بحران‌آفرینی آمریکا در جهان

مسائل حاد اقتصادی در آمریکا سبب شده کاخ سفید چاره‌ای جز در پیش گرفتن سیاست اول آمریکای ترامپ نداشته باشد.
کد خبر: ۲۸۱۰۶۱
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۲:۳۰ - 27February 2018

بحران آفرینی آمریکا در جهانبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس، پایگاه اینترنتی مرکز مطالعات بین‌المللی راهبردی در گزارشی تحت عنوان «‌الگوی یمن؛ مدلی برای سیاست خاورمیانه‌ای آینده آمریکا»‌ نوشت: بر اساس این گزارش سهم آمریکا در تحولات کنونی در سوریه هنوز هم قابل توجه است. دست کم دو هزار نظامی آمریکا برای تامین امنیت نواحی آزاد شده از اشغال داعش تعهد نامحدود دارند، اما کسانی که به دنبال ترسیم دورنمایی از سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا هستند باید نه به سوریه، بلکه به یمن توجه داشته باشند. چرا که دولت آمریکا در مناقشه یمن در قامت تمام و کمال استفاده از قدرت نظامی خود ظاهر شده است. آمریکا هواپیماهای جنگنده کشورهای متحد خود را در جنگ یمن سوخت گیری مجدد می‌کند، به آنها انواع تسلیحات و مهمات می‌فروشد و جنگنده‌های آمریکایی مواضع القاعده و داعش را با همکاری متحدان عرب خود در یمن بمباران می‌کنند. از فشردگی دیپلماسی همانند آنچه در سوریه شاهد هستیم،‌ در یمن خبری نیست و از ماه‌های آخر تعاملات سیاسی ریاست جمهوری اوباما تاکنون سیاست آمریکا در یمن به همین منوال بوده است. تصور می‌رود پیش فرض غالب در خصوص اوضاع یمن این است که آمریکا نباید در پی حدس زدن اقدامات ثانویه متحدان خود در منطقه باشد. بر این اساس مشکل کلی در یمن در هر صورت قابل تحمل است و گروه‌های درگیر در نهایت باید خودشان مشکلاتشان را حل کنند. این همان الگوی جدید سیاست آمریکا در منطقه خاورمیانه است که هم اکنون در یمن شاهد آن هستیم. 

آنچه سبب شده است آمریکا از زمان دولت اوباما چنین سیاستی را در پیش بگیرد بحران‌های اقتصادی ای می‌باشد که این کشور از دهه گذشته با آن روبرو شده است. 

مسائل حاد اقتصادی و اجتماعي در آمریکا باعث شده که ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی 2016 آمریکا شعار «اول آمریکا» را مطرح سازد و از متحدان آمریکا در اروپا، شرق و غرب آسیا در خواست کند که بيشتر مسئولیت حفظ امنیت خود را بر عهده گیرند. برخي از مسائل اقتصادی و اجتماعی آمريکا عبارت است از:

بحران امنيت شهروندان به علت آزادي تجارت اسلحه 

فقر کامل بیش از پنج میلیون آمریکایی بر اساس استانداردهای جهانی

فرسودگی شدید تاسیسات عمومی در شهرهای آمریکا 

پيش از ترامپ، باراک اوباما رئيس جمهور سابق آمريکا نيز صراحتاً از شعار «اول آمريکا» با اين مضامين حمايت کرده بود: آمریکا دیگر در بحران‌هایی که مستقیماً تهدیدی علیه آمریکا به شمار نمی رود مداخله نمی‌کند و شرکای آمریکا باید بیش از پیش در حفظ امنیت خود مشارکت کنند.

ظاهراً این سیاست آمریکا هم در خاورمیانه و هم در اروپا و شرق آسیا چندان به مذاق متحدان واشنگتن خوش نیامد با این حال ظاهراً کاخ سفید ناگزیر از ادامه این راه است و معتقد است متحدانش نيز باید به تدریج به آن عادت کنند. 

به گزارش ­پایگاه اینترنتی مرکز مطالعات بین‌المللی راهبردی حتی بخشی از این سیاست را می‌توان در رویکرد کنونی کاخ سفید در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطینیان نیز مشاهده کرد که بیشتر بر هر آنچه طرف‌های درگیر بر سر آن موافقت می‌کنند تاکید دارد و اینکه آمریکا نیز با هر آنچه طرف‌های درگیر موافقت کنند، موافق است. 

اگر این تحولات را نشانه عزم آمریکا برای کاهش حضور نظامی خود در اقصی نقاط جهان قلمداد کنیم نمی‌توانیم از دو واقعیت غافل شویم: 

یکی اینکه، این تحولات ممکن است منجر به ايجاد خلا سیاسی و نظامی در جهان شود و منافع آمریکا را به جد به مخاطره اندازد، خلا سیاسی که ممکن است به سرعت با نقش‌آفرینی رقبای منطقه‌ای و جهانی آمریکا - روسیه و چین - پر شود. شاید ظاهر شدن دوباره روسیه در عرصه بین‌المللی در سال‌های گذشته در حد و اندازه یک قدرت جهانی بزرگ و موثر ناشی از ارزیابی هوشمندانه مسکو از ضعف‌های رقبای غربی خود بخصوص آمریکا باشد. 

ظاهراً آمریکایی‌ها این خلا سیاسی و نظامی را پیش بینی کرده‌اند و برای آن نیز راه‌حلی در نظر گرفته‌اند این راه‌حل ظاهرا توسل به بحران‌آفرینی در شرق و غرب آسیا - بحران‌هایی چون دریای چین، مناقشه کره شمالی، پدیده داعش در سوریه، عراق و مناقشه یمن و ... - نیست. برخي از بحران آفرينی های آمريکا عبارت است از:

جلوگيری از حصول توافق بين کره شمالی و جنوبی

دامن زدن به بحران دريای چين

بحران آفرينی در اراضی اشغالی با حمايت از طرح انتقال پايتخت صهيونيستی به قدس و انتقال سفارت آمريکا به اين شهر

سازماندهی و تجهيز تروريست ها در سوريه و عراق 

حمايت سياسی و نظامی از عربستان در مناقشه يمن 

پرواز هواپيماهای شناسایی آمريکا در مرز روسيه 

از طریق این بحران‌آفرینی‌ها آمریکا سعی می‌کند هم کشورهای ذینفع در این بحران‌ها و مناقشه‌ها را مشغول به یکدیگر کند و هم رقبای خود را در باتلاق این بحران‌ها گرفتار نمايند. 

دوم اینکه، مشارکت دادن بیشتر متحدان آمریکا در حل مسائل امنيتی خود طبیعتاً این کشورها را به سمت خود اتکایی امنيتی سوق می‌دهد در نتیجه طبیعی است که متحدان این کشور در آینده مثل گذشته از کاخ سفید حرف شنوی نداشته باشند. البته به نظر می رسد تمهيداتی در اين زمينه در کاخ سفيد انديشيده شده است، تمهيداتی چون وابستگی ساختار اقتصادی اين کشورها به آمريکا. 

افزایش قابل توجه بودجه نظامی آمریکا در دولت دونالد ترامپ - که سیاستی کاملاً مغایر با کاهش صدهای میلیارد دلاری این بودجه در دولت باراک اوباما بوده است- می‌تواند بیانگر این باشد که سیاست دولت اوباما مبنی بر مداخله نظامی نکردن آمریکا در بحران‌هایی که مستقیماً امنیت این کشور را تهدید نمی‌کند یا به تعبیر دیگر شعار انتخاباتی اول آمریکا ترامپ به شکست انجامیده است. با اين حال به نظر می رسد اوضاع اقتصادی آمریکا آنقدر خراب است که احتمالا افزایش بودجه نظامی آمریکا در دولت ترامپ تنها ژستی تبلیغاتی داشته باشد.

منبع: صدا و سیما

نظر شما
پربیننده ها