به گزارش خبرنگار دفاعپرس از استان کرمان، رزمندگان اسلام بهویژه شهدای دفاع مقدس، زندگی را با فکر و ایدههای خلاقانه انجام میدادند و اقتصاد مقاومتی را در جبهههای نبرد اجرا میکردند.
در همین راستا، برای تحقق شعار و منویات مقام معظم رهبری در زمینه اقتصاد مقاومتی، باید آن را در اردوهای راهیان نور فرهنگسازی کنیم و برای عینیت بخشیدن و توجه بیشتر نسل جوان به مصداقهای رفتاری و سبک زندگی رزمندگان و شهدا گام برداریم.
در دفاع مقدس رزمندگانی بودند که از امکانات موجود به بهترین شکل بهره میبردند و گاهی با قوه خلاقیت و ابتکار خود، محدودیتها و کمبودها را با فکر خلاق و بینش و بصیرت انقلابی خود به فرصت تبدیل کرده و ابتکارات جالب و شگفتانگیزی با کمترین امکانات موجود خلق میکردند.
«علی شریفی» جانباز ۵۰ درصد دوران دفاع مقدس و از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله کرمان است. وی از دوران دبیرستان در جبههها حضور یافت و در عملیاتهای مختلفی از جمله عملیات«والفجر»، «کربلای ۴»، «کربلای ۵»، «رمضان»، «خیبر»، «بدر»، «والفجر مقدماتی»، «کرخه نور» و «امالحسنین» حضور داشت.
این رزمنده دوران دفاع مقدس هر ساله برای تجدید خاطرات جبهه و جنگ و نیز انتقال ارزشهای دوران دفاع مقدس، راهی سرزمین نور میشود تا صحنههایی از جبهه و جنگ را برای نسل جدید روایتگری کند.
وی در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس، در مورد خاطرات رزمندگان بهویژه شهدا در موضوع اقتصاد مقاومتی توضیحاتی میدهد که در ادامه این خاطرات را میخوانید:
«کبابِ نان» در جبهه برای جلوگیری از اسراف
یک روز در جمع رزمندگان نشسته بودیم که شهید «زندی» به رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله میگوید: «امروز کباب داریم، هیزیم تهیه کنید، میخواهیم کباب درست کنیم».
برای فراهم کردن هیزم همه تلاش کردیم و هیزم مفصلی فراهم شد، «زندی» یک گونی لبریز از «سمبه» اسلحه را که بهعنوان سیخهای کباب آماده کرده بود، آورد. بعد کنارههای نانهای خمیر را به سیخ کشید و روی ذغال گرفت و کباب کرد، همه را خوردیم تا اسراف نشود.
توجیح شهید زندی این گونه بود که مردم این نانها را با دل و امید برای ما میفرستند تا بخوریم و بجنگیم، نباید آنها را اسراف کنیم.
ساخت تسبیح با فشنگ و غرامت جنگی برای تاوان
شهید «قاسم زینعلی شریف» یکی از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله استان کرمان، یک روز در منطقه «شلمچه» با تیرها و فشنگها تسبیح درست میکند و سرب داخل تیرها را خالی میکند و یک تیر درشت را به عنوان سر تسبیح قرار میدهد.
وی به فرمانده و دوستان خود میگوید که با تیرها تسبیح درست کردم، دوستانش گفتند: «کار خوبی نکردی باید با هر تیر یک عراقی را میکشتی، اسراف کردی». قاسم زینعلی خیلی ناراحت شد و در فکر فرو رفت تا بتواند کار خود را جبران کند.
«حمید شفیعی» فرمانده گردان به این کارش اعتراض کرد و بعد این خبر به فرمانده گروهان (شهید) «علیاکبر بختیاری» رسید، وی هم ناراحت شد و سرانجام خبر به گوش حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر رسید، وی گفت: «اسراف کردی ۱۰۰ تیر را حرام کردی». زینعلی برای جبران کار خود را به محور عراقیها رساند و یک آر.پی.جی و یک قطار فشنگ را از دشمن به غنمیت گرفت و برای گردان آورد.
رزمندگان به زینعلی مشکوک میشوند و حاج «قاسم سلیمانی» را در جریان میگذارند، حاج قاسم میپذیرد که زینعلی به خاطر جبران اشتباهش این کار را انجام داده است و وی را تشویق میکند.
روش ابتکاری برای وصل سیمهای قطع شده تلفن
در زمان جنگ باید ارتباط مخابراتیمان مرتب حفظ میشد تا از اوضاع و احوال منطقه و محوری که بودیم و نیز محورهای اطراف خود با خبر باشیم، سیمهای مخابراتی تلفن صحرایی خمپاره و ترکش میخورد و مرتب پاره میشد، گشت میزدیم تا بفهمیم که کدام پاره شده است تا ارتباط را دوباره برقرار و سیمها را وصل کنیم.
شهید ابراهیمی، مسئول مخابرات و ساخت ابزاری با سه کارایی
رزمندگانی که برای دیدهبانی میرفتند، ممکن بود مجروح و یا زمانی که آتش دشمن شدید بود شهید شوند. (شهید) «ابراهیمی» مسئول مخابرات لشکر ثارالله کرمان بود. وی در یک طرح ابداعی، به تراکتورها وسایلی وصل کرد که همزمان سه کار انجام میدادند. چاله میکندند، سیم در چاله میبردند و درون چاله را از خاک پر میکردند.
توپ ۱۰۶ و طرح ابتکاری
هنگامی که رزمندگان میخواستند گلوله توپ ۱۰۶ را شلیک کنند، به طرف کامیون حرکت میکردند که همراه با آن گرد و خاک زیادی بلند میشد، در همین حال دشمن گرای منطقه و محور رزمندگان را میگرفت و آنها را مورد هدف قرار میداد.
برای همین رزمندگان فکر کردند تا به گونهای کار کنند که گرد و خاک بلند نشود و دشمن آمار آنها را نگیرد.
۱۰۶ را با یک فرغون جرکت می دادند یعنی کار کامیون ایفا را انجام میدادند به این ترتیب که پایهای روی آن نصب کرده و با فرغون سریع از خاکریز بیرون آمده گلوله توپ ۱۰۶ را شلیک کرده وسریع به داخل خاکریز بر میگشتند و نیز اگر مورد اصابت گلوله دشمن قرار میگرفتند یک فرغون از بین رفته بود نه یک توپ ۱۰۶ این گونه رزمندگان در دفاع مقدس به فکر حفظ بیت المال و اموال کشور بودند این چنین تلاش کردند نسل جوان باید بدانند برای حفظ کشور تلاش بی وقفهای صورت گرفته است. خوشبختانه نمونه این توپها در حال حاضر در اردوگاه ثار الله اهواز وجود دارد و قابل مشاهده ملاحظه است.
مترسکهای انساننما در محورهایی که تعداد نیروها کم بود
در منطقه «دب حردان» تا لب کارون و از کارخانه «نورد» تا پنج کیلومتری اهواز نیرو نداشتیم، شهید چمران هم حضور داشت، نمیتوانستیم گرای عراقیها را بگیریم، برای همین با یک تکه چوب، کلاه و چفیه، مترسک درست میکردیم، به صورتی که کلاه را روی چوب قرار داده و چفیه را دور کلاه و چوب میانداختیم و مترسکها را در محور و منطقههایی قرار میدادیم تا عراقیها تعداد نیروهایمان را تشخیص ندهند و وقتی با دوربین نگاه میکنند، نتوانند به راحتی پیشروی کنند و احساس کنند که رزمندگان بر سر راه آنها وجود دارند.
توپخانههای دکوری
رزمندگان لولههایی را از کارخانه «نورد» میآوردند و آنها را روی خاکریز گذاشته و روی آنها تور استتار میکشیدند تا دشمن از دور فکر کند که اینها توپخانه است، از همه این فضاسازیها برای منحرف کردن دشمن بهره میبردیم تا بتوانیم سنگر و منطقه را حفظ کنیم.
انتهای پیام/191