به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، «کبریتهای خیس» سومین کتاب از مجموعه نمایشنامههایی است که انتشارات «هنر دفاع» منتشر و روانه بازار کتاب کرده است. این کتاب روایتی از مقاطع مختلف زندگی سه زن به نامهای فرشته، فاطمه و زهراست که هسرانشان در جبهه به شهادت رسیدهاند.
نویسنده در مقدمه این نمایشنامه آورده است:
«جنگ که شروع شد، ارتش بعث عراق به طور وحشیانهای به شهرها و روستاهای مرزی تجاوز کرد و مردم بیدفاع را قلع و قمع کرده و به زنان و دختران زیادی تعرض کردند. در آن دوران گروهی از شیرزنان ایران برای فرار از دست بعثیها و اینکه به دست آنها نیافتند خود را به چاه میانداختند. در نوشتن متن حاضر از این رویداد دلخراش بهره دراماتیک برده و آن را به زندگی سه شهید دوران دفاع مقدس که از زبان همسرانشان روایت میشوند، گره زدهام»
قسمتی از متن کتاب:
«همین جوری داشت یه ریز حرف میزد، اون موقع یه جورهایی به من گفت که این آخرین سفرشه ... فهمیدم که تصمیمش رو گرفته ... دم آخری اونقدر حرف زد که یادم رفت قرآن و آب بیارم ... کس دیگهای شده بود، جوری حرف میزد که انگار در عالم خلسه است و کمکم داره از زمین کنده میشه و میخواد پرواز کنه ... آخرین نگاشو به من کرد و از در خونه رفت بیرون ... تا ته کوچه از پشت نگاش کردم، دستاشو بالا برده بود و داشت تکون میداد، یه لحظه هم برنگشت،
اون میدونست که من از پشت دارم نگاش میکنم ... رفت تا سر کوچه یه لحظه وایستاد اما برنگشت ... دور و دورتر شد ... گفتم علی برو، برو خدا پشت و پناهت باشه ... من راضیام به هر تصمیمی که تو گرفتی ... چون قبولت دارم ... من به تو ایمان دارم ... راهی که انتخاب کردی درستترین راه ممکنه ... برو که دست هماسمت، مولا علی به همراهت باشه ... برو علی .. برو که این رفتنت به معراجه ... اما من دلم تنگ میشه برات ... فقط قول بده هر وقت خواستم، بیای پیشم ... همین ... دمت گرم علی آقا عجب با مرامی تو ... خدائیش هر وقت خواستمت اومدی پیشم ... برو علی برو ... خدا پشت و پناهت باشه ... خدا به همرات ...»
«کبریتهای خیس» در 62 صفحه به قلم «ایرج افشاری اصل» تإلیف و توسط انتشارات «هنر دفاع» وابسته به سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس در 2000 نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام/ 161