به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، جواد منصوری در یادداشتی نوشت: اولین و مهمترین کارکرد هر انقلابی که با پشتوانه مردمی به وقوع میپیوندد را باید در دگردیسی همهجانبه ساختارها، ارزشها و اهداف و سپس جایگزینی آرمانها و ساختارهای جدید طی چند مرحله جستجو کرد.
انقلاب اسلامی نیز بر اساس همین قاعده، تنها به دنبال سرنگونی نظام سیاسی سلطنتی پهلوی نبود، بلکه تطور نظامهای فرهنگی، اداری، سیاسی ... و برپاساختن بنایی جدید در چارچوب ارزشهای اسلام سیاسی را از ابتدا در دستور کار خود قرار داده بود.
افزون بر این، روند شکلگیری تمامی اجزاء و شاکله کلی انقلاب، طبعاً نیازمند زمان نسبتاً قابل توجهی است، چراکه نمیتوان و نباید تغییرات را به دگرگونیهای سختافزاری منحصر کرد. شکلگیری ساختارها در این حوزه که تأسیس و راهاندازی نهادها و سازمانها، بخش کوچکی از آن به شمار میآید، شاید کوتاهترین زمان ممکن را به خود اختصاص دهد اما برای ایجاد نظامهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مطلوب که دقیقاً در مدار انقلاب نقشآفرینی کرده و تأمینکننده چشماندازها باشند، به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، «یک تحول دائمی و صیرورتی لازم است.»
بنابراین، تصور فتح قلهها طی مقطعی کوتاه، برداشتی ناصواب است که هم به نقشه راه کشور خدشه وارد میکند و هم ممکن است روحیه مردم را در طی طریق وصول به اهداف نظام دچار تزلزل نماید. «انقلاب مراحلی دارد، آنکه اول اتفاق افتاد مرحله اول انقلاب بود. مرحله دوم، تحقق ارزشها و آرمانها از طریق دولت انقلابی و مرحله بعد، تحقق ارزشها در جامعه انقلابی؛ مرحله آخر هم تشکیل تمدن اسلامی یا انقلابی است.» (رهبر معظم انقلاب، 7 خرداد 97) از این منظر، شناسایی این فواصل برای حرکت به سمت نقطه اوج، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بهطور عمده، انقلاب اسلامی چهار مرحله و موقف برای نیل به کمال و پویایی را پیش روی خود دارد.
1. ایجاد ساختارهای قانونی، اداری، امنیتی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... که در اولین گام پس از پیروزی، باید توسط یک «دولت انقلابی» شکل بگیرد. صبغه «انقلابی» دولتها، شرط فوقالعاده مهمی است، چراکه تنها یک دولت عازم و پابهرکاب قادر است از پس تشکیل ساختارهای منطبق بر حاکمیت اسلامی برآید اما نکته اینجاست که اگر یک دولت غیرانقلابی به نیازسنجی و ایجاد سازوکارها در این مرحله اقدام کند، نتیجه آن، ایبسا ظهور ساختارهایی در راستای تأمین خواستههای غرب باشد.
2. گام دوم، ایجاد قوانین، مقررات، تشکیلات اداری منطبق بر آرمانها و در یککلام، برپایی نظام «نرمافزاری انقلاب» برای ساختارهای شکل گرفته است. دستگاههای حاکمیتی بهصرف تشکیل اداره و نهاد نمیتوانند مدعی جاری کردن ارزشها باشند و همزمان، سبک و سیاق ساختار غربی را در تشکیلات خود به عاریه گیرند! این مرحله نیز توسط کارگزاران انقلابی امکانپذیر است چراکه در برهههایی از انقلاب، دولتهایی علناً تاریخ مصرف ارزشهای اسلامی را پایان یافته اعلام کرده و دم از تشکیل نهادهای سکولار و لیبرال میزدند. بنابراین، دو مرحله ذکرشده در مبحث «تحقق ارزشها و آرمانها از طریق دولت انقلابی» قابل ارزیابی است.
3. مرحله بعدی، عبارت است از «تحقق ارزشها در جامعه انقلابی» بر بستر فرهنگسازی. مشخص است که دستگاهها و متصدیان امر، با بخشنامه و دستورالعمل قادر به تحقق و بسط ارزشها در میان مردم نیستند و این اتفاق، اساساً از رهگذر شیوع «فرهنگ ایرانی – اسلامی» به سرانجام میرسد. نهادی را فرض کنید که برای مشکلات زیستمحیطی یا معضلات اقتصادی، راهکارهایی مطابق با چشمانداز نظام ارائه کرده است، ولی تا زمانی که ضرورت و اهمیت این راهکارها را با لباس فرهنگ به قامت جامعه نپوشاند، نمیتواند به وصول نتیجه امیدوار باشد.
4. «تشکیل تمدن اسلامی یا انقلابی»، آخرین ایستگاه از اهداف انقلاب به شمار میآید. ورود به این مرحله به معنای تکمیل تمام مأموریتهای داخلی و الهامبخشی برای تمدنها و کشورهای دیگر است. درحالیکه بسیاری از انقلابهای بزرگ دنیا – بعضاً تا نیمقرن – درگیر مسائل داخلی خود بودهاند و تا دهها و حتی صدها سال پس از پیروزی، نتوانستند الهامبخش ملتها دیگر باشند، انقلاب اسلامی به شهادت سردمداران نظام سلطه در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی خود و به مدد پیشرفت در آرمانهای بزرگی همچون «عزت ملی، اعتمادبهنفس ملی، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ...» الگوی بیداری اسلامی برای مهمترین کشورهای منطقه وسیع غرب آسیا بوده و آثار اقتدارش در نقاط بحران، امنیت و آرامش را در سایه دفع توطئه قدرتهای بزرگ گسترده است.
مهمتر اینکه، کمتر انقلابی را میتوان در دنیا آدرس داد که بهاندازه انقلاب اسلامی در معرض تندباد دشمنیها قرار گرفته باشد، چراکه طرفهای متخاصم از رهگذر تفکر عمیق و استراتژیک دریافته بودند که در صورت قدم گذاشتن جمهوری اسلامی به مرحله تمدن سازی، باید فاتحه تمامی ساختارهای ظالمانه و استکباری دنیا را بخوانند. به همین دلیل، مجموعهای از انواع و اقسام خصومتها، از حمله نظامی، تفرقهافکنی، نفوذ و فتنهانگیزی گرفته تا اعمال تحریمهای غیرقانونی و وحشیانه را علیه ایران اسلامی به جریان انداختند اما در تمام این مراحل، محصولی جز یأس و سرخوردگی برداشت نکردند.
علاوه بر این، تبیین مراحل ذکرشده در کلام راهگشای مقام معظم رهبری، دارای وزن راهبردی است که عدم اهتمام به تشریح آنها، چالشهایی را در بخشهای مختلف کشور به وجود آورده و حفرههایی را برای سوءاستفاده بدخواهان شکل میدهد. به عنوان مثال، شبکههای مجازی و ماهوارهای معاند، با کتمان اصل تدریج و تدرج در تحقق مراحل انقلاب اسلامی برای مخاطبان خود، بر موج بیتدبیریها و مشکلات جاری سوار شده و اینگونه وانمود میکنند که نظام اسلامی در تأمین آتیه دنیوی و اخروی مردم ناکام بوده و لذا بر پایه این استدلال مغرضانه، جنگ روانی بر بستر «تغییر نظام» را کلید زدهاند.
و بالاخره اینکه رهبر کبیر انقلاب که این روزها در آستانه سالروز رحلت آن بزرگمرد قرار داریم، همچون دیدهبانی که تمام طول مسیر برای او مشخص بود، بارها با تذکر اینکه «تازه در اول مسیر هستیم» یا «راهی طولانی در پیش داریم»، جامعه را به صبوری و شکیبایی در برابر ناملایمات داخلی و خارجی جهت نیل به اهداف بلند نظام اسلامی توصیه میکردند. ازاینرو، مراکز پژوهشی، دانشگاهی، رسانههای انقلابی و خواص جامعه موظفاند که با هدف پر کردن این خلأ بزرگ، وارد میدان شوند، مختصات هر مرحله از مراحل انقلاب را موبهمو تشریح کرده و موقعیت فعلی جمهوری اسلامی را در کنار تحلیل دقیق چالشها و دستاوردهایش، بهمنظور سدکردن راه دسیسهها و امیدبخشی به آحاد مردم، در مرئی و منظر افکار عمومی قرار دهند.
منبع: روزنامه حمایت