به گزارش دفاع پرس از گرگان، «محمدقاسم رحیمی» از روحانیون استان گلستان است که در عملیات بیت المقدس 7 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. به همین منظور روایتی از زندگینامه و وصیتنامه پربار این شهید والامقام را مرور میکنیم.
«محمدقاسم رحیمی» فرزند طاهر سال 1343 در روستای النگ از توابع شهرستان کردکوی استان گلستان در خانوادهای کشاورز متولد شد. او اولین پسر خانواده بود. در سال 1360 جهت تحصیل علوم دینی، قدم به حوزه علمیه نهاد و در مدرسه امام خمینی این شهر مشغول فراگیری علوم حوزوی شد. همزمان با تحصیل، به عنوان یک طلبه بسیجی در لشکر 25 کربلای مازندران بارها در جبهه های حق علیه باطل شرکت کرد. حتی شهادت برادرش «علی رحیمی» در سال 1365 نیز موجب نشد که دست از حضور در جبهه بردارد تا اینکه سرانجام در خرداد ماه 1367 در عملیات بیت المقدس 7 و منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش شربت شیرین شهادت را نوشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
این روحانی شهید در وصیتنامه خود، با مخاطب قرار دادن جوانان، نصایح ارزشمندی را بیان کرده است.
در بخشی از وصیتنامه شهید رحیمی آمده است:
«خدایا از این زندگانی ظلمانی خسته ام. از اینکه میبینم دوستانت و عاشقانت سبکبار به سوی تو پر می کشند و لقای تو را به ساعتی می پویند و میرسند، جانگدازم. من تابع اسلامم و فرزند پاکش خمینی عزیز و دیگر هیچ، من فقط طرفدار امام و رهبرم خمینی هستم نه کس دیگر، که خمینی است بلکه چون رهبر است، چون اتقی المتقین است و چون اعلم العلما است و چون اعدل العادلین است. چون این محبوب دلم است، معشوق قلبم است.»
«مرا غیر از شهادت هیچ چیز دیگر پاک نمیکند. من در این دنیا جایی برای خود نمی بینم. چون در طاعت حق نبودم فلذا (بر من) شهادت، لازم است. این برایم از همه چیز لازمتر است.»
«روحانیت اصیل، گروهی و قشری هستند که جز به اسلام به چیز دیگر حرص نمی خورند. اینان از این دنیا به کمترین آن قناعت می کنند. حرام خدا را حرام و حلال خدا را حلال میشمارند؛ بسیار ساده زندگی میکنند و کارشان تعلیم و تعلم و تالیف و تبلیغ است. اگر چنین روحانیای را دیدید، با کوچکترین ضعف او را نکوبید.»
شهید رحیمی در وصیت خود، به جوانان چنین سفارش میکند: «ای جوانان عزیز! راه دنیا پرستی، راه معاویه است. راه عبودیت و بندگی و کمالات نفس، راه حسین (ع) است. شما در کدام راه هستید؟ شما به چه میاندیشید؟ به شما بگویم جوانان عزیز! دنیا گذر است و فانی؛ لذتهایش ناپایدار و زود گذر است، بلکه بالاتر بقول علی (ع) ظاهرش بزم و جذاب اما درونش سم کشنده است.»
این روحانی شهید در پایان وصیتنامه خود میگوید: «قبل از آنکه در شهادتم گریه کنید به هدفم فکر کنید. گریه بیمعنا ارزش ندارد و شما باید هدفم را بشناسید، بعد گریه کنید. از دنیا داری و دنیا پرستی بپرهیزید؛ سر مشقتان همیشه علی (ع) و زهرا (س) باشد و بس».
انتهای پیام/