به گزارش خبرنگار دفاع پرس از شیراز، استان فارس مهد فرهنگ و ادب است و این مساله نه تنها در شعر کهن این دیار، بلکه در اشعار شاعران معاصر نیز هویدا است.
شعر دفاع مقدس نیز از نگاه شاعران این دیار نمودی ارزشمند دارد.
با بهره گرفتن از کتاب «امتداد پروانهها» که به کوشش عبدالرضا قیصری دفاع مقدس را از نگاه شاعران مرودشت فارس به تصویر کشیده است، نگاهی به شعر یکی از جوانان فارس خواهیم داشت.
رضا آسیایی از جوانان خوش آتیه شعر مرودشت است که گرمای وجودش را از تابستان 1384 در انجمن شعر جوان احساس میکنیم. در کنار تحصیل در دانشگاه پیام نور شیراز به فعالیتهای ادبی خود ادامه داده است.
وی طی چند سال حضور مداوم خود در انجمن شعر مرودشت عناوین مختلفی را به دست آورده است. یکی از اشعار وی به نوجوانان خرمشهر که مظلومانه به شهادت رسیدند تقدیم شده است:
پشت سر گذاشت خانههای خشت و سنگ را
کوچههای مرده زیر دست و پای جنگ را
نالههای مبهم زنی به گوش میرسید
مشت کرد بهت و خشم و سردی تفنگ را
بغض شد خرابههای نیمه جان شهر را
اشک ریخت مردههای سرد رنگرنگ را
در فضای خالی کنار خانه یاد داشت
بازی پلیسی و تفنگی قشنگ را
دستهای خونیاش، جنازههای دوست هاش
تق و تق پای چوبی چریک لنگ را...
ایستاد، لحظهای نگاه کرد، لمس کرد
ترس را، سکوت را، سقوط را، درنگ را
بعد چیز دیگری ندید و حس نکرد، جز
با تمام ذرههای مغز خود فشنگ را
شعری دیگر از این شاعر را مرور میکنیم:
میلههای زندان را میشماری
هزار و یک
هزار و..
این روزها خبرت را
روزنامهها فریاد میزنند
چشم میبندی و مینها در سرت منفجر میشوند
چشم میبندی و سنگر میگیری
هنوز خون همرزمت روی پیشانیات سجده میرود
خواب چشم میگذارد و تو دنبالش نمیگردی
دیروز خرمشهر آزاد شد
امروز تو
هرچند آسمان تو را فراموش کرده باشد
مطلب را با یکی دیگر از اشعار رضا آسیایی به پایان میبریم:
فردا در سلولت
تو را مییابند
دستهایت را نه،
سالها سال
ابرها صدای بالهای تو را
خواهند بارید
از آسمانی که تو را فراموش نخواهد کرد...
انتهای پیام/