گروه بینالملل دفاع پرس- حسن صادقیان؛ بعد از پایان پروژه داعش، گویا زمان تقسیم و تجزیه فرا رسیده است؛ حضور متفاوت آمریکا در شرق فرات و اشغال شمال سوریه با تجهیزات نظامی قوی و مدرن و استقرار بیش از 30 هزار نظامی، نشانههای آشکار لنگراندازی در این کشور است. در حقیقت آمریکا میخواهد یک دولت خودمختار متشکل از نیروهای کُرد سوریه اعم از «پ.ی.د»، «ی.پ.گ» و بخشی از نیروهای کرد ترکیه یعنی «پ.ک.ک» در شرق فرات بنیانگذاری کند؛ تصویب بودجه 550 میلیون دلاری پنتاگون جهت حمایت از نیروهای کرد سوریه و استقرار تجهیزات نظامی قوی و مدرن در شرق فرات، دلیل متقن این مدعاست.
اقدامات آمریکا در حقیقت بخشی از نقشه «ایجاد یک نوع شبه دولت در بخش بزرگی از قلمرو سوریه در ساحل شرقی رودخانه فرات تا مرز عراق» است. براساس گزارش بازرسی پنتاگون به نقل از خبرگزاری آناتولی، شمار نیروهای نظامی آمریکایی در سوریه در فاصله اکتبر- دسامبر سال گذشته به چهار برابر افزایش یافته و به حدود 2 هزار نفر رسیده است. شمار افراد آموزشدیده توسط ارتش آمریکا در سوریه نیز حدود 12 هزار و 500 تن اعلام شده که بیش از 11 هزار از آنان را «نیروهای دموکراتیک سوریه» (تروریستهای پ.ک.ک و پ.ی.د) تشکیل میدهند. بنا بر این گزارش بیش از 3 هزار شبه نظامیان (پ.ک.ک و پ.ی.د) موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه» تحت عنوان نیروهای امنیت داخلی رقه آموزش دیدهاند.
به طور کلی آمریکا در سوریه، 2 هدف را دنبال میکند:
1-بهره برداری از «نفت»؛ با درآمد طلای سیاه، هم هزینه تسلیحات نظامیشان را تأمین خواهند کرد و هم اقتصاد نسبتاً بحران آمیزشان را رونق میبخشند.
2- فشار هر چه بیشتر به ایران و احتمالاً شروع جنگ مستقیم
طبعاً بخش دیگر ماجرا، به کشورهایی نظیر روسیه، ایران و ترکیه تعلق دارد؛ هر چند این گروه تاکنون از حفظ تمامیت ارضی سوریه حمایت کردند؛ اما امروز شرایط متفاوت است. انگار چارهای جزء سهم خواهی باقی نمانده است. حضور ارتش ترکیه در عفرین هم در همین چارچوب میباشد؛ تلاش ترکیه برای ایجاد منطقه امن در عمق 30 کیلومتر در عفرین و اتصال آن به نوار مرزی اعزاز- جرابلس، در حقیقت سهم خواهی است. ترکیه دیگر به خوبی فهمیده است که نه بشار اسد رفتنی است، نه مخالفان سوری به حاکمیت میرسند و نه کردهای سوری تحت حمایت آمریکا حذف شدنی هستند؛ لذا تنها راه، تصرف مناطقی همچون عفرین است که جزء مناطق استراتژِیک و تحت کنترل نیروهای آمریکایی نیست.
ایران و روسیه هم طبعاً چارهای جزء حمایت از بشار اسد جهت حفظ مناطق تحت نفوذ ندارند؛ آنها هم به خوبی میدانند که دیگر امکان حاکمیت بشار اسد در تمامیت ارضی وجود ندارد. البته حضور روسیه در سوریه و حمایت از بشار اسد بیشتر نوعی مانور قدرت است تا در معاملات و معادلات منطقهای و جهانی همچنان نقش آفرین باشد؛ نباید فراموش کنیم که عدم دخالت روسیه در مناطق نفت خیز سوریه (شرق فرات) در برابر سکوت و عدم ورود آمریکا در معادلات نفتی کردستان عراق صورت گرفت.
اما برای ایران حفظ و ماندگاری بشار اسد، امری حیاتی و از اهمیت استراتژیک برخوردار است که تاکنون این امر محقق شده است. اما با حضور مستقیم آمریکا در سوریه و تصرف حداقل یک چهارم سرزمین، کار کمی سخت خواهد شد؛ اتحاد کردها با مخالفان و دیگر گروههای تروریستی با نظارت و دستور آمریکا، میتواند دولت بشار اسد را در تگنا قرار دهد.
انتهای پیام/ 441