به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرمان، شهید «احمد اسماعیلزاده» نهم خردادماه سال ۱۳۴۱ در روستای «دقوقآباد» از توابع شهرستان «رفسنجان» بهدنیا آمد. وی تا پایان مقطع متوسطه در رشته «اقتصاد» درس خواند و دیپلم گرفت و سپس عضو سپاه شد و به جبهه رفت.
«احمد» در بیست و چهارم تیرماه سال ۱۳۶۱ در «کوشک» به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از ۱۶ سال به آغوش خانوادهاش بازگشت.
فرازی از وصیتنامه شهید «احمد اسماعیلزاده»:
بسم الله الرحمن الرحیم
درود بر ولی فقیه عصر ما، نایب امام زمان (عج)، روح خدا، مرد تقوا، فضیلت، علم و عمل، مردی که با تکیه بر اسلام و ایمان، تمامی ابرجنایتکاران قرن را به وحشت انداخته، مردی که خاری در چشم ظالمین و ستمکاران و مانع چپاول غارتگران جهانی میباشد و در مقابلش خاضع در برابر آفریدگارش، یار مستضعفان رهبر مظلومیت، پناهگاه آوارگان است.
او مردی است که در عصر ما به نسل ما چگونه زندگی کردن و چگونه مردن را آموخت و آموخت که هیچگاه نباید به ظلم و ستم آری گفت، بلکه باید به شدت هر چه تمامتر با اینها به مبارزه برخواست و سلام بر امت حزب الله که با حضور خود در نماز جمعه و دعای کمیل مشت محکمی بر دهان منافقین زدند و پشتوانهای محکم برای رزمندگان اسلام در جبهههای نبرد بودند و سلام بر برادران و خواهران عزیزم که مصمماند و راه خونین شهدا را ادامه میدهند و در این راه هیچگونه سستی و تزلزل به خود راه نمیدهند.
برادران و خواهران عزیز! شهادت و مرگ در راه خدا را افتخار بدانید و برخود ببالید؛ زیرا که اینگونه مردن و کشته شدن خواسته تمامی اولیا و اوصیای خدای بزرگ بوده است.
مگر نه این است که ما شیعه آن امامی هستیم که وقتی شمشیر بر فرقش فرود آمد، فرمود: «فزت و رب الکعبه» به خدای کعبه رستگار شدم. ای امت حزبالله! بر خود ببالید که در عصری زندگی میکنید که تمامی زمینهها برای سعادتمند شدن فراهم میباشد.
حیف است این فرصتها از دست برود و ما بهرهای نگیریم. حیف است متاعی که اولیاء خدا خود را تشنه آن میدانستند و در پی آن بودند امروز در دسترس میباشد و ما [باید] این متاع را گرامی بداریم. امید است خدای بزرگ این فوز عظیم را نصیب همه مسلمین بگرداند.
اما بر خود لازم میدانم به یک پندار که در بعضی اذهان پدید آمده است و در بعضی مواقع چنین میگویند اگر این برادر به جبهه نمیرفت و اگر او به سپاه نمیرفت و اگر او داوطلب به جنگ نبود کشته نمیشد... جوابی از قرآن کریم بدهم، خدای بزرگ در قرآن خطاب به مومنین میفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، همچون کسانى نباشید که کفر ورزیدند؛ و به برادرانشان هنگامى که به سفر رفته [و در سفر مردند] و یا جهادگر شدند [و کشته شدند]، گفتند: «اگر نزد ما [مانده] بودند، نمىمردند و کشته نمىشدند.» [شما چنین سخنانى مگویید] تا خدا آن را در دلهایشان حسرتى قرار دهد؛ و خدا [ست که] زنده مىکند و مىمیراند، و خدا [ست که] به آنچه مىکنید بیناست. امید است با این آیه از قران جواب دندانشکنی به منافقین و کفار باشد.
برادران و خواهران! من به عنوان یک فرد مسلمان به حکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی نصیب من کرد و چنین رهبری در جلوی راهم قرار داد و اکنون که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرد، چنانکه خود را لایق نمیدانستم.
من بدون هیچ جبر و زوری در این راه قدم نهادم و ای کاش هزار جان هم داشتم برای امر خدا و پیاده شدن کلام «لااله الا الله» میدادم و بر شماست ای امت شهیدپرور که در هر منطقهای هستید وحدت کلمه را حفظ کنید که با این وحدت و هماهنگی پیروزی و آزادی قدس هم بهدست ما خواهد آمد.
از اهالی شهیدپرور «نوق» و مردم مسلمان و انقلابی «دقوق آباد» و هر کس من را میشناسد خصوصا قوم و خویشان اگر در این چند سال عمری که من در آنجا گذراندم ناراحتی از من دارند از آنها طلب عفو دارم و امیدوارم که مرا ببخشید.
به امید پیروزی رزمندگان اسلام و سلامتی امام امت.
انتهای یپام/