بخش اول/ نویسنده رمان «جاده جنگ» در گفت‌وگو با دفاع پرس:

ثبت وقایع انقلاب اسلامی نیازمند «جهاد ادبی» است/ ایده‌ام مبدل به سریال «در چشم باد» شد

«منصور انوری» گفت: جهاد ادبی، کم از جهاد‌های دیگر نیست. همان‌طور که شهدای مدافع حرم شهادت را احیا می‌کنند، با جهاد ادبی نیز باید وقایع و رخداد‌هایی که بر این سرزمین و انقلاب اسلامی گذشته است، ثبت و ضبط شود.
کد خبر: ۲۷۶۱۲۶
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۹ - 10February 2018

 به گزارش دفاع پرس از مشهد، «خورشید، گام به گام عقب می‌نشست و دامن ردای مشعشع‌اش را جمع می‌کرد. شعاع نور شامگاهی از سر دیوار‌های آجری و گلی، ایوان خانه‌ها و خم کوچه‌های پیچ‌درپیچ، پا پس می‌کشید تا به گوی ملتهب آتشینی که در ستیغ کوه در شُرف غروب بود، بپیوندد... سایه روشن­‌ها از بامی به بام دیگر می­‌خزیدند و دهکده را ترک می­ کردند!

آفتاب غروب کرده بود. پایین پای آباد، شهر عظیم با هزاران نقطه سوسوزن، در تاریکی فرورفته بود؛ اما در آن آبادی کوچک آرمیده در دامنه ارتفاعات البرز، خورشید هرگز غروب نمی‌کرد. خورشید جماران هرگز غروب نمی‌کرد. آن‌جا، آن قریه کوچک، جایی بود که قلب جهان اسلام در آن می‌­تپید. قلب جهان برای پیر بزرگ، رهبر انقلاب اسلامی، خمینی کبیر می‌تپید. آن‌جا «جماران» بود...»

عبارات فوق، جملات آغازین، صفحه نخست دومین جلد رمان «بر فراز آشیانه عنقا» به قلم نویسنده انقلابی خراسانی «منصور انوری» است. به مناسبت فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، این نویسنده انقلابی در مصاحبه‌ای در خصوص فعالیت­‌های ادبی و ادبیات داستانی خود با خبرنگار دفاع پرس در مشهد به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می­‌خوانید.

دفاع پرس: لطفاً خوتان را معرّفی کنید.

«منصور انوری» هستم. متولد روستای «بیش‌آقاچ» واقع در حاشیه جاده جنگ! جاده‌­ای میانبر در حد فاصل جاده «قوچان» و «سبزوار»، در تابستانی‌ترین روز مردادماه سال ۱۳۳۴ هجری خورشیدی.

دفاع پرس: چگونگی ورودتان به حوزه ادبیات داستانی را بیان کنید؟

پس از روخوانی و روان­خوانی قرآن مجید، از حدود ۵ الی ۶ سالگی پای قصه ­گویی، یک زوج قصه­ گو، زنی نابینا و همسر دهقان او می‌­نشستم. آن دو که وضعیت مالی فوق‌­العاده اسف­باری داشتند، شب و روز بی‌­وقفه برایم قصه می­‌گفتند. پس از آن در مکتب، طی یک سال قرآن مجید را روخوانی و روان‌خوانی کردم و در ادامه شروع کردم به خواندن هر داستان و رمانی که گیرم می‌­آمد و از حسن اتفاق دایی بزرگم، با کتابخانه «پرستو­»‌اش با حدود تقریبی قریب به ۵۰۰ عنوان کتاب، به کمک­م آمد.

پس از آن‌که قصه شنیدن به داستان و رمان به خواندن مبدل شد، ابتدا هر چه که دم دست بود، از کتاب­‌های عشقی، پلیسی، تاریخی و نیز از پاورقی­‌های مجلات و خلاصه از هر نوع و نمونه‌­ای و در این رهگذر از هرگونه ضیق و تحمل هر مشقتی به‌خصوص کتک‌هایی که از معلمین می‌خوردم و نیز شرایط دشواری که دایی برای کتاب دادن وضع می‌­کرد! که همه این‌ها آتش شوق و اشتیاقم را شعله‌ورتر می‌کرد!

برای ثبت وقایع انقلاب اسلامی نیاز به یک جهاد ادبی است/شیعه، انقلاب اسلامی، دفاع مقدّس کلیدواژه­ هایی­ اند که در آثارم به آن پرداخته­ ام

دفاع پرس: نخستین آثارتان در چه حوزه‌­ای بود؟

اولین اثر، و نخستین نوشته، یک داستان طنز سیاسی به‌نام «بی ­بی­ سی» بود. داستانکی که در مورد علاقه دیوانه‌­وار یکی از بستگان دور به رادیو «بی­ بی ­سی» بود. این داستان به طور ناگهانی در سال ۱۳۶۴ در روزنامه خراسان چاپ شده بود. بی‌آن‌که نامی از نویسنده آن باشد؛ تنها یک نویسنده می­‌تواند خوشحالی زایدالوصف مرا در آن لحظات [که به طرز کاملاً غافل‌گیرانه‌ای چشمم به آن افتاده بود] دریابد. موضوع این داستانک مربوط به یکی از بستگانم بود که در قبال یک خبر دروغ از بی ­بی­ سی در مورد وقوع یک قحطی در کشور، عکس‌­العملی عجیب نشان می‌دهد؟!

دومین نوشته بنده، یک فیلم‌نامه بود. ماجرا به این منوال بود که یکی از فیلمنامه­‌های من، بنام «سلطان برهوت» در کشور رتبه نخست را حائز شد، که بر اساس آن، از طرف مؤسسه تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه‌­ای صدا و سیما دعوت به همکاری شدم و سریال ۲۷ قسمتی «سال­‌های انتظار» را نوشته و تحویل دادم و همین سریال و در حقیقت ایده آن مبدل به سریال ۵۰ قسمتی «در چشم باد» (جعفری جوزانی) شد [که از ابتدای کار به عنوان کارگردان انتخاب شده بود] «جعفری جوزانی» سریال «در چشم باد» را ساخت بی‌آنکه نامی از نویسنده واقعی آن در تیتراژش بیاورد؟!

پس از آن، حدود ۱۵ سال در حوزه نویسندگی فیلم‌نامه فعالیت کردم و سپس پا به عرصه نویسندگی رمان گذاشتم. حدود سال‌های ۱۳۶۸ طرح یک سریال انیمیشن را با موضوع سردار شهید «محمود کاوه» برای سازمان صدا و سیما نوشته بودم. آن کار با نام «حماسه دلاور» در پانزده قسمت ساخته و پخش شد.

دفاع پرس: شما برای نویسندگی در کلاس یا دوره خاصی شرکت کرده بودید؟

خیر. نه در کلاسی شرکت کرده بودم، و نه هیچ کلاسی را [از کلاس‌های شناخته شده فعلی] قبول دارم. در واقع از همان اوان کودکی با شنیدن قصه­‌ها و خواندن انبوهی از رمان­‌ها، بر اثر دقت در نحوه نگارش آثار گوناگون، این حرفه را پیش خود آموختم.

دفاع پرس: در مورد آثار ادبی که در حوزه دفاع مقدّس داشته‌اید، توضیح بدهید؟

برای جواب دادن به این سؤال باید قدری از حواشی کار بگویم و از توضیحات جنبی کمک بگیرم. به‌طور کلی جواب سؤال شما یا لااقل بخشی از آن، در مجموعه «جاده جنگ» موجود است. همان‌طور که می‌دانید «جاده جنگ» با ظرفیت اسمی و حجمی حدوداً ۲۲ تا ۲۴ مجلد از دو برهه، و مقطع زمانی میان دو جنگ بزرگ، جنگ جهانی دوم در ایران و نیز جنگ و دفاع مقدس هشت ساله سخن می‌گوید، که به عبارت ساده‌تر برهه شروع جنگ جهانی دوم و مقطع انتهایی آن مربوط به دفاع مقدس است. به نظر می­‌رسد که ۳ تا ۴ مجلد­ پایانی مجموعه «جاده جنگ» به دفاع مقدس خواهد پرداخت. لیکن از آن که بگذریم، تا کنون سه عنوان از کتب بنده «قربان‌گاه عشق» «بر فراز آشیانه عنقا» و «قلب تپنده» به‌طور مشخص مربوط به دفاع مقدس است که شاخص‌ترین آن‌ها، کتاب «برفراز آشیانه عنقا» است.

برای ثبت وقایع انقلاب اسلامی نیاز به یک جهاد ادبی است/شیعه، انقلاب اسلامی، دفاع مقدّس کلیدواژه­ هایی­ اند که در آثارم به آن پرداخته­ ام

دفاع پرس: سیر تاریخی رمان «جاده جنگ» چه مقطعی را شامل می­‌شود و نوشتن آن در چه مرحله‌­ای قرار دارد؟

در حقیقت «جاده جنگ» از شهریور سال ۱۳۲۰ آغاز شده و با رحلت حضرت امام (ره) و آغاز زعامت حضرت آقا به پایان خواهد رسید، که البته من سیر تاریخی را به عرض مقام معظم رهبری رسانده‌­ام. در دیداری که با معظم له داشتم ایشان از من راجع به تعداد جلد‌هایی که قرار است بنویسم، پرسیدند و من گفتم ۲۲ تا ۲۴ جلد خواهد شد. در حال حاظر جلد نهم کتاب در مرحله چاپ قرار دارد و تا جلد دوازدهم آن نوشته شده است. برای نگارش جلد سیزدهم نیز قراردادی منعقد شده است.

من کلاً سعی می‌کنم که کارهایم مستند، با قالب داستانی باشند. کتاب «برفراز آشیانه عنقا» که مربوط به زندگی سردار شهید «محمود کاوه» است، با همین قالب نوشته شده که تقریباً ۹۰ درصد این کتاب مستند است. کتاب «جاد جنگ» نیز همین قالب را دارد. مثلاً ماجرای حمله روس‌ها و دفاع ضعیف ایرانی‌ها، کاملاً مستند است.

دفاع پرس: در «جاده جنگ» به قیام مسجد گوهرشاد هم اشاره شده است؟

بله. از نخستین جلد، و تقریباً در بیشتر مجلدات «جاده جنگ» به مسجد گوهرشاد اشاره شده است و البته اخیراً پس از مستند «رضا شاه» و «محمدرضا پهلوی»، در دفاع از پهلوی‌ها، گروه «عمار» تصمیم گرفت تحقیقاتی را بر اساس خاطره ­نگاری از طریق فراخوان در مورد وقایع «مسجد گوهرشاد» در سال ۱۳۱۴، سال وقوع حادثه انجام دهد و قرار شد بنده بر اساس این خاطرات و اطلاعات رمانی را بنویسم.

دفاع پرس: منابع اطلاعاتی شما چگونه تأمین می‌شوند؟

یکسری از منابع اطلاعاتی بنده از طریق مطالعه مستندات تأمین شده و می­‌شود، اما در مورد «جاده جنگ» و «از عشقآباد تا عشق‌­آباد» بیشتر تحقیقات، محلی و میدانی بوده و در حقیقت اطلاعات دست اولی از قهرمانان بعضاً زنده داستان [که تعدادی از آن‌ها تا چند سال پیش زنده بوده‌­اند و یا در حال حاضر زنده هستند] جمع ­آوری شد. همچنین متون دانشنامه‌­های تز دکترای دانشجویان تاریخ و یا از طریق نقل خاطرات از جمله خاطره استوار یکم «حیدری» از یک ماجرای واقعی که زیر بنای رمان [از عشقآباد تا عشق­‌آباد] شد، مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

 

برای ثبت وقایع انقلاب اسلامی نیاز به یک جهاد ادبی است/شیعه، انقلاب اسلامی، دفاع مقدّس کلیدواژه­ هایی­ اند که در آثارم به آن پرداخته­ ام

دفاع پرس: چه نهادی از کتاب­‌ها و آثار شما حمایت می‌کند؟

حامی من از ابتدا تاکنون حوزه هنری خراسان رضوی و نیز انتشارات «سوره مهر» بوده است.

دفاع پرس: در نوشته‌های‌تان به «انقلاب اسلامی» و «دفاع مقدس» به چه میزان توجه دارید؟

مذهب شیعه، اسلام، انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس، کلیدواژه­‌هایی هستند که در آثارم به آن پرداخته‌­ام. در واقع «جاده جنگ» در ۲۲ الی ۲۴ جلد، کلاً رمان انقلاب است و تقریباً یک برهه ۵۰ ساله از تاریخ کشورمان را در محدوده ۲ جنگ بزرگ، جنگ جهانی دوم و دفاع مقدس را در بر می‌گیرد. به‌طور دقیق‌­تر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در مجموعه «جاده جنگ» مستتر است. من بیشتر در حیطه این موضوعات قلم­ زده‌ام و موضوعات دیگر برایم چندان اهمیت ندارند. هدفم این است آثاری داشته باشم که ماندگار باشند. می‌خواهم وقایع انقلاب را ثبت و ضبط کنم. این نیّت من از نوشتن است. اگر ما دقایق و ظرایف انقلاب را ثبت و ضبط نکنیم، به‌زودی این‌ها به فراموشی سپرده می­‌شوند. به نظر بنده جهاد ادبی، کم از جهاد‌های دیگر نیست. همان‌طور که شهدای مدافع حرم شهادت را احیا می‌کنند، با جهاد ادبی نیز باید وقایع و رخداد‌هایی را که بر این سرزمین و انقلاب اسلامی گذشته است، ثبت و ضبط شود.

دفاع پرس: به نظر شما، مهم‌ترین چالش حوزه ادبیات دفاع مقدّس چیست؟

مهم‌ترین چالش­ و نقطه ضعف، همانا ضعف کلی و عمومی نوشتاری ما است و تنها نقطه قوت، مستندات نسبتاً خوبی است که الحمدالله با حفظ امانت خاطره‌نگاران در دست داریم؛ لذا بر اساس این مستندات می‌باید آثار فاخر و ماندگاری را خلق کرد.

دفاع پرس: نظرتان درباره مدافعان حرم و شهدای مدافع حرم چیست؟ آیا تصمیم دارید که در این حوزه نیز قلم بزنید؟

خوشا به سعادت مدافعان حرم و شهدای مدافع حرم. در این برهه حساس، هم مدافعه­‌ها جانانه هستند، هم شهادت‌­ها. به‌هر حال در باغ شهادت هم چنان گشوده است؛ سعادتمند می‌خواهد که علی‌رغم این‌که ظاهراً مقوله شهید و شهادت با توجه به پایان یافتن ظاهری دفاع مقدس، متوقف شده است، لیکن، از طریق در دیگری با لطیف­‌ترین مضمون (دفاع از حریم حرم) به مقام قرب الهی دست پیدا ­کنند و بنده بدون شک در این زمینه قلم خواهم زد!

 

برای ثبت وقایع انقلاب اسلامی نیاز به یک جهاد ادبی است/شیعه، انقلاب اسلامی، دفاع مقدّس کلیدواژه­ هایی­ اند که در آثارم به آن پرداخته­ ام

ادامه دارد...

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار