به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مهدویان که پس از 2 فیلم موفق «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز»، در بخش سودای سیمرغ جشنواره سی و ششم فیلم فجر، با «لاتاری» حضوری دیگر در بزرگترین رویداد سینمایی سال تجربه کرده است، نگران دیده نشدن «لاتاری» به سبب تفاوت ساختاری و موضوعی با 2 فیلم قبلیاش نبوده است، او در اینباره اظهار داشت: اصلا نگران این موضوع نبودم. «لاتاری» ارزشش را داشت که ریسک کنم. زمانی که فیلم سینمایی لاتاری را شروع کردیم همه آنچه که میخواستیم همین بود که مردم با حرارت، شور و اشتیاق، این فیلم سینمایی را نگاه کنند و در واقع عاطفه و احساس تماشاگر درگیر بشود و بتواند از لحاظ احساسی با فیلم ارتباط برقرار کند.
وی افزود: خیلی لذت بخش است که ببینید که مخاطب با فیلم همراه است و در طول تماشای فیلم ملتهب است، با فیلم میخندد، گریه میکند، برای قهرمان فیلم و داستان دست میزند و در نهایت با قهرمانان فیلم همراه میشود. این همراهی چیزی بود که از همان ابتدا میخواستم و به تمام خستگیهایش میارزید.
کارگردان مستند داستانی «آخرین روزهای زمستان»، موضوع فیلمش را جسورانه دانسته و افزود: هر وقت فیلم میسازم به مواجهه تماشگر با فیلم فکر میکنم، اگر چه شخصیتهایی را ترسیم کنم که خودم از آنها فاصله دارم. معروف است که به هیچکاک گفتند چرا فیلمهای ترسناک میسازی گفت، چون خودم آدم ترسویی هستم.
این کارگردان سینما و تلویزیون ادامه داد: حوصله این را نداشتم فیلمی بسازم که در آن ملاحظه داشته باشم، همه چیز را در نظر داشته باشم، ببینم منتقدها چه میگویند، یا گفتمانهای سیاسی مختلف چه برداشتی دارند و یا جامعه شناسها درباره فیلمم چه نظری دارند و یا حتی این که در جشنواره فیلم فجر چطور با آن برخورد میشود. بنابر این همه اینها را کنارگذاشتم، چون به دنبال ساخت یک فیلم پرحرارت و داغ و پر انرژی بودم که کمی در آن جریان حسی وجود داشته و هیجان انگیز باشد. در نهایت بی محابا به سراغ موضوع فیلم لاتاری رفتم، چون که این وضعیت را کمی بیشتر مشخص میکرد و واضحتر میشد.
مهدویان در باره بخشی از بازخوردهای اکران این فیلم در جریان جشنواره فیلم فجر مبنی بر شعاری بودن «لاتاری» نیز تصریح کرد: زمان مونتاژ فیلم «لاتاری» بعضی از دوستانم میگفتند بخشهایی را حذف کنیم تا فیلم شعاری به نظر نیاید، ولی من گفتم نگران نباشید. کل فیلم سینمایی لاتاری یک شعار بزرگ است و اگر نگران این باشید که یک قسمتش شعاری دارد و باید آن، حذف بشود، به کلیت فیلم آسیب میزنید. با کم شدن یک یا دو جمله مسئله شعاری بودن فیلم حل نمیشود، چون فیلم اساسا مبتنی بر شعار است، ولی شعارهایی که تماشاگر سینما دوست دارد. در لحظاتی دقیقا معلوم است قهرمان داستان شعار میدهد و تماشاگر برای او دست میزند. به نظرم این که بگوییم اصولا شعار بد است، درست نیست. شعار اگر به قد و قواره فیلم بیاید، تماشاگر با آن همراه شود و در جای درست استفاده شود میتواند واکنش خوبی از تماشگر بگیرد.
مهدویان درباره تشابه رویکرد شخصیتهای فیلم «لاتاری» (نظیر کاراکتر موسی) به شخصیتهای فیلم «آژانس شیشهای» (مثل حاج کاظم) نیز چنین خاطرنشان کرد: فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» نمونه خیلی خوبی از فیلمی ماندگار است، اما باید بگویم این گفتوگو خیلی در فضای کشور جاری است و من خودم سعی کردم در «ماجرای نیمروز» هم ریشههای آن را در کاراکتر کمال و مسعود پیدا کنم. این گفتوگویی است که سال هاست از دهه ۶۰ شروع شده و تا به امروز ادامه دارد. البته یادآور مواجهه دو شخصیت آژانس شیشهای هم میتواند باشد و این تقابل دو دیگاه حاکم است.
وی تاکید کرد: برای من مهم بود که عنصر متفاوت این فیلم، یعنی یک جریان سوم را که شخصیت امیرعلی نقش آن را بازی کرده است، به تصویر بکشم. کسی که حرف این دو طیف را متوجه نمیشود که چرا این دو باهم دعوا میکنند و به دنبال زندگی خودش است. از این خیلی راضی بودم که یک نماینده نسل دهه هفتادی را وارد فیلمم میکنم که در ساختار داستان فیلم موثر است و این گفت و گو را از حیطه مرتضی و موسی خارج و به امیر علی نزدیک میکنم که حرف برای گفتن دارد.
کارگردان «لاتاری» در پایان این گفتوگو از ایدههای مختلفش برای ساختن فیلم گفت: هر فیلمسازی و اصولا انسان، عمر محدودی دارد و نمیتواند همه فیلمهایی که دوست دارد را بسازد. باید دید شرایط ساخت چه فیلمی فراهم است، اما به خودم اجازه نمیدهم روند فیلمسازیام متوقف بشود و دوست دارم مدام فیلم بسازم.
منبع: آیفیلم