به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «جواد حقایقپور» یک خرداد ۱۳۴۲ در روستای محمودآباد از توابع شهر تاکستان چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و عازم جبهه حق علیه باطل شد. سرانجام هفت بهمن ۱۳۶۶ در پاسگاه زید عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«مدتها در این اندیشه بودم که توفیقى حاصل آید، تا بتوانم وصیتنامه خود را براى شما پدر و مادر و همسرم بازگو نمایم تا بنا بر حدیث روایت شده از امام صادق (ع) عمل نمایم.
حضرت میفرمایند: «سزاوار نیست مسلمانى شب بخوابد و وصیتنامهاش زیر سرش نباشد.»
مادر جان! سعى کن اگر خداوند لطفى به من حقیر کرد و قبولم نمود که در راهش جان دهم، چون زینب (س) صبور و بردبار بوده و اقتدا به زینب (س) و زهرا (س) کنى.
هر وقت یاد من افتادى، به یاد مظلومیت حسین (ع) و یارانش باش که در صحراى کربلا چگونه جان دادند و هرگز تن به خوارى و ذلت ندادند.
مادر عزیز! به یاد آور که حسین (ع) على اصغرش را داد. برادرش را داد و پیرمرد ۹۰ سالهاش را داد؛ با این همه زینب (س) ایستادگى کرد و در مجلس یزید سخنرانى نمود و دشمن زبون را با سخنرانیاش به لرزه درآورد.
مادر باید بسوزى و بسازى و با سوختنهاست که انسان آبدیده و محکم میشود.
پدر جان! شما براى فرزندانت بسیار فداکارى کردی و ما «خودم را میگویم» نتوانستیم دین خود را نسبت به شما ادا کنیم؛ از شما میخواهم حلالم کنى و اگر از من بدى و سستى دیدى عفوم نمایی.
پدرم! کلیه زندگیام را در اختیار شما قرار میدهم. موقعى که از دنیا رفتم شما وکیل هستید تا از بچههایم پرستارى نمایید و آنان را خوب و مومن بار بیاورید.
سخنى با مردم و فامیل؛ اى مردم! نگویید که من به خاطر بعضى چیزها به جبهه رفتهام؛ خیر فقط و فقط به خاطر خدا و گسترش انقلاب اسلامى بوده که وظیفهاى بر گردن همگى ماست.
بعضیها میگویند، بگذار هر وقت واجب عینى شد، خواهیم رفت. اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم تا به حال همه چیزمان رفته بود. چرا؟ چون اکنون جبهه نیاز به نیرو دارد. به هر جهت این انقلاب براى همگى ما حجت است و فرداى قیامت کسى نمیتواند عذر و بهانهاى بیاورد که من پیر بودم و یا بچه داشتم.
ضمنا قدر بسیج محل را بدانید و یاریشان کنید. شبها نگهبانى بدهید و اینها کسانى هستند که مظلومند و با کمترین امکانات کارهاى مهمى انجام میدهند.
خدایا! من شهادت را پذیرفته و قبول کردهام. یعنى آن را درک کرده و فهمیدهام که شهادت چیست و براى چه شهید میشوم. من در این راه قدم برداشتم و خدا مرا همراهى کرد. به امید پیروزى کامل در تمام جهان.»
انتهای پیام/ 111