به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، غرب آسیا به عنوان کانون اصلی تحولات جهانی شناخته میشود چراکه هر تحولی در این منطقه نه تنها در درون بلکه بر کل نظام بینالملل تاثیرگذار خواهد بود. مسئله فلسطین و آنچه صلح خاورمیانه نشان داده میشود در چند دهه اخیر از مهمترین و اصلیترین مسائل منطقه بوده است. البته یک نکته مهم در آن وجود دارد و آن اینکه حامیان رژیم صهیونیستی که این رژیم را مولفهای برای استمرار بحران و البته حضور خود در منطقه میدانند، به دنبال دورسازی کشورهای منطقه و حتی جهان اسلام از مسئله فلسطین بوده و هستند. میتوان گفت یکی از پیامدهای انقلاب اسلامی ملت ایران و آن فرمان تاریخی حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز قدس، زنده شدن دوباره مسئله فلسطین بود. روندی که هر روز ابعاد گستردهتری گرفت به گونهای که امروز در سراسر جهان روز قدس گرامی داشته میشود و ملتها در حمایت و آزادی فلسطین اقدامات قابل توجهی صورت میدهند.
حتی مقامات غربی و صهیونیستها اذعان دارند که بحرانهای سالهای اخیر منطقه از جمله تروریسم تحمیلی، برگرفته از اقدامات علیه فلسطین و منحرف کردن افکار عمومی از اشغالگری رژیم صهیونیستی بوده است. آنچه در تحولات ماههای اخیر در حوزه فلسطین مشاهده میشود اقدام آمریکا مبنی بر معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی است.
اقدامی که هر چند به نام ترامپ ثبت شد اما در اصل اجرای طرح کنگره آمریکا مصوب سال 1995 است. اکنون دو ماه از این اقدام آمریکا میگذرد در حالی که دیدگاههای متعددی درباره پیامدهای این اقدام آمریکا مطرح میشود. برخی بر این عقیدهاند که این اقدام ترامپ میتواند زمینهساز حرکتهای گسترده حمایتی از فلسطین شود و در صورت عدم تحقق این مسئله میتواند پیامدهای سنگینی برای فلسطین به همراه داشته باشد.
بر همین اساس با سیدهادی سیدافقهی کارشناس امور بینالملل همکلام شدیم تا بیشتر درباره چگونگی برخوردی صحیح با اقدام امریکاییها قرار گیریم، ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مدت زیادی از تبعات اعلام شدن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی گذشته است به تبع آن نخستین سوال ما درباره مسئله فلسطین است. الان با توجه به جمیع شرایط ایجاد شده و واکنشهای صورت گرفته میتـوان امید داشت که اقدامی که آقای ترامپ انجام داد و قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی معرفی کرد مؤلفهای برای وحدت جهان اسلام باشد؟
باید بند به بند آن را به صورت جداگانه توضیح دهم. مسئله اول این است که اقدام ترامپ یک اقدام شخصی نبوده است نباید این امر برای مردم ایجاد شود که آقای ترامپ این طرح را صورت داده بلکه او صرفاً یک مجری بوده است، چراکه طرح انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس و معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در سال 1995 در کنگره آمریکا تصویب شد. ولی رؤسای جمهور گذشته آمریکا محاسباتشان این بود که ممکن است این اقدام موجب به هم ریختن منطقه شود و طی این به هم ریختگی منافع آمریکا به خطر افتد نه اینکه به خاطر اسلام یا اعتقادات اخلاقی اجرای آن را به عقب انداختند. آنها از عواقب اجرای این مصوبه در هراس بودند و نتیجه آن را غیرقابل پیشبینی میدانستند. آقای ترامپ آمد و این کار را انجام داد.
پس با این حساب میخواهید بگویید تبعات به خطر افتادن منافع امریکا در این دوران بسیار کمتر شده است که ترامپ دست به اجزای چنین تصمیمی زد؟
ببینید، اقدام ترامپ در زمان فعلی چند دلیل داشته است. یک طرف قضیه این است که ترامپ با کشورهای عربی تأثیرگذار در اتحادیه عرب و منطقه نظیر عربستان، مصر، اردن در این زمینه هماهنگ کرده بود. ترامپ قبل از اینکه این اقدام خلاف را اعلام کند در نشست ریاض با کشورهای عربی به نوعی پیمان بسته بود و آنها قول داده بودند که در این راه به او همراه شوند و مانع از اعتراضات مردمی شوند.
مسئله دیگر آنکه محبوبیت ترامپ به دلیل تک رویها، جنجالسازیهای جهانی و رفتارهای غیر دیپلماتیک در جهان کاهش شدیدی یافته است، از سوی دیگر احتمال استیضاح وی در کنگره به خاطر فساد اخلاقی و شکایتهای متعددی که از او شده وجود دارد، همچنین رفتارهای نادرست وی با شرکای سنتی آمریکا در جهان نظیر انگلیس، آلمان، فرانسه و... غیرقابل اغماض است. در همین حال وعدههایی که ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی به لابی صهیونیستی داده بود به سمت اجرای این طرح پیش رفت و در نهایت جمیع این شرایط باعث شد که ترامپ چنینی طرحی را اجرایی کرد.
آیا این اقدام ترامپ میتواند وحدتبخش جامعه اسلامی جهانی باشد؟ وحدتی که در کنار شکست طرح آمریکا در قبال قدس زمینهساز حل چالشها و بحرانهای جهان اسلام و منطقه باشد و صلح را برقرار سازد و زمینهساز تغییر دیدگاه لیبرالهایی باشد که ادعا دارند آمریکا میتواند برقرارکننده صلح در منطقه نام بگیرد؟
خب، حالا ببینید، ما از دو منظر تهدیدی و فرصتی میتوانیم به این موضوع نگاه کنیم. اینکه شما گفتید برخی از شرکای عرب آمریکا و حتی برخی از جریان داخل ایران که برای آمریکا آب از دهانشان سرازیر میشود حال با این اقدام ترامپ ناراحت خواهند شد، ملامت خواهند کرد و اصلاً چه موضعی خواهند گرفت، از نکات و سوالات قابل توجه است.
پرواضح است که در سالهای اخیر شاهد نزدیکی بسیاری از کشورهای عربی با آمریکا بودهایم و مخصوصاً اکنون رژیم سعودی با آمریکا و رژیم صهیونیستی دیدارهای علنی برگزار میکنند. رایزنیها، دیدارها، مصاحبهها و... نشانگر این است که امارات و عربستان از جمله بحرین که در این کش و قوسها اقدام به اعزام هیأتی به سرزمینهای اشغالی کرد که با واکنش تند فلسطینیها مواجه شد در اجرای طرح انتقال پایتخت به قدس با آمریکاییها هماهنگ هستند.
اما بسیاری از این کشورها که نام بردید انتقال پایتخت را محکوم کردند، حتی عربستان؟
بله اما ببینید بعضی از کشورها به حسب ظاهر محکوم کردند، اما در باطن از آن حمایت کردند، چراکه میترسند با شکست این طرح منافعشان به خطر بیافتد.
نخستوزیر مالزی برای حمایت از قدس شریف میآید و دو کیلومتر راهپیمایی میکند و بعد هم خودش علیه رژیم صهیونیستی سخنرانی میکند. اما سوال اینجاست که کدام یک از مسئولان دیپلماسی ما چنین کاری کردهاند؟
به خطر افتد. من هنوز کشوری عربی یا اسلامی را ندیدم حتی در این اجلاس سازمان همکاری اسلامی که بخواهد به جدیت با آمریکا برخورد کند. از نظر تهدید بودن اقدامی که ترامپ انجام داده برآوردها این بود که واکنشها به اقدام ترامپ نهایتاً یک ماه تا دو ماه به طول انجامید و امریکا حساب جدی روی آن باز کرده بود که تا حدی انجام شد. آمریکا خود را برای چنین هزینهای آماده کرده بود و میدانست که طرح انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس چه میزان هزینه برای آن به همراه دارد و تأکید هم داشته که این هزینه را میپردازد.
یعنی هزینههای جهان اسلام برای آمریکا آنطور که باید نبوده؟
واقعیت این است که این اقدام ترامپ تاکنون برای آمریکا نیز هزینههای چندانی نداشته است. بخشی از آن شامل برخی اعتراضات و مرگ بر آمریکاها و اعتراضات خیابانی بوده و در سطح جهانی نیز نظیر آنچه در شورای امنیت روی داد، یعنی رأی 14 عضو این شورا به لغو اقدام ترامپ که تنها آمریکا آن را وتو کرد و نیز در مجمع عمومی که 128 کشور از 195 کشور که خواستار مقابله با طرح ترامپ شدند و در این میان 9 عضو موافق بودند و برخی نیز رأی ممتنع دادند و عدهای هم که به خاطر نپرداختن حق عضویت حق رأی نداشتند، اما در مجموع رأیی که این 128 کشور در مخالفت با طرح امریکا دادند نشانگر ناتوانی آمریکا برای یکهتازی در جهان است که افول جایگاه آمریکا در جهان را نشان میدهد. بر همین اساس میبینیم که آمریکا نه در شورای امنیت و نه در مجمع عمومی دیگر توان یکهتازی و تحمیل دیدگاههایش را ندارد.
البته نکته مهم دیگر این است که باید در نظر داشت؛ آمریکا در زمان رأیگیری در این مجمع، رسماً به تهدید کشورها پرداخت چنانکه خانم نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل و خود ترامپ تهدید کردند که کشورهایی را که علیه آمریکا رأی دهند رصد کرده و در آینده به تحریم آنها میپردازند. بر این اساس رأی 128 کشور علیه آمریکا را باید سیلی محکم به این کشور دانست.
اما اگر این تبعات اقدام امریکا فروکش کند چه اتفاقی برای فلسطین و قدس رخ میدهد؟
من تهدیدی را گفتم که اگر این داستان صرفاً در حد چند تظاهرات و چند مرگ بر آمریکا و اعتراض ساده باشد و بعد فروکش کند دیگر چیزی به نام فلسطین نخواهد ماند این را قاطعانه میگویم.
گفتید فرصتهایی هم از اقدام ترمپ برای جهان اسلام به وجود آمده درباره آن هم توضیح میدهید؟
بله، اما در باب فرصت باید گفت که این انتفاضه به تنهایی نمیتواند کاری از پیش ببرد بلکه نیازمند شکلگیری یک مثلث است که یک ضلع آن را انتفاضه تشکیل میدهد. انتفاضهای که همان قیام و درگیری است و حتی میتواند ابعاد گستردهتری بگیرد چنانکه این اقدام در فلسطین همچنان ادامه دارد و این شهادتها و اعتراضات و ایستادگیها، بسیار مهم و خوب است. ضلع دیگر مثلث محور مقاومت است. همین محور مقاومت با محوریت ایران از یمن تا داخل غزه اکنون در اوج پیروزی است؛ این پیرویها به ویژه با شکست داعش در سوریه و عراق میتواند تداوم یابد. این مقاومت چنانکه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان اعلام کرده باید در کنار نیروهای جهادی داخل فلسطین اشغالی به صورت راهبردی منسجم و بلند با محوریت مقاومت خارج از سرزمینهای اشغالی وجود داشته باشند و از تکروی خودداری کند.
بنابراین در این میان به دنبال تلاقی و نزدیکی همهجانبه محور مقاومت و نیروهای جهادی داخل فلسطین هستیم و شکلگیری یک اتاق جنگ مشترک میان طرفین. بر این اساس است که سردار سلیمانی از همان روزهای آغازین طرح ترامپ، تماس تلفنی با دو سازمان بزرگ فلسطینی یعنی حماس و جهاد اسلامی برقرار کرد. حقیقتاً ترسی که این تماس تلفنی در دل صهیونیستها ایجاد کرد تظاهرات و اعتراضات دیگر ایجاد نکرد چراکه این تماس اقدامی معنادار بوده است. فردی (سردار سلیمانی) با این گروهها صحبت میکند که فاتح سه میدان سوریه، عراق و لبنان است، پس تماس تلفنی وی امری بسیار مهم و کلیدی است.
ضلع سوم این مثلث شامل جامعه بینالملل میشود. ما از درون آمریکا گرفته تا اروپا، شبهقاره، آفریقا و تقریباً در سراسر جهان علیه اقدام آمریکا تظاهرات داشتهایم. دو قطعنامه در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل علیه آمریکا و نیز اجماعی که در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی ایجاد شده، نباید از دست داد. اما این سه ضلع در صورتی که ما نتوانیم این شعلههای روشن شده را تقویت و به درون فلسطین اشغالی ارسال کنیم و دامنه آن را تشدید و حتی به فازهای امنیتی سوق دهیم ، بلاشک این شمع را خاموش خواهد کرد. بنابراین باید یک اقدام امنیتی خاصی علیه منافع آمریکا ایجاد شود. به هر حال آمریکا در منطقه پایگاههای بسیاری دارد که در کشورهای عربی تا افغانستان و پاکستان و حتی در سوریه مستقر هستند. اگر تهدیدات امنیتی علیه این کشور صورت نگیرد
آقایانی که درباره برجام مثل بلبل صحبت میکردند حالا چرا در یکی از همایشها و راهپیماییهای حمایت از قدس شریف شرکت نمیکنند؟
خیال آمریکا کماکان راحت خواهد بود و لذا به سیاستهای خود ادامه میدهد، به نظرم نباید گذاشت خیال امریکا از اقدام غیرقانونی که انجام داده راحت شود و تبعاتش کم شود.
این اقدامات صرفاً در قبال آمریکا باید باشد و یا در قبال صهیونیستها نیز باید صورت گیرد؟
معتقدم اول آمریکا. اقدامکننده آمریکا بوده و لذا باید به این اقدام آمریکا پاسخ قاطع داد که بداند این واکنش دیگر آن واکنشهای قدیمی ساده نیست و آمریکا نمیتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد. اگر مسلمانان در برابر این رفتار آمریکا واکنش قاطع نداشته باشند قطعاً ضرر خواهند کرد. آنچه در این میان میتواند روی واکنشها تأثیر منفی داشته باشد مسئله پلیس خوب و بد است.
آمریکا پلیس بد است در حالی که ترامپ با ماکرون رئیسجمهور فرانسه صحبت کرده که محور این وضعیت باشد تا فشار از روی آمریکا برداشته شود. اولین اقدامی که فرانسه صورت داد دعوت ابومازن به فرانسه بود و آنجا بود که ماکرون ادعا کرد که فرانسه از طرح دو دولتی حمایت میکند تا به نوعی پلیس خوب این ماجرا باشد. این صحبت یعنی آنکه آقای محمود عباس فلسطینیها را خاموش کن تا ما وارد مذاکره شویم. مذاکرهای که پس از 21 سال هیچ دستاوردی برای فلسطینیها نداشته و صرفاً به امتیاز دهی منجر شده ادامه یافتنش هم دستاوردی نخواهد داشت.
بُعد دیگر طرح چنان بوده که کشورهای عربی یک حمله رسانهای ایجاد کنند که آقای ابومازن به دلیل رفتارهای آمریکا با این کشور مذاکره نکند اما با فرانسهای که میتواند نقش میانجی باشد وارد مذاکره شود.
مأموریت دیگر کشورهای عربی این است که اگر مقاومت در برابر این اقدام فرانسه موضعگیری کرد به آن اتهام بزنند که مقاومت شامل کشورهای شروری است که اجازه برقراری امنیت در منطقه را نمیدهد. اینها تهدیداتی است که میتواند بر موقعیت پیش آمده مبنی بر وجود یک اجماع جهانی علیه آمریکا و صهیونیستها و حمایت از فلسطین را تحت تأثیر خود قرار دهند.
اما پیشبینی شما از آینده این جریانها ایجاد چیست؟
پیشبینی من بر دو اساس دیدگاه مثبت و منفی است. دیدگاه منفی و بُعد منفیای که میتوان متصور شد بر این اساس است که اگر این مثلث شکل نگیرد و آتش انتفاضه فروکش کند دیگر فلسطینی وجود نخواهد داشت.
اما در جبهه فرصت، نباید از این امر غافل شد که ما خیلی امتیازات داریم که اگر این را خوب به کار گیریم میتوانیم آمریکا را زمینگیر کنیم تا آنها هزینههای سنگینی را بابت اقدام غیرقانونی خود مبنی بر اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی بپردازند، فرصتهایی که حتی میتواند به عقبنشینی امریکا در این امر منجر شود.
خب در اینباره و استفاده از فرصتها برای عقب راندن امریکا از خواسته غیرقانونی خود دستگاه دیپلماسی چگونه باید عمل کند. سردار سلیمانی را فرمودید ولی به طور اخص درباره دستگاه دیپلماسی نگفتید که آیا میتواند کاری برای تحقق فرصتها انجام دهد؟
بله میتواند. البته باید دید که ایران اکنون در حوزه دیپلماسی در کجای قضیه است. نام عربستان هست و سایرین. اکنون باید دو محور فعال شود یکی دیپلماسی ما به عنوان یک عدد و فاکتور مهم در اصل بحران یعنی ایران باید مطرح شود. در حوزه محوری که معتقدم سردار سلیمانی با آن تماسی که با جنبشهای مقاومتی داشت، کار لازم را انجام داد، اکنون نوبت دستگاه دیپلماسی است. نخستوزیر مالزی برای حمایت از قدس شریف میآید و دو کیلومتر راهپیمایی میکند و بعد هم خودش علیه رژیم صهیونیستی سخنرانی میکند. اما سوال اینجاست که کدام یک از مسئولان دیپلماسی ما چنین کاری کردهاند؟
الان وقت ابتکار عمل است و باید وارد عمل شد، دشمن میخواهد ایران را منزوی کند. وقتی در محور مقاومت حاج قاسم حرکت میکند دستگاه دیپلماسی و دولت باید همراه آن شود نه تنها یک مسئول در نماز جمعه، آقایانی که درباره برجام مثل بلبل صحبت میکردند حالا چرا در یکی از همایشها و راهپیماییهای حمایت از قدس شریف شرکت نمیکنند؟ من به همه آقایان طلبهها، مقامات و پارلمانیها و وزیر خارجه و... میگویم هر کدام از شما باید روزانه تظاهرات کنید. آقای اردوغان میرود یک فلسطینی را در آغوش میگیرد و کار تبلیغاتی میکند برای همین میگویم که مقامات ایرانی هم باید تلاش کنند که در میدان بمانند و اجازه ندهند که گوی سبقت را از ایران بربایند. باید همچنان پرچمداری ایران در فلسطین و منطقه حفظ شود.
منبع: سیاست روز