وصیت‌نامه شهید محمدرضا صمدزاده/ شهید کسی است که در راه الله قدم بردارد

شهید صمدزاده در وصیت‌نامه خود آورده است: «کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید که آن‌ها زنده‌اند و نزد خدایشان روزی می‌خورند. شهید کسی است که با اراده خود و آگاهی کامل در راه هدفش الله قدم بردارد و در آن راه کشته شود.»
کد خبر: ۲۷۷۸۰۳
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۱ - 10February 2018

وصیت‌نامه شهید محمدرضا صمدزاده/ شهید کسی است که در راه الله قدم برداردبه گزارش خبرنگار ساجد، شهید «محمدرضا صمدزاده» سال ۱۳۴۱ در زاهدان چشم به جهان گشود. وی به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت و سرانجام ۲۲ آبان ۱۳۶۱ در سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

پدر و مادر عزیزم و اقوام و آشنایان محترم:

با سلام به تمام کسانی که در راه خدا پیکار نموده و به شهادت رسیده‌اند و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و مردم شهیدپرور حزب الله، نامه‌ام را شروع می‌کنم.

کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید که آن‌ها زنده‌اند و نزد خدایشان روزی می‌خورند.

شهید کسی است که با اراده خود و آگاهی کامل در راه هدفش الله قدم بردارد و در آن راه کشته شود.

از هنگامی که جنگ میان حق و باطل یعنی مردم مسلمان ایران با صدامیان مزدور و کافر شروع گشت، من در پی آن بودم که خود را به جبهه‌ها رسانده و در راه آزاد ساختن میهن اسلامی و برقراری قوانین خدا با کافران و ضد انسان‌ها به ستیز و جنگ بپردازم و امروز در جبهه جنگ از روی میل و اراده خود حاضر و خوشحالم که جان ناقابل خود را در راه خدای یکتا از دست داده‌ام و به خون تمام شهیدان اسلام پاسخ لبیک داده‌ام.

از خدای بزرگ خواستارم که تمام شهیدان این جنگ و انقلاب را با تمام شهیدان صدر اسلام و کربلا محشور گرداند و از مردم خواستار آن هستم که خون شهیدان را زیر پا نگذاشته و هر چه راسخ‌تر و ثابت قدم‌تر تا به ثمر رسانیدن اهداف این انقلاب الهی که هدف تمام شهیدان است ایستاده و هیچ گونه ذلتی را قبول نکند و از ایزد متعال خواستارم که انقلاب ما را از هر گونه لغزشی و از گزند تمام دشمنان حفظ کند.

از خانواده ام پدر و مادرم تشکر می‌کنم که مرا چنان بار آورده و تربیت کرده بودند که در تمام اوقات خون مسلمان بودن در رگ‌هایم می‌جوشد و جز به خدا به چیز دیگری نمی‌اندیشم.

مرا اگر امکانات مساعد می‌باشد، در زاهدان دفن کنید و برایم هیچ‌گونه شیون و گریه‌ای نباشد و از گرفتن مجلس عزاداری خودداری کنید.»

انتهای پیام/ 111

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار