به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، همین یک جمله امام راحل در وصف خوزستان و اهالی اش که گفته بود «خوزستان دِین خود را به اسلام ادا کرد» کافی است تا عمق ارادت و جانفشانی مردم این دیار به اسلام و ایستادگی پای آرمان های انقلاب را بفهمیم. این موضوع نه فقط از دلاوری ها و حماسه آفرینی های مردم خوزستان در هشت سال دفاع مقدس و دوران انقلاب اسلامی بلکه در طی سال های اخیر و حضورشان در جبهه مقاومت عراق و سوریه نیز مشهود است.
طی سال ها جنگی که به دامن کشورهای منطقه افتاده است بسیاری از فرماندهان کهنه کار و جوانان مومن و انقلابی این استان لباس رزم بر تن کردند و قدم هایشان را فراتر از مرزهای سرزمینی گذاشتند تا از انسانیت دفاع کنند. «حجت الاسلام مصطفی خلیلی بلوطکی» از جمله شهدای مدافع حرم است که سال 1367 در اهواز به دنیا آمد و در سن نوجوانی پس از هجوم تکفیری ها به سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به این کشور رفت تا سرانجام در روز یکشنبه 12 بهمن ماه سال 1394 به همراه چند تن از همرزمانش در سن 27 سالگی به شهادت رسید. در ادامه توصیف کوتاهی از خانواده شهید را در توصیف ویژگی های او می خوانیم.
در ادامه خواهر شهیدخلیلی گفت: پاهایش را جلوی هیچ کس حتی کودکان دراز نمی کرد، جلوی محارم خود هم پیراهن نازک نمی پوشید و همواره پوشش مرتب و کامل داشت.
اگر خطایی از اطرافیان می دید غیر مستقیم تذکر می داد برای مثال اگر روسری ما کمی عقب می رفت و حجابمان ناقص می شد به مادرمان می گفت که به ما تذکر بدهد یا اینکه مطلــب را خطــاب به بچــه ها می گفت تا ما متوجه بشویم. روی حـجاب بانــوان خیلی تأکــید داشت، سعی می کرد با خــانم های بدحـجاب فامیل روبرو نشود و در معرض ظاهر نامناسب آنها قرار نگیرد.
در کارهای منزل به همسرش کمــک مــی کرد ظرف شستن، نگهداری فرزند و هر کار دیگری که می توانست انجـام می داد. مـردی نبود که کار کردن در خانه را عار بداند به ســایر آقایان هـم همین توصیه را می کرد.
بسیار اهل کمک کردن به افراد بی بضاعت و نیازمــند بود ولی چیزی در اینباره به کسی نمی گفت و من اتفاقی متوجه کمک هایش شدم.
ابدا بـه چهره زن نامحرم نگاه نمی کرد، از کودکی اهل عبادت بود و نماز اول وقتش هرگز ترک نشد.
مادر شهید خلیلی نیز گفت: هر زمان از درب خانه که وارد می شد صورتم را می بوسید، دستم را می بوسید، صورت پدرش را می بوسید، بسیار گرم و صمیمی با ما احوال پرسی می کرد و احترام می گذاشت، هر غذایی نزدش می گذاشتم می خورد و هیچ نمی گفت، فقط تذکر می داد که قبل از غذا بگویم بسم الله الرحمن الرحیم و بعد از غذا بگویم الحمدالله.
انتهای پیام/ 141