به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرمان، شهید «علیرضا عابدی داورانی» دوم فروردين 1340، در روستاd داوران از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد و تا پايان مقطع متوسطه درس خواند و ديپلم برق گرفت.
علیرضا پاسدار بود و درسال 1362 ازدواج كرد و خداوند به او یک فرزند دختر هدیه داد و با شروع جنگ تحمیلی علیرضا عازم جبهه حق علیه باطل میشود و در هشتم تير 1364، در شرق دجله بر اثر اصابت گلوله به صورت، به شهادت میرسد.
در ادامه بخشی از سفارشهای شهید «عليرضا عابدى داورانى» را در وصیت نامه اش مرور می کنیم.
دوست دارم سخنى با كشاورزان و كارگران داشته باشم. چون خود من از اين طبقه مىباشم و اميدوارم كه سخنانم را با دل و جان بپذيريد، چون از دل برمىخيزد بدانيد كه كار و كوشش شما همچون جنگ رزمندگان در جبهه مىباشد و بكوشيد تا نيازهاى كشور اسلامى را خودمان بدست آوريم و دست نياز بسوى ديگران دراز نكنيم، بلكه آنها به ما نيازمند باشند و اين جملهاى كه مىگويند از مقايسه مكتب اسلام با ديگر مكاتب مشخص مىشود. چون اسلام و همه ابعاد زندگى انسانها توجه نموده است و اما مكاتب ديگر و جوامع ديگر نيازمند قوانين مىباشند كه در مكتبشان وجود ندارد و دست بسوى اسلام غنى دراز مىكنند و اين صحيح نيست كه با داشتن اين اسلام غنى احتياج به كمك و يارى آنها داشته باشيم.
در زمان راه اندازى كارخانه يادم است كه افرادى مى گفتند: «ما نمىتوانيم آن را راه اندازى كنيم و بايد از كشور هاى خارجى كارشناس بيايد تا راه اندازى شود». استكبار جهانى هم آرزويش اين بود كه در كشور اسلامى كسى نتواند آن را راهاندازى نمايد. يادم نمىرود كه اين صحبتها بود اما وزير معادن و فلزات با الهام از سخنان امام عزيز كه «كارخانجات را خودتان راه بيندازيد و منتظر خارجيها نباشيد» قاطعانه جلوى آنها ايستاد و گفت: بايد مهندسين ايرانى اينجا را راهاندازى كنند و اگر مسئله اى پيش آمد خودم جوابگو مىباشم و اشكال ندارد كه من از اسلام سيلى بخورم و اين كارخانه توسط ايرانيها راه ا ندازى شود و بحمدالله راه اندازى شد و هيچ مسئلهاى هم بوجود نيامد.
منظورم از بيان اين مطلب فقط اين بود كه كارگران مسلمان بايد با ياد خدا و بدون كمك ديگران تلاش وكوشش كنند و خدا هم مطمئنا به آنها كمك خواهد کرد.
انتهای پیام/