گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: محافظان بیت حضرت امام (ره) طی سالها، افتخار و شرف حراست از وجود مبارک امام (قدس سره) را داشتند و به واسطه کثرت تردد به بیت معظمله و نشست و برخاست در آن از نزدیکان ایشان محسوب میشدند. در ادامه شخصیت والای امام راحل را از زبان یکی از محافظان بیت میخوانید:
حضرت امام برای انجام مستحبات و ترک مکروهات تاکید فراوانی داشتند، به طوری که به هیچ وجه مستحبی را ترک نمیکردند و مکروهی را انجام نمیدادند. مستحباتی را که قبل از نماز وجود دارد و باعث می شود که ثواب نماز بیشتر شود، حتما انجام میدادند. ایشان همیشه قبل از نماز عطر استعمال میکردند و مهر نماز ایشان مهر کربلا بود. همچنین انگشتری عقیق داشتند که قبل از شروع نماز آن را در انگشت خویش انداخته و بعد نماز را به جای میآوردند.
صرفهجویی
از نکتههای اخلاقی که امام دارا بودند، صرفه جویی در تمام زمینهها بود و این صرفه جویی باید برای ملت مسلمان ما الگو باشد. به طور مثال اگر یک لیوان آب برای امام (ره) میآوردیم و مقداری از آن را مینوشیدند، باقی آن شاید ساعتها در کنار ایشان باقی میماند و بعدا مورد استفاده قرار میدادند. صرفه جویی امام در هنگام وضو گرفتن نیز از دیگر مواردی است که امام راحل در این هنگام هیچ گاه بیش از یک مشت آب برای دست یا صورت برنمیداشتند و همیشه با دست دیگر شیر آب را کنترل میکردند. در هنگام شب نیز در مورد مصرف برق همیشه متذکر میشدند که لامپهای اضافی را خاموش کنید.
مدتی که امام دچار کسالت جسمی شده بودند و ما مسوولیت خاموش کردن چراغهای راهرو را بر عهده داشتیم، همیشه میگفتند که چراغهای اضافی را خاموش کنید و اگر از لامپ با مصرف بالایی استفاده میشد، تاکید میکردند که لامپ ضعیفتر و کمنورتر به جای آن قرار دهیم.
توجه به مساله حجاب
یکی دیگر از مواردی که همیشه در خاطر دارم، مساله دقت در رعایت حجاب نزدیکان امام از جانب ایشان بود. بعضا لازم میشد که ما به طور سرزده به خدمت ایشان برسیم و مطلبی را عرض کنیم. بلافاصله بعد از زدن درب و تقاضای ورود از جانب ما، اگر از بستگان امام نزد ایشان بودند، خیلی سریع میگفتند که کمی صبر کنید و بعد به بستگان خویش تذکر میدادند، چادر خود را سر کنید تا ما وارد شویم و بالعکس اگر ما در داخل خانه بودیم و یکی از بستگان امام قصد ورود داشتند، بلافاصله امام میفرمودند که «یا الله. یاالله. نامحرم داخل اتاق است.» البته امام برای تذکر اعلام میکرد وگرنه بستگان امام همیشه رعایت حجاب خویش را میکردند.
امام (ره) هنگام بمباران وارد سنگر نمیشدند
در مورد برخورد و رفتار، ایشان بسیار با متانت بودند و ما هر موقع خدمت آقا میرسیدیم، تبسم بر لبان امام نقش داشت. هر موقع کسی سلام میکرد نگاه میکردند که ببینند چه کسی سلام میدهد و سپس جواب سلام را میدادند.
امام همیشه کارهای خویش را سر ساعت معینی انجام میدادند. به طوری که وقتی خدمت ایشان میرسیدیم تا به انجام کار بپردازیم، باید سر موعد کارمان تمام میشد تا امام (ره) به سایر امور بپردازند، در غیر این صورت ایشان تذکر میدادند که تعجیل کنید.
خاطرهای که من از امام دارم و خیلی برایم عزیز است، مربوط به دوران بمباران و موشک باران تهران میشود. در نزدیکی اقامتگاه ایشان سنگر کوچکی ساخته بودند تا حضرت امام و خانواده ایشان در صورت وضعیت قرمز و بروز خطر در آن پناه بگیرند. ولی ایشان به هیچ وجه وارد سنگر نمیشدند و وقتی سوال میکردیم که چرا وارد سنگر نمیشوید تا در امان باشید، میفرمودند: «مگر همه مردم سنگر دارند که من هم داشته باشم. هر موقع تمام ملت دارای سنگر شدند من نیز به سنگر خواهم رفت» و در همان اتاق کوچک خویش میماندند.
امام کوچکترین دلبستگی به این دنیا نداشتند و به هیچ منظور حملات هوایی و موشکی کوچکترین خللی در روحیه ایشان پدید نیاورد و وقتی موشکی در حوالی اقامتگاه امام سقوط میکرد، صدای مهیب انفجار تاثیری در امام باقی نمیگذاشت و این چیزی نبود جز ایمان و اعتماد به خدا و عدم وابستگی و تمایل به مواهب زودگذر دنیوی.
انتهای پیام/ 131