به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، عباس حاجی نجار در یادداشتی نوشت:
فارغ از حمایتهای صریح بیگانگان از آشوبهای داخلی که در این حوادث اخیر در مقایسه با فتنههای گذشته کمنظیر بود، به گونهای که این روزها توئیتهای روزانه ترامپ در مورد بزرگنمایی یا حمایتهای وی از آشوبطلبان و اعلام سقوط نظام اسلامی به مضحکه رسانههای امریکایی تبدیل شده است، تأمل در برخی از مواضع فعالان داخلی و پیامدهای بیرونی آن نشان از نوعی همپوشانی دارد که در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت که برخی در داخل در حال تکمیل قطعات پازل دشمنان نظام اسلامی هستند. در این زمینه به برخی از این نشانهها اشاره میشود.
۱- یکی از اقداماتی که هیئت حاکمه امریکا پس از ناکامی در هدایت آشوبهای اخیر برخی از شهرهای ایران انجام داد، تحریم برخی از شخصیتها و شرکتهای فعال ایرانی است که در آن میان تحریم آیتالله آملی لاریجانی از همه بارزتر بود. در زمینه تخریب شخصیت ایشان طی ماههای اخیر اگرچه نقش فضای مجازی و خبرسازی برخی از سایتها که پیوند آنها با برخی از سایتها و رسانههای داخلی، غیرقابل انکار است، اما فضاسازی رئیس دولت دهم و اولتیماتوم ۴۸ ساعته او به رئیس قوه قضائیه برای استعفا و آن هم به خاطر جلوگیری از بررسی اتهامات برخی از مسئولان آن دولت، حتی بیش از فضاسازی صدای امریکا و آن شبکه تلگرامی، بازتاب داشت و این در حالی بود که مستندات احمدینژاد علیه رئیس قوه قضائیه همان اباطیل صدای امریکا بود و طبیعی بود که روزی دشمن از این فضاسازی مجرمانه استفاده کرده و به استناد آن رئیس دستگاه قضا را در فهرست تحریمشدگان امریکا قرار دهد و در عرصه آشوبها نیز مراکز قضایی در زمره اهداف اولیه بعضی از آشوبطلبان شده بود.
۲- در طول آشوبهای اخیر دفاتر ائمه جمعه و مراکز حوزههای علمیه و امامزادهها و مساجد یکی از عمدهترین آماجهای آشوبطلبان بودند، این امر اگرچه به دلیل احترام مردم ما به این مراکز علت اصلی خروش و واکنش عمومی علیه آشوبگران بود، ولی در شرایطی که معمولاً این مراکز مأمن و ملجأ محرومین و بازتابدهنده خواست مردم از دستگاههای اجرایی بوده و هستند، علت مورد هدف واقع شدن کاملاً عجیب به نظر میرسد. اما وقتی به روند تبلیغاتی که در هفتههای قبل از آشوب به نحوه انعکاس ارقام بودجه سال ۹۷ و بزرگنمایی بودجه سالانه مراکز دینی و حوزهها نگریسته میشود، تردید باقی نمیماند که اگر اقدامات آشوبطلبانه برخی در حمله به این مراکز را ناشی از ضعفها و ناکارآمدیهای دیگر دستگاهها بدانیم، برخی مسئولان خود در ایجاد انگیزه و دامن زدن به این حساسیتها کمک کردهاند.
۳- سیاهنمایی بعضی مسئولان و رسانهها نسبت به شرایط کشور و بزرگنمایی برخی اخبار منفی، در ایجاد حس ناکارآمدی دستگاههای اجرایی در میان مردم به ویژه جوانان نقشی اساسی داشت. وقتی یک مسئول بلندپایه اجرایی برای توجیه سیاستها، تعداد بیکاران فارغالتحصیل کشور را سه نفر در هر خانواده اعلام میکند و آن یکی با محاسبه عددی ۲۴ میلیون خانوار، بیکاران تحصیل کرده را ۷۲ میلیون اعلام میکند و آنگاه به خبر اول رسانهها تبدیل میشود و یا یک نماینده مجلس به استناد گزارش وزارت بهداشت ایران را در رتبه اول خشونت اجتماعی در دنیا قرار میدهد، همین گزاره هاست که سبب میشود ترامپ توئیت کند که ملت ایران سالهاست که تحت فشار است و... زمان تغییر فرارسیده است. روزنامه جامعه فردا در آستانه روزهای اوجگیری آشوب با استناد به سخنان رئیس دولت مینویسد: برای پذیرفتن اینکه کشور در آستانه یک بحران اقتصادی – اجتماعی قرار دارد نیاز به بالا و پایین کردن ارقام بودجه نیست. نیازی هم نیست که به گزارشهای محرمانه نهادهای ناظر برای مقامات ارشد کشور دسترسی داشته باشیم، کافی است روح حرفهای رئیس دولت را در چند هفته اخیر جستوجو کنیم.
۴- توصیه به تسلیم و معامله بر سر داشتههای موجود همچون برجام، توصیه دیگر این جریان فرصت ساز برای بیگانه است. در این میان موضع مشترک اروپاییها و برخی از وادادههای داخلی در ضرورت مذاکره بر سر توان موشکی است که هیئت حاکمه امریکا را در قرار دادن مذاکره بر سر توان موشکی به عنوان شرط تمدید تحریمهای هستهای جری میکند. روزنامه آرمان در بیستم آبان ماه در مطلبی تحت عنوان «اروپاییها خواهان مذاکرات موشکی» به قلم یکی از اعضای حزب کارگزاران تلاش میکند با محق جلوه دادن اروپاییها در تحمیل مذاکرات موشکی، عملاً بر القائات آنها نسبت به اتهاماتی که در اقدامات طبیعی ایران در ارتقای توان موشکی دنبال میکند صحه بگذارد و نهایتاً ایران را به پذیرش برجامی دیگر توصیه کرده و مینویسد: اروپاییها هم میخواهند هیاهوی امریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیرقابل بازگشت تبدیل شود. البته ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خود رسیده؟! و قادر است این برنامه را در همین نقطه کنونی متوقف کند.»
سوگمندانه باید اذعان کرد که وقتی این قلم به دستان با هیچ واکنشی از سوی دولتمردان مواجه نمیشوند جریتر شده و چند روز بعد روزنامه جامعه فردا در سر مقاله خود تأکید میکند که برای برداشتن موشکها از روی میز مذاکره باید تن به معامله بدهیم. در این مطلب آمده است: «تهران میتواند به زودی با یک رویکرد دیپلماتیک مبتنی بر منافع ملی، برجام موشکی را از روی میز مذاکره بردارد و یا حداقل از تکرار سرنوشت چاه مذاکرات هستهای جلوگیری کند.»
سال گذشته آنگاه که رهبر معظم انقلاب نسبت به نقش نفوذیها و جنگ نرم دشمن هشدار دادند، برخی به دنبال کشمیریها و کلاهیها در دستگاههای اجرایی و اثرگذار میگشتند و این در حالی بود که در هر دو آن حادثه عمل نفوذیها به تقویت و تحکیم انقلاب انجامید، اما در نفوذ جدید دشمن در پی تغییر محاسبات و نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری دستاندرکاران اداره کشور است تا آنگونه مشی کنند که مطلوب دشمن است.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مسئولین شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با تأکید بر اینکه امروز مهمترین هدف جنگ نرم دشمن گرفتن امید و اعتماد به نفس ملت است، میافزاید: برخی از اینکه گفته شود جنگ تبلیغاتی یا جنگ اقتصادی و فرهنگی خوششان نمیآید و میگویند باید از صلح صحبت کرد، در حالی که جنگ دشمن در عرصههای مختلف یک واقعیت است و اگر ما از این واقعیت غافل باشیم، طرف مقابل هوشیار و مراقب است و طراحی خود را پیش میبرد.
ایشان سپس تأکید میکنند کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز هم همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون را بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند، بلکه باید پاسخگو باشند.
منبع: روزنامه جوان