گروه اجتماعی دفاع پرس – مصطفی خدابخشی؛ دیر زمانی است که بر همگان ثابت شده که مقوله ای به نام عفاف و حجاب؛ خار چشم دشمنان عزت این مردم بوده است. دشمنان که کلید نفوذ را در حذف مقوله عفاف و حجاب در جامعه دیدهاند، پروژه رویارویی با این مهم را از زمان پهلوی اول کلید زدند و سرخطهای آن را پیگرفتند تا اینکه در دوران پهلوی دوم لباسی بر تن زن و مرد ایرانی کنند که با عیار انسانی و دینی آنها فاصلهای زمین تا آسمان دارد.
این پرونده همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی هرچند کمرنگ شد اما به بایگانی نرفت و ابعاد جدیدی به خود گرفت و باعث شد تا با مدیریت ادارک عمومی؛ جای ارزشها و ضد ارزشها تغییر کنند و با حرکتی مدیریت شده برهنگی فرهنگی در جامعه نهادینه شود. عرصه در این بخش چنان تنگ آمد که مانکن خیابانی بودن به یک افتخار در بین برخی از اقشار خصوصا بخشی از جوانان تبدیل شد و دارندگان حجاب و عفاف به انزوا کشیده شدند و به نوعی متهمان رخ دادهای جامعه نام گرفتند.
برنامه ریزی بسیار دقیق بود و با گذشت زمان دقیقتر نیز شد به طوری که قانونشکنان امروز به راحتی دست بالا نسبت به رعایتکنندگان قوانین شرعی و ملی دارند و گویی برش حرفشان بسیار بیشتر از کسانی است که زنگ خطر فراموشی حجاب و عفاف را در جامعه به صدا در میآورند.
اگر به خاطر داشته باشید مسیح علینژاد خبرنگار فراری که سرشار از عقده برهنگی فرهنگی بود دایهدار آزادی حجاب پس از فتنه 88 در ایران شد تا افکار مسموم خود را در قالبهای مختلف به جوانان تزریق کند. این خبرنگار بی بنیه، زمینهساز شکلگیری چهارشنبههای سفید (شما بخوانید چهارشنبههای سیاه فرهنگی) شد و از مخاطبان خود خواست تا روسری از سر بردارند و در انظار عمومی به خودنمایی بپردازند و با تهیه فیلم از خود بر بوق سیاسی این حرکت بدمند.
چندین فیلم در این خصوص منتشر شد و جماعتی با دهان باز ماندند از این همه حجم حماقت که یک نفر میتواند مرتکب شود و چوب حراج به هویت ملی و مذهبی خود بزند.
اما این موضوع و جریان در همین جا مسکوت باقی نماند بلکه هر روز هر کدام از ما میبینیم در پارکها، رستورانها و یا دیگر اماکن عمومی برخی از بانوان که در معرض انواع تبلیغات فرهنگی قرار گرفتهاند بی توجه به قوانین جاری کشور حجاب را رعایت نمیکنند و حتی این توقع را دارند که دیگران نیز همفکر و همراستا با آنان گام بردارند و کسی نیز حق مداخله در نوع رفتار ضد اجتماعی آنها را نداشته باشد.
این دستورالعمل هم اکنون صادر شده است. «دوربین ما قدرت ما است». این دستور به این معنی است که اگر بانویی خلاف قوانین ساری و جاری کشور رفتار و دهن کجی به مقوله عفاف و حجاب کند، می تواند در مقابل فردی که بر حسب وظیفه شرعی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کرد وی را مورد فحاشی قرار داده و از این صحنه فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر کند تا با این اقدام سیلی از تخریبها بر ضد ناهیان منکر به راه بیوفتد و دیگر کسی به خود جرات انجام وظیفه ندهد.
در ماجرای اخیر برخورد نیروی انتظامی با دختری در یکی از پارکهای تهران، ماجرا را باید از همین دریچه دید. دختری حجاب خود را رعایت نکرده و ماموران حسب وظیفه اقدام به تذکر و پس از فحاشی طرف مقابل، اقدام به برخورد با وی می کنند. در این بین یک دوربین به صورت فعال و بدون واهمه از چیزی، در حال ضبط کردن رخ دادهای این صحنه است تا فرمان «دوربین ما قدرت ما است» در برابر نیروی انتظامی نیز قدعلم کند.
پس از پخش تصاویر این برخورد موج گسترده ای از انتقادها در سطوح مختلف دولتی و غیر دولتی به سوی نیروی انتظامی روانه شد؛ فارغ از اینکه نیروی انتظامی به وظیفه ذاتی خود در برابر متجاهران عمل کرده است و متهم اصلی کسی است که حدود حجاب در جامعه را زیر پا گذاشته است.
متاسفانه فضای مجازی نقش بسزایی در شکلگیری اینگونه رفتارهای خلاف عرف داشته و جای ظالم و مظلوم در این فضا با مدیریتی که صورت میگیرد به راحتی در حال تغییر است لذا ضروری است مسئولین با شناخت کامل از روندهای موجود در جامعه از هرگونه حمایت با چشمانی بسته از قانون شکنان خودداری کنند و با این رفتار مامور اجرای قانون را در گوشه رینگ قرار ندهند.
انتهای پیام/