به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، هاشم داداشپور در یادداشتی نوشت:
«وقتی مواضع سردار سپاه اسلام و قهرمان ملی ایران را درباره «نماد هویت ملی ایرانیان» شنیدم. برای خیل مردم سرزمینم نیز روشن شد کسی که تا دیروز در مقابل داعش قرار گرفت و تا خروج آن از منطقه اسلامی سر از پا نشناخت؛ امروز چگونه به خاطر این پرچم هویت ساز، دلش آتش میگیرد و خود را فدایی آن میبیند.
در مقابل کسانی که در عاشورای آن سال، وارد صحنه شده و به اسلام توهین کردند، امروز به پرچم ایران لگد میزنند.
اگر تا دیروز شعار میدادند که «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» و امروز فریاد «نه اسلام نه قرآن هر دو فدای ایران» معلوم شد که نه به اسلام وفادارند و نه به ایران. مگر اینکه باور کنیم که میتوان ایرانی بود، اما در عین حال نماد هویتی ایرانیان را هم آتش زد؟!
و چه عجیب تاریخ تکرار میشود که عدهای از همین جماعت به عنوان ستون پنجم دشمن، در برابر سربازان وطن در جبههای به وسعت این خاک، قرار میگیرند و امروز در کنار نماد مزدوری معاصر «دولت سعودی» قرار گرفته و باز بر صورت فرزندان این سرزمین خاک میپاشند؛ و البته بعضی به غفلت در خدمت این خیانت آشکار قرار میگیرند.
این نشان میدهد که جبهه تغییر پیدا کرده، اما صف آراییها همان است که در گذشته بود.
دیروز با صدام و امروز با ملک سلمان علیه این سرزمین قرار میگیرند.
اساسا، «مزدوری و اجارهای بودن»، هویت زدایی میکند؛ به همین خاطر آتش زدن پرچم به خاطر مشتی دلار، توجیه پذیر میشود.
آن کسانی که در آشوبها پرچم ایران را آتش میزنند. انگار به نیابت از جریانی به آشوب دست میزنند تا خدشهای بر هویت ایرانی وارد کنند، والا پرچم نشان هویت، تاریخ و شخصیت یک ایرانی است و این هویت چه در جغرافیایی به نام ایران و چه در حوزه فرهنگی آن افتخار ایرانی است و البته سردار سلیمانی پرچم دار این هویت ایرانی.
آیا اینهایی که دل سردار را آتش میزنند، نمیدانند که «سلیمانی نماد غیرت و حمیت ملی ایرانیان» و از آن طرف قهرمان مردم در جهان اسلام هست. مگر میشود ایرانی بود و به سردار ایرانی عشق نورزید. مگر میشود ایرانی بود و پرچم آن را به مشتی دلار آمریکایی و دینار سعودی فروخت.. مگر میشود ایرانی بود و دل در گرو سلیمانی نداشت. مگر میشود ایرانی بود و جغرافیای اسلام را از هرکه دشمن آن است، نجات نداد؟»
منبع: فارس