به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، محمدمحسن فایضی در یادداشتی نوشت: معامله قرن اصطلاحی است که اخیراً بسیار از سوی شخصیتهای سیاسی و غیرسیاسی در مسئله فلسطین تکرار میشود. پس از انتقال سفارت آمریکا به قدس شریف از سوی آمریکا اعلام شد که ترامپ طرح آمریکا موسوم به معامله قرن در پایان این ماه میلادی (هفته سوم خرداد ماه) را رونمایی خواهد کرد. هر چند پیش از این اعلام شده بود این طرح بلافاصله پس از انتقال سفارت انجام خواهد شد.[1]
پس از این اعلام رسمی، واکنشها و گمانهزنیها در خصوص چیستی و هدف معامله قرن افزایش یافته است. سید حسن نصرالله در دومین سالگرد شهادت شهید سید مصطفی بدرالدین (سید ذوالفقار) با اشاره به انتقال سفارت آمریکا به قدس و جنایت صهیونیستها در غزه در خصوص «معامله قرن» گفت: «بنده اطلاعات خاصی ندارم اما گفته میشود تا پایان ماه میلادی ترامپ رسماً از معاملهی قرن رونمایی خواهد کرد. البته معامله به معنای توافق وجود ندارد. منظور متنی است که میخواهند آن را به فلسطینیها و کشورهای عربی و اسلامی تحمیل کنند و هر کس راه نیاید، کیفرش دهند. این متن میگوید هیچ راه حل دیگری پذیرفته نیست. اگر میخواهید همین را بپذیرید بسم الله. همچنین میگوید چیزی به نام قدس وجود ندارد. قدس پایتخت ابدی اسرائیل است. از این پس هر کدام از غیر صهیونیستها میخواهند قدس را زیارت کنند باید با نتانیاهو هماهنگ کنند. این را همین الآن هم میگویند. همچنین این متن میگوید چیزی به نام بازگشت فلسطینیان وجود ندارد. بحث اسکان فلسطینیها در صحرای سینا جداست اما فلسطینیها به فلسطین بازنخواهند گشت. یا در همان کشورهایی که الآن هستند، تابعیت داده میشوند یا به محل سومی سفر میکنند. همچنین خواهند گفت حکومت فلسطین همان غزه است و در کرانهی باختری حداکثر تشکیلاتی خودگردان وجود خواهد داشت. البته بنده در این زمینه اطلاعات جزئی ندارم. کشورهای جهان نیز باید به صف بایستند و پای این متن را امضا کنند. هر کس چنین نکند، تحریم، محاصره و توطئه در انتظارش است. معاملهی قرن که میگویند این است.[2]»
«معامله قرن»؛ طرحی مبهم اما با هدفی عیان
معامله قرن که می توان از آن تعبیر به سازش بزرگ هم کرد، بارها حتی در دوران پیش از ترامپ هم تکرار شده است. مقصود از این اصطلاح پایان بخشیدن به مسئله فلسطین بر اساس خواست و اراده صهیونیستهاست. معامله قرن تاکنون جزئیات آن به صورت رسمی منتشر نشده است و تنها می توان گفت وقتی نام معامله قرن میآید همه میدانند که هدف آن چیست ولی در شیوه عمل و جزئیات آن ذهنیتهای پراکندهای وجود دارد؛ اما آنچه در معامله قرن اهمیت دارد هدف آن است نه جزئیات آن. زیرا یک گام بسیار مهم در مسیر تحقق آرزوی صهیونیستها و تکمیل سیطره بر فلسطین است.
شاید بتوان گفت مهمترین و رسمیترین جزئیات معامله قرن تنها از سوی صائب عریقات دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین رسانهای شده است. صائب عریقات در خرداد ماه سال گذشته در سخنی مدعی شد: «رهبران فلسطینی مخالفت خود را با این طرح اعلام کردهاند و منتظر طرح آن از سوی دونالد ترامپ و افشای جزئیات آن نمیمانند. این طرح (معامله قرن) شامل شناسایی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به این شهر خواهد بود و مسئله قدس اینگونه پایان مییابد و قرار است دولت آمریکا منطقهای را در اطراف قدس به عنوان پایتخت کشور فلسطین پیشنهاد دهد که کیلومترها دورتر از اراضی اشغالی 1967 خواهد بود. نتانیاهو پیشنهاد الحاق 15 درصد از کرانه باختری را داده بود اما ترامپ با 10 درصد از آن موافقت کرده است و قرار است دولت آمریکا پس از آن یک «مفهوم امنیتی مشترک» را برای کشور «اسرائیل» و فلسطین به عنوان شرکای صلح ارائه دهد که شامل تشکیل کشور فلسطین عاری از هرگونه سلاح با نیروهای پلیس بینالملل و همکاری امنیتی دوجانبه منطقهای و بینالمللی با مشارکت اردن، مصر و آمریکا و برخی کشورهای دیگر که خواستار آن باشند، خواهد بود و نیروهای اسرائیلی هم در امتداد رود اردن و کوههای مرکزی بهمنظور تأمین امنیت دو کشور مستقر خواهند شد. همچنین به موجب طرح مدنظر آمریکا، کشورهای جهان باید رژیم صهیونیستی را به عنوان وطن قوم یهود به رسمیت بشناسند و همزمان با آن، کشور فلسطین را به عنوان وطن و میهن فلسطینیان به رسمیت بشناسند...یک گذرگاه امن هم باید بین کرانه باختری و نوار غزه تحت سیطره رژیم صهیونیستی ایجاد شود و گذرگاههای مرزی بینالمللی نیز با مشارکت طرف فلسطینی و نهایت صلاحیت امنیتی اسرائیل اداره شوند...مسئله مرزهای نهایی و مسائل راه حل نهایی هم به دو طرف فلسطینی و صهیونیستی واگذار خواهد شد تا طبق جدول زمانی مشخصی در مورد آن به توافق برسند. عریقات این طرح را یک طرح تحمیلی و نابودگر خواند که در حقیقت به معنی کشوری واحد با دو دولت است و هدف آن مشروعیت بخشی به نظام آپارتاید رژیم صهیونیستی و شهرک سازی این رژیم با معیارها و استانداردهای آمریکا است.»[3]
مهمترین مؤلفههای ذکرشده در معامله قرن از سوی عریقات، دولت «یهودی اسرائیل»، «پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی»، «رسمیت یافتن اشغالگری و شهرکسازیها در کرانه باختری» و نقشآفرینی اعراب است.
مسئله فلسطین در شرایط بسیار مهم و حساسی به سر میبرد، گویا برخی سران کشورهای عربی همپیمان با جریان صهیونیستی ترامپ سعی دارند آنچه «معامله قرن» مینامند را برای همیشه اجرا نمایند. همپیمانی علنی سعودیها و بن سلمان با این طرح وضعیت را بسیار پیچیدهتر کرده است.
عادیسازی روابط با اعراب و انتقال سفارت، نقطه آغاز عملیاتی شدن «معامله قرن»
آنچه در تحقق معامله قرن بسیار حیاتی است، نقش اعراب و سران کشورهای عربی است. عادیسازی روابط میان تل آویو و کشورهای عربی را میتوان نقطه آغاز طرح معامله قرن دانست. سازش و خیانتی بزرگ که گویا برخی سران کشورهای عربی برای سبقت از هم بسیار مشتاقاند.
در جریان دیدار محرمانه عقبه در تاریخ 21 فوریه سال 2016 و در دوران دولت باراک اوباما و با حضور بنیامین نتانیاهو، جان کری، عبد الفتاح السیسی و ملک عبدالله دوم که روزنامه صهیونیستی هاآرتص آنرا فاش کرد، طرحهای جدیدی برای «حل نهائی» و مسئله واگذاری بخشی از اراضی منطقه سینا به فلسطینیان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نتانیاهو در این نشست ایدههایی را در زمینه اعتماد سازی میان این رژیم و فلسطینیان و ارائه تسهیلات اقتصادی در مقابل عادی سازی روابط کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با این رژیم (قبل از تحقق سازش بزرگ و نهایی) مطرح کرد، اما جان کری ایدههای متفاوتی را مطرح نمود و خواستار به رسمیت شناخته شدن «اسرائیل» به عنوان کشور یهودی» و از سر گیری مذاکرات با فلسطینیان شد. در همین راستا، واشنگتن تایمز در تاریخ 20 سپتامبر سال 2017 به نقل از محمود عباس که با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در نیویورک دیدار کرده بود، اعلام کرد که صلح آتی که آمریکا سعی در محقق ساختن آن را دارد، «معامله قرن» خواهد بود و اعضای هیات مذاکره کننده کاخ سفید و به ویژه جرارد کوشنر و جیسون گرینبلات بیش از 20 بار طی 8 ماه گذشته با مقامات فلسطینی دیدار کردهاند.
کوشنر و گرینبلات در این مدت بارها به منطقه و به ویژه مصر، عربستان، اردن و امارات سفر کرده و همچنین با مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی دیدار کردهاند تا زمینه از سر گیری مذاکرات سازش مسالمتآمیز را فراهم کنند.[4]
سکوت خاص سعودیها در قبال تحولات اخیر فلسطین و عدم اقدام موثر از سوی اردن و مصر در تقابل با انتقال سفارت به قدس نشان میدهد که معامله قرن در نقطه حساس و شروع خود قرارگرفته است. موضوعی که با مرور زمان در حال عیانتر شدن است.
حماس و مقاومت غزه؛ جدیترین مانع بالفعل «معامله قرن»
اما مهمترین و جدیترین مانع تحقق معامله قرن حماس و مقاومت غزه است. از سال گذشته تلاشهای بسیاری برای اعمال تحریمها و فشارهایی توأم با پیشنهادات وسوسهانگیز به حماس برای تن دادن به سازش بزرگ انجام شده است. در روزهای پایانی بهمن ماه دو گام در تکمیل پازل تحریمی علیه حماس و مقاومت فلسطین از سوی آمریکا برداشته شد. گام نخست را وزارت خارجه آمریکا با قرار دادن نام اسماعیل هنیه در لیست تروریسم خارجی برداشت. گام دوم را هم کنگره برداشت که با تصویب قانون جدید تحریمی علیه حماس همراه بود. پیش از این در سال ۲۰۱۷ یک پیش نویس به تصویب کنگره آمریکا رسیده بود که با هدف تحریم حامیان خارجی حماس و جهاد اسلامی تدوین شده بود. سه بسته تحریمی نام برده شده به خوبی نشان میدهد که آمریکا سناریوی جدیدی را علیه حماس در قالب تحریم آغاز کرده است.[5]
اسماعیل هنیه در نامه اخیر خود به رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۹۶ با اشاره به ابعاد توطئه بزرگ استکبار علیه قدس و ملت فلسطین با هدف سرنگون کردن غزه بهعنوان قلعه مقاومت و پایان دادن به مبارزه علیه رژیم اشغالگر و عادیسازی روابط حکام وابسته منطقه با آن، از حمایتهای ملت ایران و هدایتهای رهبر انقلاب اسلامی از جنبش مقاومت قدردانی کرد و گفت: «اگرچه این توطئهها از گذشته برای ما واضح بود اما در ماهها و روزهای اخیر با کنفرانس ریاض و سخنان ترامپ که ایران، حزبالله و حماس را دشمنان صفکشیدهی خود خواند و بر نگرش صهیونیستیاش در مسئله قدس بهعنوان پایتخت یهود تأکید کرد، این حقیقت آشکارتر از قبل شده است… ما با شروع انتفاضه خروشان مردمی در داخل کرانه باختری و قدس، به اذن خداوند توطئه طاغوتِ عصر (ترامپ) و حاکمان نفاق در پایتختهای دور و نزدیک را در پایان دادن به مسئله فلسطین، خنثی خواهیم کرد.[6]» لذا به نظر میرسد تلاشهایی بسیار جدی به منظور بالا بردن هزینه مقاومت از سوی فلسطینیان و حامیان آنان در حال پیریزی است. کمی دقت در رفتار برخی کشورهای عربی و اقدامات انجام شده از سوی آنان علیه حماس نشان از یک تلاش منسجم برای تحقق معامله قرن و کنار زدن مانع اصلی آن یعنی مقاومت فلسطین است.
لزوم درک مسئله و بسیج کردن تمام توان سیاسی، دیپلماسی و نظامی جهان اسلام و حامیان فلسطین برای جلوگیری از تحقق «معامله قرن» و تضعیف مقاومت فلسطین و دیگر جریانهای مقاومتی ضد صهیونیستی در لبنان و سوریه امری بسیار ضروری و فوری است که باید با دقت و حساسیت دنبال شود.
پی نوشت:
[1] https://farsi.palinfo.com/13208
[2] http://moqawama.ir/?speech=970224&title
[3] https://farsi.palinfo.com/12274
https://farsi.palinfo.com/11671
[5] http://tabyincenter.ir/24594
[6] http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=38736
منبع: فارس