به گزارش خبرنگار دفاع پرس از شیراز، کتاب «روپوشی برای میدان تیر» روایتگر مجموعه خاطرات پشت جبهه «پروانه نجاتی» از شاعران دفاع مقدس و بیانگر بخشی از خاطرات مردم کشور از دوران ایثار و حماسه است.
این کتاب توسط انتشارات «رخشید»، طراحی جلد «احسان ایمانی زاده» و با حمایت ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان فارس به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب با عنوان «عهد» میخوانید:
با خودم عهد کرده بودم حالا که نمیتوانم به جبهه بروم از هر کوششی برای حمایت از رزمندگان فروگذاری نکنم. یکی از برنامههای دائمی من و دوستم «صدیقه عباسی» شرکت در مراسم تشییع جنازه شهدا بود.
تقریبأ هفتهای یکی دو بار از بلندگوی روابط عمومی سپاه اسم شهیدی اعلام میشد و از مردم دعوت میشد تا در مراسم شرکت کنند. مراسم تشییع ساعت ۲ بعدازظهر برگزار میشد. تابستانها در «بهبهان» این ساعت داغترین ساعت روز است، تردد در خیابانها بسیار کم بود و تاکسی بهسختی گیر میآمد. تحت هر شرایطی بود خودمان را به محل مراسم میرساندیم. آنقدر انگیزه داشتیم که گاهی وقتها از خانواده شهید هم زودتر به میدان جوانمردی میرسیدیم! معمولاً از بستگان شهید نام پدر او را میپرسیدیم، شب هم برایش نماز وحشت میخواندم در پایان نماز هم از روح آن شهید میخواستم که در قیامت مرا شفاعت کند.
این برنامه تا مهرماه سال ۶۶ که من برای ثبتنام دانشگاه راهی شیراز شدم هرگز ترک نشد و بهیقین میتوانم بگویم در همه تشییعها شرکت کردم.
در نوشته پشت جلد کتاب نیز میخوانید:
گمشدهام، در هجوم روزمرگی، قلمبهدست میگیرم، مینویسم به یاد روزهای شیرینی که مرگ به ما نزدیک بود، خیلی نزدیک. مینویسم به خاطر مادرم که به خاطرههایم پر و بال داد و پدرم که مراقبم بود از دور. مینویسم به یاد همکلاسیهایم، هم مسجدیهایم، به یاد همرزمانم در بسیج خواهران بهبهان. مینویسم به یاد روزهایی که ساده زندگی میکردیم. ساده عاشق میشدیم، در باران داغ و موشک و صبوری.
انتهای پیام/