به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، خروج آمریکا از توافق هستهای ایران و عدم اعتنا ایران به شروط پیشنهادی آمریکا برای به اصطلاح «توافق بهتر»، خشم این کشور را به قدری برانگیخته است که اکنون از کشورهای خریدار نفت ایران خواسته است تا واردات نفت ایران به کشور خود را از آغاز ماه نوامبر (۱۳ آبان) و از سرگیری تحریمهای واشنگتن علیه تهران، به صفر برسانند.
استفاده از ابزار تهدید نفتی علیه ایران به زمان باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا برمیگردد. در سال 2012، واشنگتن در اقدامی گسترده به تحریم بانکهای ایرانی پرداخت و 100 میلیارد دلار از داراییهای ایران در خارج از این کشور را مسدود کرد و همزمان اقدام به اعمال استراتژی تحریم صادرات نفت ایران با تهدید کشورهای مصرف کننده نفت کرد که به کاهش صادرات نفت ایران منجر شد. نتیجه این اقدام تورم شدید در ایران بود.
ناکامی ترامپ در عدم ارائه توجیه جدیدی مبنی بر نقض توافق هستهای ایران، با گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز 9 ماه می (19 اردیبهشت) در تایید پایبندی ایران به تعهدات هستهای خود کامل شد. در این گزارش آژانس تاکید کرده بود که ایران هیچ برنامه هستهای غیر صلح آمیزی را در دست اجرا ندارد. در حال حاضر، واشنگتن در حال مقابله با ایران است و امیدوار است که با «فشار حداکثر» ایران را مجبور کند نهتنها تسلیم شروط ترامپ در برنامه هستهای شود، بلکه در موضوعات غیر هستهای نیز امتیازاتی به آمریکا بدهد. اگر تاریخ را مرور کنیم متوجه خواهیم شد که این فشارها نمیتواند کارساز باشد. آمریکا درصدد اِعمال تحریمهای مجدد مربوط به برنامه هستهای ایران است که میتواند جریان صادرات نفت ایران را به طرز چشمگیری کاهش دهد. مهلت تعیین شده برای اعمال تحریمها در اوایل آبان ماه، خواهد بود.
با این حال، ابهامات زیادی وجود دارد که این رویارویی اقتصادی ایالات متحده با چه سرعت و چگونه خواهد بود. آمریکا تا قبل از سال 2015 متحدی نداشت که بتواند از طریق آن میزان نفت ایران را به بشکهای 1 میلیون در روز برساند. چین، روسیه و اتحادیه اروپا بیان کردهاند که با این تحریمها موافق نیستند. با این حال، فشار تحریمهای آمریکا بر شرکتهای خصوصی این کشورها متمرکز خواهند شد که میتواند آنها را از انجام تجارت با ایران محروم سازد. اتحادیه اروپا قول داده است که از شرکتهای خود محافظت کند و حتی اگر وزارت خزانه داری آمریکا به مجازات شرکتهای اروپایی اقدام کند، این کشورها ممکن است اقدامات تلافیجویانه تجاری را انجام دهد. با این وجود، تحریمهای آمریکا، قطعا سرمایهگذاریها در مقیاس بزرگ در بخشهای نفت و گاز ایران را برای سالهای آینده متوقف خواهند کرد.
از زمانیکه ترامپ هیچ جایگزینی مناسبی برای اصلاح توافق هستهای ارائه نداد و به جای آن بر نیاز یک «توافق بهتر» تاکید کرد ضربهی محکم و ناگهانی به افزایش تنش در جناح متحدان اروپایی خود وارد کرد، زیرا اتحادیه اروپا اقدامات متعادل کنندهای بین تعهدات توافق هستهای ایران و حفاظت از شرکتهای خود را انجام میدهد.
مسأله قابل تامل این است که چگونه تحریمهای یکجانبه و ناعادلانه از سوی آمریکا بر جریان نفت ایران تاثیر خواهد گذاشت. آمریکا توصیه کرده است کشورهای دیگر «بهطور قابل توجهی» خرید نفت خود را از ایران کاهش دهند و آن را به صفر برسانند. در این تئوری، شاید بتوان این تهدید را کاملا عملی دانست؛ اما آیا در عمل این اقدام امکان پذیر است؟ در زمان اوباما کاهش 20 درصدی خرید نفت ایران، یک قانون غیر رسمی بود که اتحادیه اروپا تقریبا بهطور کامل به همکاری با دولت اوباما برای ایجاد فشار بر ایران مبادرت ورزید. بعید به نظر میرسد که این بار اتحادیه اروپا همانگونه که در دولت اوباما در کاهش واردات نفت خود از ایران همکاری داشت با دولت ترامپ هم همکاری داشته باشد و واردات خود را به صفر برساند؛ زیرا در توافق هستهای ایران ایالات متحده آمریکا این توافق را به صورت یکجانبه و خلاف اراده اکثر کشورهای عضو لغو کرد.
با این وجود عربستان سعودی و امارات هر 2 بیان داشتهاند که در صورت کمبود نفت در بازار جهانی، آنان کسری بازار را جبران خواهند کرد. تمایل این کشورها که دارای ذخایر فراوان نفت هستند برای جبران کسری بازار سبب خواهد شد تا کاهش واردات نفت ایران بر کشورهای مصرف کننده نفت، تاثیر کمی داشته باشد؛ اما سوال دیگری این بار مطرح میشود و آن این است که با وجود جبران کمبود نفت ایران، آیا قیمت نفت ثابت خواهد ماند یا خیر؟ 70 درصد صادرات نفت ایران به کشورهای آسیایی طی قراردادهای سالیانهای که با آن کشورها منعقد شده است، صورت میگیرد. این بدان معناست که تا اوایل سالجاری قطع معنادار واردات نفت ایران به این کشورها انجام پذیر نخواهد بود.
از سویی کمبود نفت ایران سبب خواهد شد تا از ظرفیتهای اضافی نفت استفاده شود که این موضوع سبب افزایش قیمت نفت برنت تا میزان 82.5 دلار در هر بشکه خواهد شد، هرچند احتمال کاهش نفت ایران تا 500 هزار بشکه در روز تا آخر سالجاری وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان تهدید جدید نفتی علیه ایران از سوی آمریکا را کاملا عملی دانست و از سویی نمیتوان منکر این واقعیت شد که این تهدید و خوش خدمتی عربستان و امارات برای جبران کسری نفت بازار جهانی، بر اقتصاد ایران تاثیر منفی خواهد گذاشت.
انتهای پیام/ 431