به گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، شاید بتوان عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان را با اخبار مختلفی که حاکی از ملاقات مقامات اسرائیل و عربستان بود به سال‌هایی پیش از جنگ‌های 33 روزه اسرائیل و لبنان نسبت داد. اسناد فاش شده توسط پایگاه خبری الشرق قطر، گویای نزدیکی ریاض و تل‌آویو است که از سال 2002 آغاز شده است. در 25 آبان 1396 شبکه 10 تلویزیون اسرائیل اعلام کرد روابط ریاض و تل‌آویو علنی می‌شود و در مصاحبه ای با یک روزنامه عربی، گادی آیزنکوت رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی گفت اسرائیل و عربستان سعودی با یکدیگر توافق کاملی خصوصا درباره ایران دارند.
هشدار عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه «رای الیوم» حاکی از تشکیل ائتلاف عربی-اسرائیلی برای اتمام جنگ رژیم اشغالگر و فلسطین و طرح تاسیس یک کشور فلسطینی در صحرای سینا که متعاقب آن گسترش نوار غزه و انضمام کرانه باختری به اردن با حمایت مالی کشورهای عضو همکاری خلیج فارس بود. با این وجود نمی‌توان ابتکار این طرح را به ترامپ نسبت داد؛ زیرا قبل از روی کار آمدن ترامپ استراتژیست‌های آمریکایی بر روی آن کار می‌کردند. نقشه‌ای که می‌تواند آغازگر دومینوی تجزیه کشورهای خاورمیانه، گسترش اراضی رژیم اشغالگر قدس و افزایش تنش در این منطقه باشد. تقبل هزینه این طرح از سوی کشورهای عضو همکاری خلیج فارس به دلیل توهم چتر امنیتی ایالات متحده در منطقه می‌باشد. این طرح می‌تواند در کوتاه مدت به آنها احساس امنیت بدهد؛ اما در میان مدت به ضرر این نظام‌ها و تمامیت ارضی کشورهای آنها باشد.
در همین راستا، شیخ نبیل قاووق عضو شورای مرکزی حزب‌الله لبنان گفت: عربستان صدها میلیارد دلار برای خرید تسلیحات خرج می‌کند؛ اما نه برای هدف قرار دادن اسرائیل، بلکه این پول‌ها را برای هدف قرار دادن یمن، ایران و مقاومت پرداخت می‌کند.
رویکرد اسرائیل و آمریکا نسبت به ایران از ابتدای وقوع انقلاب اسلامی ایران یکسان بود که به گفته دکتر سریع القلم استاد دانشگاه شهید بهشتی در دو سیاست حداقلی (تحریم، انزوا و تضعیف) و سیاست حداکثری (تغییر رژیم) همراه است. در سیاست حداقلی مهار ایران و جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه و مشروعیت زدایی با اعمال تحریم‌های چند‌جانبه و خصوصا تحریم‌های اقتصادی، همراه بوده است. تا بدین ترتیب سبب نارضایتی اقشار مختلف مردم در ایران شده و در داخل کشور ناآرامی ایجاد کرده و باعث تضعیف جمهوری اسلامی شود. دو کشور عربستان و اسرائیل با ائتلاف خود در تشویق و ترغیب سیاست تضعیف و انزوای سیستم جمهوری اسلامی بسیار فعال هستند که همراه با توقف سرمایه‌گذاری خارجی در ایران که از سیاست‌های اصلی آمریکاست، پیگیری می‌شود. تغییر رژیم ایران در دولت ترامپ نسبت به دیگر روسای جمهور این کشور با جدیت بیشتری دنبال می‌شود؛ زیرا 1-حامیان تغییر رژیم در دولت ترامپ در صحنه سیاست‌گذاری حضور دارند، 2- طرح تغییر در کنگره حامیان زیاد دارد، 3- اعمال تحریم‌ها برای تعضیف توان اقتصادی ایران جدی‌تر شده است و 4- تعارض نفوذ رویکرد‌های ایران در منطقه با حضور اسرائیل و عربستان به این طرح قوت بخشیده است. به همین دلیل مثلث ائتلاف آمریکا، اسرائیل و عربستان با یک سیاست حداقلی (تحریم، انزوا و تضعیف) و سیاست حداکثری (تغییر رژیم) مجموعه‌ای از فعالیت‌های حقوقی، سیاسی، اقتصادی، منطقه‌ای و بین‌المللی را دنبال می‌شود.
ائتلاف آمریکا و عربستان تعارضی واضح با ارزش‌های ایده‌الیستی و لیبرالیستی آمریکا دارد ارزش‌هایی چون دمکراسی، دفاع از آزادی‌های فردی و ... دارد، که هیچ یک در عربستان سعودی بارز نبوده است و این کشور همواره یکی از مستبدترین رژیم‌های منطقه و جهان بوده است. منافع آمریکا و وجود منابع عظیم نفتی عربستان و جایگاه این کشور میان کشورهای عرب منطقه سبب شده است تا آمریکا نه‌تنها جنایات این کشور را تقبیح نکند، بلکه با اقدامات ضدبشری عربستان سعودی در کشتار مردم بی‌دفاع یمن نیز مشارکت کند. جنگ‌های 33 روزه نقطه عطف شکل‌گیری ائتلاف مثلث شوم اسرائیل، آمریکا و عربستان بود؛ زیرا افسانه شکست ناپذیری اسرائیل و گنبد آهنین اسرائیل در بعد نظامی با پیروزی حزب الله که از سوی ایران حمایت می‌شدند، به سخره گرفته شد. این شکست لزوم تقویت اسرائیل در منطقه را بارزتر کرد که ائتلاف عربستان با اسرائیل به آن فعلیت بخشید و سه ضلع شوم این مثلث جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده است.
انتهای پیام/ 431
