به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، «اکبر عبدی» یکی از کمدینهایی است که تقریبا تکرارناپذیر است؛ چرا که بازیگری را کاملا غریزی و بدون تحصیلات دانشگاهی آموخته است. وی در گفتوگویی با نشریه «نقد سینما» درباره فیلم «آدم برفی» و ظرافتهای این فیلم و معناهای ضد آمریکایی آن توضیحاتی داده است.
عبدی در بخشی از این مصاحبه خاطره قابل توجهی را از حضورش در آمریکا نقل میکند که خواندنی و البته قابل تقدیر است.
متن زیر خلاصهای از خاطره اکبر عبدی از روز قدس در آمریکاست.
«۲ سال پیش به کالیفرنیای آمریکا رفتم تا تئاری کمدی در حد یک اسندآپ کمدی اجرا کنم. به قدری از آنجا بدم آمد که نتوانستم بیشتر از ۱۰ روز بمانم. این در حالی بود که میدیدم اشخاصی خودشان را میکشند تا به آنجا بروند و همه تلاشش را میکنند تا یکی، دو ماه بیشتر از حد مجاز بمانند. یعنی میخواهند به هر قیمتی شده است، حتی از طریق پناهندگی سیاسی ... آنجا بمانند. من نمیخواهم بگویم، من فلان و بهمان هستم. ولی رفتم آنجا و نتوانستم بمانم.
ضمن اینکه در روز جهانی قدس چیزی گفته بودم که گویا به آنها بر خورده بود. گفته بودم این عین نامردی است که بچهای را که عمویش مرده است، پدر و برادر و بسیاری از اقوامش شهید شدهاند و حالا در سن ۱۰ سالگی سنگ دستش گرفته و با بغض و اشک جاری شده از چشم میخواهد به دشمنش یک سنگ بیندازد با بیرحمی بکشند.
دشمنی که با تانک و زره پوش آمده و فقط سر سربازش از تانک بیرون است که با کلاه آهنی و به طوری که تا دور چشمش سپر و استتار دارد یک چشمش را پشت دوربین مسلسل خودکار میگذارد و این بچه را هدف میگیرد. گفتم این عین نامردی است. دوستان عزیزی گفته بودند چرا این حرف را زده است. چرا گفته عین نامردی است؟ من هم گفتم چون من نه، هر یزید دیگری ببیند میگوید عین نامردی است.
شما چنین چیزی را در ذهنت تصور کن فرقی نمیکند چه کسی آن طرف باشد. بالاخره این کار صحیحی نیست حتی اگر طرف گناه کرده باشد. باز هم نامردی است چه برسد به اینکه این بچه گناهی هم نکرده است. خانوادهاش را شهید کردهاید آمده یک سنگ به شما بزند. ما این را گفتیم بعد گفتند باید بیایی در کانال تلویزیونی آن طرف یا در شبکه مجازی از شما فیلم بگیریم و از تمام این آدمها عذر خواهی کنید.
من هم گفتم ما مخلص همه یهودیها هستیم آنها هم دین و خدا و پیغمبر دارند. پیغمبرشان هم برای ما فوقالعاده عزیز است. ما در این حرفی نداریم اما در این عملی که صهیونیستها کردهاند حرف داریم. باز اصرار کردند که شما باید بیایید از همه اینها عذر خواهی کنید. گفتم نه من حرفم را از روی شکمم نزدم، به حرفم اعتقاد دارم. گفتند پس نمیگذاریم تئاتر اجرا کنید و سالن را تعطیل کردند.
صاحب تئاتر گفت، استاد عبدی من از شما معذرت میخواهم لطف کنید بیاید این پیش قسطی را که دادید پس بگیرید، ما هم پس گرفتیم. ۴۰۰ بلیط فروخته شده بود. پول تک تک دوستانی را که بلیط خریده بودند پس دادیم و بلیط برگشتمان را اوکی کردیم. مدام هم میگفتند سه ماه ویزا دارید بروید کانادا و یک گشتی بزنید، جاهای مختلف آمریکا را ببینید. گفتم تا همین جا هم که دیدیم بسمان است. همه اینها به خاطر حرفی بود که در روز قدس زدم.»
انتهای پیام/ 161