به گزارش گروه سایر سانه های دفاع پرس، حمیدرضا عسگری در یادداشتی نوشت:
شاید بتوان ترامپ را پرحاشیهترین رییس جمهور تاریخ آمریکا در مقایسه با ۴۴ رییس جمهور پیشین این کشور دانست. طی یک سالی که از زمامداری دونالد ترامپ بر آمریکا میگذرد او تصمیمات زیادی گرفته؛ تصمیماتی که برخی از آنها بسیار جنجالی و پرحاشیه بوده، اما وی تقریبا در همه حوزهها مطابق با وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده است.
اقداماتی از قبیل؛ ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، خروج از معاهده پاریس، خروج امریکا از یونسکو، خارج کردن آمریکا از پیمان تجاری اقیانوس آرام، بازنگری در قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی، کاهش هزینههای غیرمرتبط با جامعه داخلی آمریکا (همچون کاهش پرداختی به سازمان ملل و پاکستان)، ساخت دیوار بین آمریکا و مکزیک، کاهش مالیات تولیدکنندگان از ۳۵ به ۲۱ درصد، واز همه مهمتر؛ قرار دادن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل که با واکشن تند جامعه جهانی روبهرو شد. اما او تمام این هزینهها را با قلدری تمام پذیرفت تا نشان دهد در «تئوری بازیگر دیوانه» به خوبی، نقش اول آمریکا شده است.
اما تنها خانه خالی وعدههای ترامپ، مسئله برجام است که وی تاکنون با فشار سیاسی شرکای اروپایی، آن را امضا کرده و در نوبت اخیر اعلام کرد این آخرین باری است که برجام را با چنین مفادی امضا میکند، مگر اینکه اصلاحات مدنظرش درآن اعمال شود. باید اذعان کرد ایران در مذاکرات وین زمانی موفق به توافق با ۱+۵ شد که تیم مذاکرهکننده آمریکا نگرش مثبتی به مذاکرات هستهای داشت و به دنبال توافق در مسئله هستهای ایران بود. ولی درحال حاضر، در آمریکا قدرت در دست کسانی است که هرگونه همکاری با ایران را اشتباه دانسته و تأمین منافع آمریکا را در گرو مواجهه و مقابله با ایران می دانند.
در بررسی عمق تعهد غرب و برجام، باید این واقعیت را پذیرفت که هیچیک از اعضای اتحادیه اروپا و چین، قادر به مخالفت با نظر آمریکا نخواهند بود و ترامپ در قضیه فلسطین به آنها اثبات کرد که هیچ اهمیتی برای واکنشهای افکار عمومی و مخالفت سیاسی شرکا و رقبا نخواهد داشت. علاوه بر این، باید بر ناتوانی روسها در مقابله با این مدل بازی امریکا صحه گذاشت. شاید بتوان به حق وتوی روسیه در شورای امنیت دلخوش بود، اما وتوی روسها نفع چندانی در همگرایی جهانی برای ما نخواهد داشت.
به طور قطع میتوان گفت: دفعه بعد، ترامپ، برجام کنونی را امضا نخواهد کرد و از توافق فعلی خارج خواهد شد. جدا از هزینهها و بازخوردهای سیاسی این رویکرد، خروج آمریکا از برجام، اثر دومینویی خواهد داشت و ابتدای آن نیز از فرانسه آغاز خواهد شد.
پاریس چه طی مذاکرات هستهای و چه در زمان اجرای برجام، بارها نشان داد که نقش «پلیس بد» را در سناریوی آمریکاییها به خوبی قبول کرده و ابایی از مخالفت با نحوه اقدامات ایران و بهانهجوییهای موشکی ندارد و در آخرین مورد هم ایران را به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ محکوم کرد.
از سوی دیگر، انگلیس نیز اوضاع را به خوبی تحت نظر دارد؛ اگرچه آنها تاکنون سیاستی مستقل نسبت به برجام در پیش گرفتهاند، اما تجربه تاریخی نشان داده در تصمیمات جدی آمریکا هیچگاه در مقابل کاخ سفید قرار نگرفتهاند، حتی اگر در شورای امنیت، تمام اعضا مخالف تصمیم آمریکا باشند (اشاره به حمله آمریکا به عراق و مخالفت تمام اعضای شورای امنیت.)
طرف دیگر برجام، آلمانیها هستند. آلمان تاکنون نیز چندان درگیر این توافق نبوده و روحیهای خنثی داشته است.
نکته قابل ذکر اینکه آلمان در زمان کنونی بیشتر نگران مسائل داخلی خود و تشکیل ائتلاف با دیگر گروههای سیاسی است و قطعا تمایلی برای مخالفت و رویارویی با شخصی همچون ترامپ نخواهد داشت. دل بستن به ابرقدرتی همچون چین نیز نمیتواند سد محکمی درمقابل زیادهخواهی ترامپ از برجام باشد.
نبض حیات چینیها در اقتصاد و تولیدات آنهاست و از آن جا که بزرگترین بازار تجاری آنها آمریکاست، کوچکترین خدشه در روابط سیاسی موجب چالشی عظیم در اقتصاد چین خواهد شد و پکن هرگز قادر به تحمل چنین فشاری نیست. کما اینکه طی هفتههای اخیر با عدم خرید برخی اجناس چینی از سوی دولت آمریکا، دولت پکن فرستادهای ویژه را برای پیگیری این موضوع فرستاد. در این میان، شاید بتوان گفت: تنها حامی سرسخت و واقعی برجام، روسیه خواهد بود. مسکو تمام تلاش خود را برای ممانعت از شکست این توافق به کار خواهد گرفت. چرا که حیثیت سیاسی و بینالمللی آنها در گروی تحقق و حفظ برجام خواهد بود. برجام برای روسها در موضوعات دیگری همچون سوریه، اکراین، کره شمالی و اقتدار بینالمللیشان بسیار حائز اهمیت است. اما نتیجه این بحث در یک جمله خلاصه میشود: «اگر آمریکا اقدامی را در جهت لغو یا تغییر برجام آغاز کند، تنها نخواهد ماند.»
منبع: روزنامه آفرینش