دلنوشته/

عید با بوی باروت

عیدی که بوی باروت می‌داد و شکوفه‌های توی جبهه را برای همیشه بهاری کرد.
کد خبر: ۲۸۴۲۸۷
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۲ - 20March 2018

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از استان مرکزی، چند دقیقه‌ای بیشتر به آمدن بهار نمانده بود، خاک‌های نرم جبهه هم بوی شکوفه‌های بهاری می دادند، همه چیز حال و هوای تازگی داشت از شب قبل بچه‌های لباس‌هایشان را شسته بودند.

یکی از بچه‌های گردان هم قول داده بود که به جای عیدی پوتین تمام بچه‌های رزمنده را واکس بزند کنار سنگر فرمانده نشسته بود و فریاد می‌زد آهای واکس صلواتی واکس صلواتی... اتفاقا چه صف شلوغی هم از پوتین‌های خاک و خل گرفته دور تا دور خودش جمع کرده بود.

سفره هفت سین را چیده بودیم یک سینش کم بود حاج ممد گفت که یک رول سیم خاردار بگذاریم دیگر همه چیز آماده تحویل سال بود و بچه‌ها زیر لب مقلب القلوب می‌خواندند.

اصغر با دوربین همیشگی‌اش سوار بر موتور علیرضا از راه رسید روبه بچه‌ها کرد و گفت: برادرهای مومن خودم، آخه کجای دنیا دیدید سال تحویل بشه بدون عکاس!.

کنار سنگر فرمانده ایستاد و گفت: یا الله... یا الله... زود باشین سریع جمع بشین دور هم واسه عکس یادگاری عید... هرکی عکس نگیره از کفش رفته عید امسال عید باروتیه ها...

عیدی که بوی باروت می داد .. عیدی که خیلی از شکوفه های توی جبهه رو واسه همیشه بهاری کرد.

عید با بوی باروت

 انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها