به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهدا همه انسان هایی همانند ما بوده و هستند، اما یک نکته آنها را خاص میکند،با تمام توان در راهی که ایمان و اعتقاد دارند تلاش میکنند و لحظه ای آرام نمیگیرند،هیچ مسئله و یا مشکلی مانع آنها نمیشود و گویا عاشق حقیقت میشوند،تا سرانجام به آرزوی خود میرسند.
شهید حسن حقیقی یکی ازشهدای ترور در سال 1361 است، وی که ازنیروهای ژندارمری در رژیم شاهنشاهی بود و در قسمت مخابرات فعالیت میکرد، با اولین جرقههای انقلاب به خدمت و فعالیت در عرصههای مبارزه پیوست و در این عرصه به فعالیت میپردازد و به مبارزان جبهه توحید میپیوند و یک لحظه از پای ننشست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی و با توجه به شرایط اولیه و نوپا بودن انقلاب اسلامی و سوء استفاده عوامل داخلی و اشرار از شرایط نابسامان داخلی، با فرمان حضرت امام خمینی (ره)، بعد از پیوستن به کمیته انقلاب اسلامی، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میپیوندند و برای حفظ و صیانت از انقلاب و برقراری امنیت داخلی شروع به فعالیت کرد. در این راستا گفتوگوی دفاع پرس، با «محمدحقیقی» فرزند «شهید حسن حقیقی» که برگرفته از خاطرات مستند دوستان و همرزمان شهید است در ادامه می خوانید:
شهید حسن حقیقی در خانوادهای متدین و مذهبی اول خرداد سال 1326 در «گلپایگان» به دنیا آمد. در رژیم طاغوت روحیه انقلابی و مبارزاتی وی به گونهای بود که در همه تظاهرات و راهپیمایها حضوری فعال داشت و نه تنها خود بلکه بستگان و دوستان خود را نیز با خود همراه میکرد، بالباس نظامی در راهپیماییها شرکت میکرد.
فعالیتهای انقلابی وی به حدی بود که اگر انقلاب به ثمر نمیرسید،به طور یقین وی را اعدام میکردند، زیرا نظامی بود و نباید در مسائل سیاسی مملکت دخالت میکرد و شهید حقیقی در تمامی زمینهها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعال بود. حتی زمانی که در اهواز بوده نیز در راهپیمایی و اعتراضهای مردمی مشارکت فعال داشت.
عاشق امام خمینی (ره) بود و سر از پا نمیشناخت
به دلیل روحیه انقلابی قبل از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خود را از ژندارمری مامور کمیته انقلاب اسلامی میکند کمیتهای که به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شده بود و مسئولیت ساماندهی و برقراری نظم و امنیت اجتماعی، مبارزه با فساد و قاچاق مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی مختلف را عهده دار بود میشود. وی که عاشق و مرید امام خمینی (ره) بود سراز پا نمیشناخت و در هر عرصهای که میتوانست فعالیت میکرد و به امام (ره) و راهی که انتخاب کرده بود عشق میورزید.
آموزشها و مهارتهای مختلفی به نیروها میداد
تشکیل کلاسهای آموزشی رزمی و اسلحه شناسی و تیراندازی برای خواهران و برادران، سازماندهی و سرپرستی نیروها برای عملیاتهای ایست و بازرسی شبانه در تهران و صدور احکام مربوطه و نیز انجام عملیاتهای میدانی و درگیری متعدد خیابانی با ضدانقلابها و نیز پیگیری و تحویل آنها به دادگاههای انقلاب اسلامی، انجام عملیاتهای میدانی برای مبارزه با موادمخدر و در گیری با سوداگران مرگ و مراکز فساد در حاشیه شهرها را میتوان از جمله اقدامات مهم شهید برشمرد.
مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی، اهتمام به برگزاری رژه پاسداران و نیروهای انقلابی در تهران همراه با خواندن آیه مبارکه «یاایها الذین آمنوا اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم» با آهنگ انقلابی و استقرار نیروهای کمیته انقلاب اسلامی به سرپرستی شهید در پایگاه نیروی دریایی، از دیگر فعالیتهای شهید حقیقی است، که در راستای استحکام نظام اسلامی و برپایی ارزشها انجام میداد.
مدیریت اجرای حدود اسلامی، سازماندهی و آموزش نیروها و اعزام به مناطق جنگی، برگزاری مراسم تشییع شهدای جنگ تحمیلی با سازماندهی نیروهای ذخیره کمیته انقلاب اسلامی (استفاده از نیروهای ژندارمری برای تشییع شهدا و تسلی خاطر خانوادههای شهدا) از مهمترین اقدامات وی بوده است، شهید حقیقی عاشق کار و خدمت به مردم بود و لحظهای از پای نمینشست.
بعداز پیروزی انقلاب اسلامی ۲ ارگان انقلابی شکل گرفت شهیدحقیقی هر ۲ ارگان را برای خدمت انتخاب کرد. ابتدا کمیته انقلاب اسلامی و بعد سپاه بنابراین ابتدا شهید حقیقی به کمیته پیوست و فعالیتهای خود را در زمینه نیازها و مسائل به وجود آمده در اجتماع ادامه داد.
کمیته از حضور فعال وی استقبال کرد
به دلیل تخصص و مهارتهایی که در زمینه نظامی داشت و آموزشهای کاربردی که به نیروهای مردمی و اعضای کمیته داد باعث شد مسئولان کمیته انقلاب اسلامی نیز ازاین کار وی استقبال کردند، به دلیل ماهیت نظامی که وی داشته است، در همه زمینههایی که کمیته نیاز به آموزش و توانمند سازی نیروهای خود داشتند، شهید حقیقی کارآیی لازم را داشت و توانسته بود نیروهای مردمی را در زمینه اسلحه شناسی و کار با ابزارهای نظامی بسیار موثر و کار آمد آموزش دهد.
نیر وهای ۲۰ مسجد منطقه شرق را آموزش داد
حسن حقیقی به عنوان سرپرست کمیته نیروهای ذخیره از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ فعالیت کرد. وی در ۲۰ مسجد منطقه شرق تهران به ساماندهی نیروهای انقلابی، مبارزه با مواد مخدر و اشرارنیز پرداخت و برپایی ایستگاههای ایست و بازرسی شبانه اقدام کرد، تا امنیت در آن سالهای ابتدایی جنگ در سطح شهر برقرار و عوامل اخلال گر داخلی نتوانند نقشههای شوم خود را عملی کنند.
مسئول امنیت انتخابات، مسول حفاظت از شخصیتهای مطرح انقلابی، مسئول ارسال کمک به جبهههای جنگ، مبارزه با ساخت و سازهای غیر مجاز و جمع آوری افراد معتاد و خاطی در زمینههای مختلف آسیبهای اجتماعی بود. همکاری با نماینده امام خمینی (ره) در شرق تهران و نیز برگزاری مراسمهای مختلف دعای کمیل و مراسم مذهبی در مساجد و ویژه شهدا بود و همواره در حال فعالیت و ارایه خدمت به مردم بود و فرق هم برای وی نداشت که چه سنگری باشد، هر جا احساس خلا و نیاز میشد وارد عرصه شده و مشکل را برطرف میکرد.
مشگل گشای کارهای مردم بود
حسن هر کاری برای رفع تبعیض و بی عدالتی میتوانست انجام دهد آن کار را می کرد. اگر میفهمید فردی راه را به خطا رفته و زمینه هدایت را دارد وی را کمک میکرد تا در مسیر مستقیم قرار گیرد. یکی از همسایههای شهیدحقیقی مشکل پیدا میکند، توانسته بود با یک خط مطلب که نوشته بود، مشکل وی را برطرف کند.
شهید حقیقی انسانی مهربان، خوش اخلاق و برخورد، بسیار مهمان نواز و چند بعدی بود، به افرادی که به درب خانه وی مراجعه میکردند، در حدتوان از آنها پذیرایی و مشکلات شان را برطرف کرده و اگر نمیتوانست از آنان دلجویی میکرد.
دعواهای محلی و خانوادگی را بررسی حل و فصل میکرد. وی شیفته امام خمینی (ره) بود و آن چنان شیفته عاشق شده بود که خود را برای اعتلای آرمانهای اسلام و انقلاب اسلامی خود را وقف کرده بود، که با همه علاقهای که به همسر و فرزندان خود داشت، آنها را به خاطر عشقی که دین خود داشت به خدا سپرد و همه هستی خود را فدا کرد.
شهید کلت کمریای داشت که همیشه همراه وی بود و همیشه آماده برای برقراری امنیت و نظم اجتماعی بود. لحظهای اسلحه خود را رها نمیکرد و خیلی به تیراندازی و کار با آن مسلط بود.
عاشق سربازی و خدمت برای امام زمان (عج) بود
عاشق امام زمان (عج) بود و برای سربازی آستان حضرتش از همه هستی و تعلقات خود حتی همسر و فرزندان خود گذشت. حسن حقیقی پدری بود که شعرهای پیرامون امام زمان (عج) رابه فرزند خردسال خود یادداده بود و همیشه ورد زبان فرزندش بود و پسر در مراسم ختم پدر بسیاری از شعرهای او را می خواند.
شهیدی که قبل ازشهادت شهید را به اول اسم خود اضافه میکرد
سال ۶۱ شهیدشد و تقریبا ازیک سال قبل مرتب در زیر نامهها و مطالب خود مینوشت شهید حسن حقیقی یعنی برای شهادت آماده بود و آرزوی دیرینهاش بود و سرانجام به آن رسید.
همسر خود را برای شهادتش آماده میکرد
شهید به همسرخود چند ماه قبل از شهادتش میگوید: باید از این به بعد مسئولیت زندگی را خودت به عهده بگیری و همه کارها را خودت به تنهایی انجام دهی، در صورتی که همیشه خرید و بسیاری از امور خانواده را وی خود انجام میداد. در حقیقت شهید کم کم داشت همسرش را برای مسئولیت بیشتر و اداره زندگی و بچهها آماده میکرد. همه مکانهای خرید و کارهای خانواده را به همسرش یادآوری میکرد.
نحوه شهادت شهید حقیقی
ابتدای صبح زنگ خانه شهید به صدا در میآید، بعد ازمدتی همسر شهید با اصرار فرد مراجعه کننده همسرش را بیدار میکند و شهید حقیقی جلوی درب خانه به همراه فرزندان خود رفته آنها را از آغوش خود به زمین میگذارد و عوامل داخلی منحرف در حالی که اسلحههای خود را در زیر نانهای لواش مخفی کرده بودند، ناگهان وی را مورد هدف گلولههای خود قرار میدهند و فرزندان وی شاهد نحوه به شهادت رسیدن پدرخود بودند. ۱۱ تیر به نقاط حساس و حیاتی شهید اصابت کرده، پیشانی، زانوها، کلیهها و... را تیر خورده بودند.
بعد از گذاشتن لحظاتی همسایهها متوجه شده جلوی درب خانه حقیقی آمده و وی را به بیمارستان منتقل میکنند، که در مسیر بیمارستان به آرزوی همیشگی و وصال به پروردگار میرسد.
وی علاقه شدیدی به امام زمان (عج) داشت و در روزهای قبل از شهادت خود در تدارک جشن ویژه و با شکوهی برای نیمه شعبان بود که در همین روز به شهادت میرسد.
قریب ۴۰ پرچم رنگارنگ و بزرگ بود که همه پرچمها را روز نیمه شعبان از درب خانه تا مسجدنصب کردند و شهید حقیقی با بدرقه پرشور و با حرارت و عشق مردم انقلابی راهی خانه امن الهی شد. در روز ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) به سمت گلزار شهدا تشییع میشود. شهید ۱۷ خرداد سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید.
انتهای پیام/ 191