آوینی سنگ بنای یک بازسازی تئوریک را گذاشت

مسائلی که آوینی مطرح کرده هنوز از مسائل ما است. او مسایل جدیدی را درحوزه تئوریک پیش روی مخاطبان قرار داد و سنگ بنای یک بازسازی تئوریک را گذاشت.
کد خبر: ۲۸۵۹۹۰
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۸ - 09April 2018

آوینی سنگ بنای یک بازسازی تئوریک را گذاشتبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سید مرتضی آوینی که پس از شهادت به سید شهیدان اهل قلم معروف شد، علاوه بر فعالیت در زمینه سینما و فیلم مستند، آثار مکتوبی را هم در زمینه‌های مختلف از خود به جا گذاشته است. در آستانه شهادت آوینی، نظرات برخی اندیشمندان را درباره ابعاد شخصیتی و وجوه اندیشه ای آوینی جویا شده‌ایم که در ادامه می‌ خوانید؛

آوینی؛ از پیشینه روشنفکری تا انقلاب اسلامی

«شهریار زرشناس» در سخنانی در خصوص شهید آوینی و روند شکل‌گیری اندیشه او گفت: نیروهایی که ما به عنوان نیروهای حزب اللهی یا بچه مسلمان می‌شناسیم معمولاً از خانواده‌های مذهبی، سنتی و متدین هستند و پیشینه سنتی آنها چنین بافت و ساختاری را نشان می‌دهد. شهید آوینی از این قشر نبود و از یک پیشینه روشنفکری به اسلام انقلابی یا اسلام امام خمینی رسید و خودش این فکر را انکار نمی‌کرد. خانواده او خانواده مذهبی بود ولی خودش در فضای روشنفکری بیشتر سیر کرده بود. آوینی قبل از انقلاب در اصلی‌ترین کانون هنر مدرن ایران یعنی در دانشکده هنرهای زیبا درس می‌خواند و آدم مطرح و تأثیرگذاری در آنجا بود. بسیاری از افراد روشنفکر دوستان او بودند و این موضوع را پنهان نمی‌کرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه «توفیق این را داشتم که وقتی آوینی در مجله سوره بود، ساعت‌های متمادی در اتاق سردبیر با او حرف بزنم» تصریح کرد: آوینی هرگز آدم پنهانکاری نبود و می‌گفت افکار روشنفکری داشته و نیچه می‌خوانده ولی امام خمینی در او تحول ایجاد کرده‌است. بنابراین آوینی از متن تفکر آوانگارد و روشنفکری رسیده بود به انقلاب اسلامی و برای همین هم خطاب به روشنفکران می‌گوید: «من از انتهای یک راه طی شده می‌آیم» یعنی نیست‌انگاری آن دنیا را تجربه کرده بود و آن را رها کرده و بعد یک زندگی جدیدی پیدا می‌کند.

زرشناس افزود: روشنفکری یک حجاب است که عالم آدمی را عوض و آدمی را محجوب می‌کند، اینکه یک اتفاقی بیفتد و این حجاب خرق شود، این امر بعیدی نیست وعکس آن امر بعیدی است و از سال‌های ۵۷ به بعد این اتفاق برای خیلی‌ها رخ داد و از سال ۵۶ تا ۵۷ جامعه ایرانی بیش از همه تمایل دینی خود را ظاهر کرد، حال اینکه بعدها روندها چه شد این اتفاق در خیلی‌ها رخ داد و آوینی از آن به خورشید تعبیر می‌کرد. آوینی جان آماده‌تری داشت بنابراین تصرف بیشتری کرد و خودش دقیقا می‌گفت که امام خمینی در من تصرف کرد و این موضوع او را دگرگون کرد.

این محقق ادامه داد: در آن دوره بخشی از جامعه روشنفکری ایران هم به صورت خیلی کوتاه مدت با جمهوری اسلامی همراهی نشان دادند و بعد از آن فاصله گرفتند ولی به هر حال در اسفند ۵۷ کانون نویسندگی ایران به دیدار امام خمینی آمدند همان‌ها که بعدها به فحاش‌ترین آدم‌ها علیه انقلاب و اسلام بدل می‌شوند که در آنجا معروف است که سیمین دانشور می‌خواهد دست امام را ببوسد. جلال آل احمد هم درست است که از یک خانواده سنتی آمده بود ولی به حزب توده و دامان اگزیستانسیالیست‌ها رفت و بعد آمد در دامان امام خمینی که بیعت کند و کتاب غربزدگی‌اش را نوشت.

شهید آوینی از حرکت انقلابی خود عدول نکرد

شهریار زرشناس با تاکید بر اینکه شهید آوینی تحول معرفتی و اعتقادی پیدا کرده بود، اظهار کرد: آوینی از منظر روشنفکری نیامد با انقلاب همکاری کند بلکه اعتقاد او به کل عوض و یک آدم مذهبی شد با باورها و اعتقادات کاملاً متفاوت. دوم اینکه شما از ۵۷ به بعد از مرتضی یک گام و حرف نمی‌بینید که او از این حرکت انقلابی خود عدول کرده باشد. یعنی هر چه از مرتضی می‌بینید، همه در این راستا است. افرادی همچون رضا براهنی، باقرپرهام و غلامحسین ساعدی همه یک مقطعی با انقلاب همراهی کردند حتی ساعدی به دیدار امام رفت و علی میرفطروس با انقلاب همراهی کرد اما تا دیدند انقلاب مواضع اسلامی دارد و روحانیت در آن هست، اینها دشمن شدند اما آوینی این موضع را نگرفت. حتی روشنفکران مذهبی همچون بازرگان راجع به انقلاب موضع گرفتند. لیبرال‌ها، مارکسیست‌ها و مدرن‌ها و سکولارها از انقلاب فاصله گرفتند، اما کجا این اتفاق را در مرتضی آوینی می‌بینید؟ او تازه به متن انقلاب می‌رود و خلاقیت‌های او شروع می‌شوند. تازه شروع می‌کند به روایت فتح نوشتن و خواندن و دایم جبهه رفتن واین امر، استمرار او در این راه را نشان می‌دهد که دلیلی است بر اینکه انتخاب راهش احساسی نبوده‌است.

زرشناس تاکید کرد: آنهایی که می‌گویند مرتضی در اواخر عمرش روشنفکر بود به من بگویند کدام روشنفکر در آخرین تصمیم خودش می‌رود به فکه، آن هم با این عبارت که من به جایی می‌روم که ارواح شهدا را فرشتگان به آسمان می‌بردند؟ عالم این آدم چه نسبتی می‌تواند با روشنفکری داشته باشد؟ ما شاهد حضور یک خطیم که هر کس در مسیر خود تکامل پیدا می‌کند تکامل در مسیر یک چیز است و خط عوض کردن و مسیر را تغییر دادن یک چیز دیگر است، آنچه که آوینی در سال ۵۷ تا ۷۲ طی کرد را تکامل می‌توان گفت و به‌خصوص این موضوع در نثر او خیلی واضح است. نثر بعد ۶۸ ایشان نثر عجیب و تاثیرگذاری است و خودش به آن اعتصام می‌گفت. آوینی تکامل در مسیرش پیدا کرد این مساله فقط در نثر نیست بلکه در روند و عمق فکری او هم دیده می‌شود.

وجه اصلی آوینی شخصیت متفکر اوست

وی با اشاره به نقش رسانه‌ها در معرفی شهید آوینی افزود: مرتضایی که رسانه‌ها بیشتر معرفی کردند به خصوص مرتضای بعد از شهادت با او متفاوت بود چون رسانه‌ها در آن زمان با آوینی موضع و تقابل کامل با او داشتند. همچنین حوزه هم با او مقابله داشت و حوزه (هنری) دیگر مرتضی را نمی‌خواست، مجله سوره هم نمی‌خواست تا زمانی که آقا از آوینی تجلیل کرد و این تجلیل آنها را شگفت زده و بهت زده کرد وگرنه اینها اصلا شیوه مرتضی را نمی‌پسندیدند و اصلاً قبول نداشتند این شیوه را اما چون اینها عمق نظری مرتضی را نمی‌شناختند تا مدت‌ها مرتضی آوینی مستندساز روایت فتح بود اما بعد از تجلیل آقا یک مرتبه آوینی شناخته شد، به خصوص اینکه اولین شهید برجسته بعد از سال‌های جنگ است و به تعبیر«محمد رجبی» انگار که فضا را خالی کردند که مرتضی گل کند. ۶۸ به بعد نئولیبرال‌ها می‌خواستند فضای شهادت را به فراموشی بسپارند که مرتضی آوینی به عنوان یک بسیجی و هنرمند ظاهر و شهید شد و چون آقا از ایشان تجلیل کردند جماعتی تازه کشف کردند که یک اندیشه ای وجود دارد و به نظر من این اندیشه است که دارد این راه را می برد. بعد از تجلیل آقا، دیگر مساله مرتضی مستند ساز نبود بلکه مرتضی به عنوان یک متفکر ظاهر شد و عده زیادی به دنبال این بودند که این وجه تفکری را از مرتضی بگیرند در حالیکه این وجه اصلی او است یعنی او متفکر دوران گذار است یعنی اصلی‌ترین مسایلی که ما امروز با آن درگیریم در نوشته‌های آوینی هست و دقیقاً مرتضی از موضع یک متفکر ظاهر شده‌است.

زرشناس با تاکید بر اینکه مرتضی آوینی متفکر، خیلی مهم‌تر از آوینی مستندساز است، ادامه داد: اکنون نیاز تفکری داریم و وجه متفکرانه او را نباید فراموش کرد. او اندیشمندی است که با مسایلی مواجه شده که این مسایل هنوز از مسایل ما است و او متفکر دوران انقلاب اسلامی است.

آوینی سنگ بنای یک بازسازی تئوریک را گذاشت

سید مهدی ناظمی قره باغ، دانش آموخته فلسفه درباره شهید آوینی و تاثیرات او در حوزه اندیشه به خبرنگار مهر گفت: شهید آوینی موفق شد، خلایی که بعد از انقلاب اسلامی در وجه تئوریک به آن دچار شدیم را پر کند و مسایل جدیدی را درحوزه تئوریک پیش روی مخاطبان قرار دهد. امروزه صاحب‌نظران ممکن است در بسیاری جاها با شهید آوینی اختلاف نظر داشته باشند که ایرادی هم ندارد ولی پاسخی که هریک از ما به این مسایل داریم مسأله بعدی است و مساله اصلی و مهم تر سوالاتی است که برای ما در فواصل سالهای ۶۸ تا ۷۲ مطرح شد و متوجه شدیم که باید پیرو سوال‌های دیگری باشیم و این جهان با آنچه که در ذهن ماست، خیلی متفاوت است و شهید آوینی سنگ بنای یک بازسازی تئوریک در انقلاب اسلامی را گذاشت. البته هنوز به سرانجام نرسیده ولی سنگ بنای آن گذاشته شده و فهمیدیم که باید این مسیر را طی کنیم. حتی کسانی که دوباره به اندیشمندان قبل از شهید آوینی برگشتند هم در مورد شهید آوینی مسایل او را بررسی می‌کنند و برای پاسخ ها ممکن است به او رجوع نکنند. شهید آوینی ما را با این سئوال مواجه کرد که جایگاه ما در انقلاب اسلامی چیست و چه کار باید بکنیم، حال در پاسخ ها ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد که ایرادی هم ندارد چون بحث نظری محل اختلاف نظر است و ممکن در این زمینه نظرها متفاوت باشد.

این دانش‌آموخته فلسفه در ادامه افزود: از کارهای دیگر آوینی این بود که بحث‌ها را از حالت درون گفتمانی خارج کرد و سوالاتی را به ویژه در اواخر عمر خود مطرح کرد که به این سوالات همه می توانند بپردازند یعنی نیروهای انقلابی و نیروهای مذهبی می توانند این بحث‌ها را به راحتی به دیالوگ بگذرانند و ما با ادبیات شهید آوینی به این امکان دیالوگ رسیدیم.

آوینی نگاه مستقلی را در سینما طرح‌ریزی کرد

ناظمی افزود: در بعد هنری و سینمایی مساله آوینی فراتر می‌رود و کار او دیگر فقط طرح پرسش نیست بلکه یک نگاه سینمایی را توانست در این راه ابداع کند و با تفکر و تعمق در سینما و دیالوگ‌هایی که با سینماگران وقت سینما داشت، موفق شد یک نگاه مستقلی را در سینما طرح‌ریزی کند که سینما را امری فراتر از فرم به معنای مصطلح کلمه در فرمالیسم و محتوا می‌فهمد و سعی می‌کند ارتباط فرم و محتوا را به شکلی ببیند که حقیقت سینما آشکار شود و این حقیقت را با لایه‌های عمیق‌تر وجودی انسان برقرار می‌کند. عنوان این کار شهید آوینی را می‌توان حکمت سینما هم نامید. این یکی از بومی‌ترین کارها و تولیداتی است که ما در حیطه نظری داشتیم. در این حیطه فقط پرسش‌گری یعنی ایجاد پرسش‌های صرف نبوده بلکه در حد تولید نظر هستیم علی رغم اینکه این مسایل بعدها مورد بازخوانی قرار نگرفت و می‌توان آنها را بازخوانی و در حد جهانی بازگو کرد. در سینما شهید آوینی نظر مستقلی داشته است و هنوز این نوع نگاه بسیار جای کار دارد.

سید مهدی ناظمی قره باغ درباره تأثیرگذارترین آثار مکتوب شهید آوینی گفت: بیشتر کتاب «توسعه مبانی و تمدن غرب آوینی» و برخی از مجلدات کتاب «آیینه جادو» خوانده شده ولی قوی‌ترین اثر ایشان کتاب «فردایی دیگر» و جلد سوم «آیینه جادو» است.

منبع:‌ مهر

نظر شما
پربیننده ها