به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، جمعی از اعضای جامعه قرانی طی دیدارهای هفتگی خود به نیابت از قاریان، حافظان و فعالان قرانی این هفته به دیدار خانواده شهید حجت الاسلام والمسلمین اسدالله زارعی رفتند تا با سبک زندگی و سیره اخلاقی شهید آشنا شوند.
سمیه زارعی فرزند شهید اسدالله زارعی در معرفی کوتاهی از پدر گفت: ایشان اول فروردین سال 1340 به دنیا آمد و 26 شهریور 67 به شهادت رسید. زمانی که پدر شهید شد من کودک بودم به همین دلیل خاطره زیادی به یاد ندارم تنها ثبت نام مدرسه را به خاطرم هست که تاکید داشتند حجاب داشته باشم و بارها در وصیت نامه اش به حجاب توصیه کرده است.
وی افزود: در ماه های اول شهادت زیاد بی قراری می کردم چرا که می دیدیم بچه ها به همراه پدرهایشان به مدرسه می روند و این بهانه ای شده بود تا به مدرسه نروم از این بابت مادرم بسیار سختی کشید و ناراحت بود. پدر به خواب یکی از بستگان آمده و گفته بود که به همسرم بگو صبر زینبی را پیشه کند چرا که شما از اهل بیت امام حسین(ع) بیشتر نیستید. بعد آن خواب مادرم صبورتر شد.
دختر شهید زارعی تصریح کرد: پدر بسیار مهربان و دلسوز بود. مدتی در حوزه علمیه مشغول به تحصیل شد پس از آن به شهرک فارسجین رفت و به تدریس پرداخت. در آن برهه مسئولیت امام جماعتی شهرک را برعهده داشت. مادر می گفت خیلی دغدغه داشت تا جوانان را ترغیب به رفتن به جبهه کند و بسیاری از جوانان پامنبری ایشان بودند که به شهادت رسیدند. مدتی تدریس قرآن داشت و شاگردان زیادی از ایشان باقی مانده که از وی به نیکی یاد می کنند. تعریف می کنند حتی مشکلات خانوادگی دانش آموزانش را حل می کرد.
سمیه زارعی به فعالیت های جهادی پدر اشاره کرد و ادامه داد: بسیار مهمان نواز و دلسوز بود و در کار جهادی فعالیت هایی داشت. زادگاه پدرم در الموت منطقه صعب العبوری بود که بارها پیش آمد خانم ها در وضع حمل از دنیا رفتند، با پیگیری از جهادسازندگی توانست جاده خاکی به روستا بکشد و به خاطر این جاده بسیاری او را با عنوان شهید سازندگی می شناسند.
داماد شهید اسدالله زارعی که خود از شاگردان وی بوده است، گفت: در سال های تدریس شهید من از شاگردانش بودم. بعدها که با خانواده شهید وصلت کردم احساس کردم همان زمان رابطه ای معنوی بین من و شهید بوده است.
وی تصریح کرد: بسیار شخصیت مهربانی داشت. اگرچه اهل الموت بود ولی در فارسجین ازدواج کرد و بسیار مورد احترام مردم آن منطقه است.
دختر شهید گفت: پدر 2 بار به جبهه اعزام شد و در عملیات مرصاد بر اثر سوختگی به شهادت رسید. ایشان تا جایی پیش رفته بود که النگوی همسرش را برای احداث جاده فروخت تا کار جهادی کند.
دختر شهید زارعی تنها خواسته اش از جامعه قرانی را عمل به آن دانست و گفت: یکی از از موضوعاتی که پدر را به جبهه کشاند و در وصیت نامه اش ذکر کرده این بود که خود را تنها یک واعظ نمی داند که فقط دیگران را به جبهه بکشاند بلکه باید خودش هم به جبهه می رفت.
وی در خصوص مسئولیت فرزندان شهدا گفت: همه فرزندان شهدا وظیفه دارند پیرو پدران شهیدشان باشند شهدا برای دین و اسلام و عفت و حیا رفتند و خون دادند و اگر پیرو راه آنان باشیم اشخاص دیگر هم ما را الگور قرار می دهند و جامعه ای سالم خواهیم داشت.
انتهای پیام/ 141