروپاشی شوروی سخن گفت: حتی خوش بینترین رهبران جنگ سرد در امریکا هم نمیتوانستند سقوط ابرقدرت کمونیستی را به ذهن خود خطور دهند.
همانطور که امام خمینی (ره) فیلسوف و عارف و عالم بزرگ جهان اسلام و بنیانگذار انقلاب اسلامی در نامهی تاریخی خود به گورباچف تذکر داد، مکاتب مادی گرا و دین زدا نمیتوانند پاسخ گوی امیال فطری و خواستههای بشری در مسیر کمال طلبی انسانها باشند.
از طرفی همانطور که تاریخ گورباچف و گورباچفها ثابت کرد پافشاری بر تفکری که استحکام و استنباط عقلایی ندارد و همچنین اعتماد و همراهی با استعمارگران و مستکبرانی که جز به دست اندازی به سایر کشورها به جهت منتفع شدن از منابع و ذخایر آنها به چیز دیگری اهمیت نمیدهند و کوتاه آمدن از استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و اقتدار ملی و صدور مجوز برای ورود بیگانگان به ابعاد و سطوح مختلف جامعه نتیجهای جز تزلزل تجزیه و فروپاشی به دنبال نخواهد داشت.
منبع: باشگاه خبرنگاران