به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بیرانشهر، دفاع مقدس تابلوی تمام نمای عشق و ایثار ملت بزرگ ایران و جلوهای از استقامت و پایداری دلیرمردان سرزمینمان است که در برابر تجاوزگران به زیبایی به نمایش درآمد؛ تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی روزهای درخشانی را در حافظه ملتها به یادگار گذاشته است.
یکی از بزرگترین افتخارات بزرگ ملت مسلمان ایران، پیروزی بر دشمن بعثی عراق بوده که عدهای جان بر کف از کیان انقلاب اسلامی دفاع کردند، فرزندان رشید این سرزمین حماسهها آفریدند و در این میان رزمندگان لرستان با نبرد جانانه خود نقش بیبدیلی ایفا کردند که سخن مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «رزم و نبرد رزمندگان لرستان بیش از آنکه شنیدنی باشد دیدنی است» سند محکمی بر این ادعاست.
یکی از این رزمندگان و مفاخر کشور امیر سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند است که در ذیل به پارهای از زندگینامه و خاطرات این رزمنده غیور میپردازیم.
امیر سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند سال ۱۳۱۶ در خانوادهای متدین و مذهبی در روستای سراب الیاس شهرستان بیرانشهر دیده به جهان گشود؛ اما در همان کودکی دست تقدیر سایه پرمهر و محبت مادر را از سر وی کوتاه کرد.
رزمندهای دلاور از دیار لرستان
وی تحصیلاتش را در دبستان سعادت خرمآباد آغاز و پس از گذران مقاطع تحصیلی یک روز در همان دوران در کنار پدر مرحومش به خرمآباد میرود و با سرهنگ خواجوی از فرماندهان وقت ارتش خرمآباد دیدار میکند و سرهنگ خواجوی با توجه به قامت بلند و ساختار فیزیکی وی پیشنهاد تحصیل در دانشسرای ارتش را به او میدهد.
سرانجام با پایان دوره متوسطه نظام مفتخر به کسب مدرک دیپلم ریاضی میشود و پس از طی 2 سال دورههای نظامی در کرمانشاه و تهران با درجه ستوان سومی پا به عرصه نظامیگری گذاشت و در این عرصه نیز بسیار فعال بود.
در دوران جنگ تحمیلی در مسئولیتهای مختلفی بهویژه فرماندهی لشکر ۸۴ ارتش لرستان که از طرف همرزم شهیدش سپهبد صیاد شیرازی معرفی شد انجام وظیفه کرد و همچنین رشادتها و شهامتهای منحصربهفرد وی باعث شد از طرف مقام معظم رهبری رئیسجمهور وقت، مدال فتح و لوح سپاس دریافت کند.
این در حالی بود که همواره صدامیان از هیبت نام و واقعیت غیرت این ابرمرد بیادعا لرزه بر اندام داشتند و بارها مورد تهدید آنها قرار گرفت حتی در رادیوی عراق وی را تهدید میکردند گرچه این تهدیدها هیچوقت در روحیه ایثارگری این دلاورمرد تأثیری نداشت.
رشادت فرمانده لرستانی در عملیات فتحالمبین
عملیات فتحالمبین که دوم فروردینماه سال ۱۳۶۱ با رمز یا زهرا با هدف باز پسگیری مناطق دشت عباس، علی گره زرد، تینه، پل رودخانه چنجاب، ارتفاعات عین خوش و تصرف پادگان عین خوش، تپههای کمر سرخ، تیشه کن، تپههای ۲۰۲ و مواضع توپخانه دشمن، تصرف جاده ارتباطی استانهای خوزستان و ایلام انجام شد، این شیرمرد بهعنوان فرمانده تیپ مستقل لشکر ۸۴ فعالیت داشت.
در این عملیات خیره کننده و پیروزمندانه، در غرب دزفول از عین خوش تا میشداغ حدود 100 کیلومتر از پل کرخه تا عمق حدود ۸۰ کیلومتری خاک میهن از وجود ارتش بعث عراق آزاد شد و ۱۲ قبضه توپ ۱۳۰ ميلیمتری کششی، ۶ قبضه توپ ۱۲۲ م - م، دهها تانک و نفربر و بیش از هزاران سلاح سبک و سنگین توسط تیپ مستقل ۸۴ به غنیمت گرفته شد و حدود ۲۵۰۰ نفر از نیروهای عراقی اسیر یورش دلاورمردان لشکر عملیاتی ۸۴ خرمآباد شدند.
مأموریتهای عملیات فتحالمبین به گردان ۱۳۹ به فرماندهی سرگرد لایق و بسیار شجاع شهید شاهمراد نقدی محول شد که منجر به تصرف قرارگاه لشکر و توپخانه دشمن در ارتفاعات ۲۰۲ در غرب دشت عباس شد و این پیروزی مهم و ارزشمند را نصیب تیپ مستقل ۸۴ خرمآباد کردند.
جانفشانی تیپ مستقل 84 خرمآباد در عملیات فتح المبین
این در حالی بود که صدام گفته بود اگر ایرانیان بتوانند سایتهای ۴و۵ واقع در عین خوش را آزاد کنند کلید شهر بصره را تقدیم آنان خواهد کرد، بنابراین کلید فتحالمبین در عین خوش بود که به دست دلیرمردان تیپ مستقل ۸۴ خرمآباد فتح شد.
برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای این رزمنده لرستانی با وی به گفتوگو پرداختیم که به خبرنگار دفاع پرس گفت: در عملیات محرم که آبان ماه سال 61 صورت گرفت شهید خرازی درخواست کرد که این عملیات بهصورت جداگانه کار شود و پس از این دیدار، شهید خرازی پیشانی من را بوسید و خداحافظی کرد.
وی افزود: به ما ابلاغ شد که تمامی مناطق اشغال شده از حمرین در منطقه موسیان و عین خوش تا دهلران را پس بگیریم که طراحی عملیات از چهار محور انجام شد.
امیر سرتیپ بیرانوند عنوان کرد: ما واحد تیپ ۸۴ خرمآباد بودیم که در یک محور قرار داشتیم و شهید خرازی نیز مسئولیت یک محور را بر عهده داشت، محورهای دیگر نیز به لشکر ۲۱ و تیپ ۵۸ قزوین و نیروهای سپاه و بسیج واگذار شد.
وی عنوان کرد: با وجود اینکه بارندگی بود و پل رودخانه دویرج در حال فروریختن بود ولی در همان ساعات اولیه عملیات، چند گردان از رودخانه عبور کردند ولی چون پل در حال تخریب بود دستور دادم تا قبل از رسیدن واحد مهندسی هیچ کسی از رودخانه عبور نکند.
این فرمانده لرستانی دوران دفاع مقدس تصریح کرد: بارندگی شدت گرفت و وضعیت بسیار بدی بود بهطوری که خبر رسید نیروهای شهید خرازی در سیل گرفتار شده و حدود ۶۰۰ نفر از آنان در رودخانه غرق و شهید شدند.
وی خاطرنشان کرد: سنگرهای عراقی روبهروی ما قرار داشت و از طرفی ارتباطمان با عقبه لشکر قطع شده بود، در این شرایط شب را به صبح رساندیم و لشکر ۲۱ تهران و مهندسی ۹۲ اهواز حضور یافتند و سه پل مختلف بر روی رودخانه احداث کردند که توانستیم حمله را آغاز کنیم.
تسخیر تجهیزات دشمن
امیر سرتیپ بیرانوند گفت: عملیات آغاز شد و نیروهای لشکر، تانکهای عراقی را با آرپیجی منهدم کردند سپس مواضع و سنگرهای عراقی تسخیر شد و حالا به خطوط مرزی رسیده بودیم؛ با این اقدام چنان ترسی به دل دشمن افتاده بود که با دوربین نیروهای عراقی را میدیدیم وضعیت بسیار آشفتهای داشتند و در حال فرار بودند.
وی بیان داشت: در این حال با بیسیم به گردانها اعلام کردم همه در خط مرزی موضع بگیرند و دستور حمله دادم و وارد خاک عراق شدیم، زمانی به تأسیسات و چاههای نفتی رسیدیم خبری از ارتش عراق نبود و تنها دو اسیر عراقی گرفتیم.
این فرمانده لرستانی دوران دفاع مقدس افزود: دو اسیر را بدون این که بازرسی کنم سوار ماشین کردم و پس از ساعتها سرکشی و سازماندهی واحدها به دلیل خوشحالی از این پیروزی متوجه اسرایی که همراه داشتم نشدم و وقتی پشت سرم را نگاه کردم دیدم دو درجهدار عراقی پشت سرم هستند و گریه میکنند که پس از اینکه به قرارگاه رسیدم اسرا را به شهید صیاد شیرازی تحویل دادم.
انتهای پیام/