شهید حسین باقریان: ای مردم! تا خون در رگ دارید پشت سر رهبر حرکت کنید

شهید «حسین باقریان» در وصیت‌نامه خود نوشته است: به مردم انقلابی توصیه می‌کنم تا خون در رگ آن‌هاست پشت سر رهبر حرکت کنند و دولت انقلابی را تقویت کنند و امیدوارم که شهادت من ناقابل بتواند هر چه سریع‌تر پیروزی جنگ و به دنبال آن رشد و شکوفایی انقلاب‌مان را به ارمغان بیاورد.
کد خبر: ۲۷۶۲۱۷
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۰ - 30January 2018

شهید «حسین باقریان» : شهيدان با سلاح خود يعني شهادت دشمنان اسلام و قرآن را نابود کردند//// امروز 10 بهمن سالروز شهادت شهید می باشد /////به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، شهید «حسین باقریان» فرزند «علی اکبر» ۲۵ ادریبهشت‌ماه سال ۱۳۴۰ در شهرستان دامغان متولد شد. خانواده وی خانواده‌ای مذهبی بودند و حسین به واسطه بزرگ شدن در این خانواده، دارای اعتقادات مذهبی و اسلامی بود.

پدرش نامه‌رسان بانک سپه بود و از این طریق امرار معاش می‌کرد. وقتی حسین تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را به اتمام رساند وارد هنرستان شد و دیپلم هنرستان گرفت.

بعد از گرفتن دیپلم در آبان‌ماه سال ۱۳۵۹ داوطلبانه به سربازی رفت و از طرف نیروی زمینی به جبهه اعزام شد. می‌رفت تا با دیگر همرزمانش به قدرت‌های استکباری نشان دهند که سرزمین ایران محل تعرض و دست درازی نانجیبان نیست و تا خون در رگ‌های غیور مردان ملت ایران جاری است، ایران همیشه پیروز و جاوید خواهد ماند.

اعتقادات و اندیشه‌هایش به او اجازه نمی‌داد که دست روی دست بگذارد و فقط نظاره‌گر این زورگویی ظالمانه نسبت به ایران شود، به همین دلیل عاشقانه و داوطلبانه به جبهه رفت تا وظیفه‌اش را در قبال میهن خویش انجام دهد و به اندیشه‌هایش جامه عمل بپوشاند. سرانجام حسین در تاریخ ۱۰ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۰ درجبهه «شوش» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه شهید «حسین باقریان»:

وه که چه زیباست شهادت

«بنام خداوند و بیاد مهدی»

وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ

شهید نظر می‌کند به وجه‌الله. (امام خمینی)

شهادت یک انتخاب است نه یک انتحار. (دکتر علی شریعتی)

با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی، این اسوه اسلام راستین و سمبل شجاعت و فتوت مردانگی و تجلی وحدت امت انقلابی‌مان. اَبَر مردی از تبار هابیلیان که به اقرار دوست و دشمن، اگر او نبود انقلاب ما تا به این‌جا نمیرسید و در اثر هدایت و تدبیر او بود که انقلاب اسلامی ما دوران شکوفایی خود را طی می‌کند و با درود به امت شهیدپرور و قهرمان ایران که در سنگر‌ها و پشت جبهه دوش به دوش هم بر علیه توطئه‌های خائنین مبارزه می‌کنند و با کمک رساندن به جبهه‌های جنگ، مراتب حق‌شناسی خود را ایفا و روحیه رزمندگان اسلام را تقویت می‌کنند؛ و با درود به شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی که با شهادت خویش، درخت انقلاب را آبیاری و صفحات خون‌رنگ تاریخ انقلاب‌مان را رنگ و جلای دیگری دادند.

شهیدان با سلاح خود یعنی «شهادت»، دشمنان اسلام و قرآن را زبون کرده و ثابت کردند که وقتی از علائق مادی و دنیوی بریده و به وجه‌الله نظر کنند، اجر و پاداش عظیمی در آخرت پیش روی آن‌ها است و این وعده را خدا در قرآن داده است.

والدین گرامی، پدر و مادر خوبم! خواهر و برادرانم! من اینک در دل شب در سنگر نشسته و این وصیت‌نامه را می‌نویسم و شهادت در انتظار من است و من بی‌صبرانه در انتظار او نشسته‌ام. وه که چه زیباست شهادت. وقتی که فکر می‌کنی تا چند لحظه دیگر در این دنیای جنگ و آشوب و در این دنیای مادیت خالی از معنویت، در دنیای فرو ریختن ارزش‌های خدایی است، حالت عروج و شعف و شادی به انسان دست می‌دهد.

پدر و مادر عزیزم! امیدوارم که از شهادت من ناراحت نشوید، چرا که مرگ سرنوشت پایانی هر کسی است، پس چه بهتر که انسان در جبهه شهید بشود که هم اجری در دستگاه خداوندی داشته‌باشد و هم خدمتی به مردم کرده‌باشد.

مادر بهتر از جانم! بعد از شهید شدن من هیچ‌گونه نگرانی نداشته‌باشی و گریان نباشی و با خنده و خوش‌رویی به همه آشنایان و دوستان بگویی که افتخار می‌کنم [که] فرزندم در راه اسلام و میهنش شهید شد.

پدر و مادر گرامی و همه اعضای خانواده! بدانید من بهتر از دیگر عزیزان این ملت نیستم که شهید شدند، بالاخره من هم اگر لیاقتش را داشته باشم شهید بشوم تا میهن اسلامی ما از قید و بند متجاوزین و استعمار گران آزاد بشود.

والدین ارجمندم! شما باید درس شجاعت و صبر و بردباری را به مردم بدهید و با درس خود زورمداران را از صحنه روزگار خارج کنید، به هرحال بعد از شهادت من، برادرم «علی» هم‌چنان به سپاه و بسیج خدمت کند، که تو برادرم به راستی مایه افتخار خانواده بودی.

اصولاً پاسداران متعهد و اسلامی همه مایه افتخارند و لحظه‌ای از کوشش و جدیت در این ارگان انقلابی (اگر امکانات و وقتش اجازه می‌دهد) دست نکشند و برادرم «حسن» در سنگر دانشگاه به تهذیب نفس و کسب علم و دانش در راه انقلاب بپردازد و برادرم «احمد» [نیز] در سنگر آموزش و پرورش به تربیت مکتبی دانش‌آموزان همت بگمارد و [همچنین] خواهرم در سنگر معلمی، دانش آموز مکتبی و در خور انقلاب اسلامی تحویل جامعه بدهد. موقع وداع است و انسان خواه و ناخواه به یاد گذشته‌ها می‌افتد، گذشته‌های تلخ و شیرین.

پدر و مادر خوبم! اگر در گذشته من باعث ناراحتی شما شدم و «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» را اجرا نکردم، مرا ببخشید و روح مرا شاد کنید، خداوند به شما صبر جمیل عنایت فرماید و از شما می‌خواهم که تمام اموالی را که دارم همه را به جنگ‌زدگان بدهید.

دیگر عرضی ندارم، فقط به مردم انقلابی توصیه می‌کنم تا خون در رگ آن‌هاست پشت سر رهبر حرکت کنند و دولت انقلابی را تقویت کنند و امیدوارم که شهادت من ناقابل بتواند هر چه سریع‌تر پیروزی جنگ و به دنبال آن رشد و شکوفایی انقلاب‌مان را به ارمغان بیاورد.

والسلام، حسین باقریان

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار