به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «علی اسماعیلی باجگانی» اول آبان ۱۳۴۷ در بافق چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد. سرانجام ۲۳ بهمن ۱۳۶۴ در امالرصاص عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکرش مدتها در همان منطقه برجا ماند و هشت مرداد ۱۳۷۴ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«اگرچه امروز در بین شما نیستم، اما این را بدانید که وجودم و جسمم اگر در بین شما نیست؛ روحم در بین شما است و روح هر شهید دیگری ناظر بر اعمال وکارهایتان است. مواظب باشید ای انسانهای مسلمان و حزب الله کارهایتان را برای خدا و برای رضای خدا انجام دهید.
بدانید این انسانها و جوانهای پاکی، چون این شهیدان و جنگ و انقلاب که جان پاکشان را نثار این خط و این اسلام کردهاند اگرچه در اول به خاطر اسلام و دفاع از قرآن طبق دستورات و فرامین اسلامی بوده و به خاطر شما انسانها هم بوده، آنها جان را دادند تا شما رهروان راه حضرت امام که او هم راه رسیدن به الله را طی میکند استوار و پایدار باشید باید که رهرو مردی، چون امام باشید که حقی بزرگ در گردنتان دارد.
بدانید که اسلام عزیز هم برگردنتان حقی بزرگ دارد مردی که شما را از قعر ظلمت و فسادهای اجتماعی و تبهکارانه آمریکا و سایر ابرقدرتها نجات داد و خدایا تو این را میدانی و میدانی که من را بردی و قبولم کردی، چون رهرو شهدا بودم؛ تا آنجایی که خدا قدرت میداد که بتوان بر شیطان و نفس امارهام کنترلی داشته و بر این خاصیت کثیف حیوانی مسلط باشم و انشاءالله که خدایا تو این قدرتی که به من دادی برای همین کار بود و من در راه خلاف استفاده نکردهام انشاءالله.
خدایا تو میدانی که، چون گفته شهید یعقوبی رفتم و عزیمتم از قفس به خاطر ترس از جهنم یا آنکه طمع به بهشت نبوده است؛ای خدای کریم و مهربان رفتنم نشات گرفته از متون و دستورات و از قلب آیات قرآنی بوده که خدا برای انسانهای مسئول فرستاده است و خدایا برای جلب رضایت تو بوده است.
خدایا تو میدانی و خودم نیز میدانم و هر انسانی میداند که اگر در این دنیای پست و بیهوده بودم جز گناه چیز دیگری کوله بارم را برای آخرت و روز رستاخیز پر نمیکرد و توشهای جز گناه نداشتم و خدایا شکرت که لایق دانستی و به درگاه بزرگت قبول کردی خدایا قلبم سیاه بود و خدایا حالا که بردنم را بر ماندنم ترجیح دادی بار گناهم را بیامرز تا سبک بال به سوی تو بیایم و به سوی تو پر بکشم.
دیگر اینکه ای مادر و پدرم از رفتنم هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید، زیرا که باعث شادی دشمنان است غمناکی شما.
بدانید ای انسانها همه میرویم از لذتهای دنیا هیچ سودی نخواهیم برد و پس از من حقیر بدانید و مواظب اعمالتان باشید که خدای ناکرده کارنامهتان نزد خداوند خدای ناکرده سیاه نباشد، زیرا که «انا للّه و انا الیه راجعون»
خدایا خدایا تو را به حق حسین، رزمندگان اسلام را قدرت عطا بفرما.»
انتهای پیام/ ۱۱۱