سردار رودکی:

مأموریت صدام براندازی چهار مرحله‌ای جمهوری اسلامی بود/ زمزمه‌ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از چه‌زمانی آغاز شد؟

رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و ماجراهای قبل و بعد از آن می‌گوید.
کد خبر: ۳۰۰۵۴۲
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۲۲ - 20July 2018

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس،  قطعنامه 598 شورای امنیت یکی از قطعنامه‌های شورای امنیت است که در 29 تیر 1366، برای پایان دادن به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژه‌های به‌کار گرفته‌شده، مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی، قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یک‌سال و هفت روز از تاریخ صدور آن (و به‌فاصله پانزده روز بعد از سقوط هواپیمای مسافری پرواز IR655 به‌دست آمریکا) در 27 تیر 1367 از سوی ایران پذیرفته شد و حضرت امام خمینی در 29 تیر 1367 پیامی درباره پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد.

پذیرش این قطعنامه هرچند به‌معنای پذیرش آتش‌بس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی ازجمله خرمشهر را به‌دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی به‌دست نیاورد و نهایتاً جنگ در 29 مرداد 1367 پایان یافت.

بر همین اساس به‌سراغ سردار محمدنبی رودکی فرمانده لشکر 19 فجر استان فارس در دوران دفاع مقدس و رئیس پژوهشگاه علوم  و معارف دفاع مقدس رفتیم تا در خصوص قطعنامه 598 و اتفاقات قبل و پس از پذیرش قطعنامه از او سؤالاتی را بپرسیم. در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید:

 ضمن عرض سلام و خداقوت خدمت شما به‌عنوان اولین سؤال، زمزمه‌‌های مطرح شدن بحث پذیرش قطعنامه از چه‌زمانی مطرح شد؟ زیرا این موضوع در اذهان عمومی وجود دارد که چرا بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ ادامه پیدا کرد و 8 سال طول کشید؟

 بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن تشکر جنابعالی و خبرگزاری تسینم به مناسبت انجام گفت‌و‌گو پیرامون پذیرش قطعنامه‌ی 598 با اینجانب به عنوان یکی از فرماندهان لشکرهای دفاع مقدس، لشکر 19 فجر استان فارس. سازمان ملل در طول 8 سال جنگ کلاً 8 قطعنامه صادر کردند. در اولین بند این قطعنامه‌ها نوشته شده بود که ایران خویشتن‌داری بکند؛ در صورتی که به ما تجاوز شده بود ولی آنها می‌گفتند که ایران باید خویشتن‌داری بکند و به مرزهای بین‌المللی هم برگردد.

سردار رودکی: مأموریت صدام براندازی  چهار مرحله‌ای جمهوری اسلامی بود/ زمزمه‌ پذیرش قطعنامه۵۹۸ از چه‌زمانی آغاز شد؟

زمانی که جنگ آغاز شد و به آزادسازی خرمشهر در عملیات بیت المقدس رسیدیم، سازمان ملل در سوم خرداد 61 مجدداً قطعنامه‌ دیگری صادر کرد. وقتی دیدند که ما توانستیم چهار  عملیات آزادسازی در مناطق اشغال شده‌ی کشورمان را انجام بدهیم، قطعنامه دیگری صادر کردند که مجدداً می‌گفتند خویشتن‌داری کنید و اسم اینکه متجاوز را محکوم کنند در قطعنامه نیاوردند، حضرت امام(ره) هم می‌گفتند که باید متجاوز تنبیه شود اگر شما تنبیه نکنید ما دفاع خواهیم کرد، خودمان صدام را سرجایش می‌نشانیم، بنابراین امام بزرگوار متوجه دنیای دروغ و دنیای ظالمانه و استکباری آن روز بر علیه ملت مظلوم ایران شده بود که این‌ها دارند از صدام حمایت می‌کنند.

از ادامه‌ این جنگ، ما آن چهار  عملیات یعنی عملیات ثامن‌الائمه در پنج  مهر 60 بود که حصر آبادان شکسته شد، عملیات طریق‌القدس در آذر 60 که بستان و سوسنگرد آزاد شد، یکی عملیات فتح‌المبین در شوش و اندیمشک بود که نیروهای عراقی تا مرز بین‌المللی از طرف و جلوی این شهرها به عقب رانده شدند و یکی عملیات بیت‌المقدس بود که خرمشهر آزاد شد. خب این چهار عملیات که معروف به عملیات‌های آزادسازی مناطق اشغالی و یا عملیات برون سازی عراق از سرزمین‌های اشغالی ما تا سال 61 انجام شد، در آنجا فرماندهان نشستند و نهایتاً در جلسه‌ای که خدمت حضرت امام بود تصمیم به ادامه‌ دفاع از کشور گرفته شد و احقاق حقوق ملت ایران توسط رزمندگان اسلام که در مرزها باید انجام می‌شد.

 عملیات آزادسازی خرمشهر که تمام شد، رفتیم سراغ عملیات رمضان در تابستان 61 که موجب انهدام بخشی از توان دشمن شد، سپس رفتیم سراغ عملیات خیبر، در اسفندماه 62 در جزایر مجنون که یک سوم از مساحت جزیره‌ مجنون جنوبی به تصرف ما درآمد. سپس عملیات بدر در سال 63 انجام شد که انهدامی از دشمن در شرق دجله انجام شد، پس از آن عملیات والفجر8 در فاو  را در سال 64 انجام دادیم که در آن هم سکوهای موشکی عراق در پشت شهر فاو که کشتی‌های نفتکش ما و شهرهای ما را می‌زدند تصرف شد که موجب انهدام آن سکوها شد.

سپس عملیات کربلای 4 و 5 در سال 1365 انجام شد که موجب آزادسازی شلمچه شد و ما نزدیک بصره شدیم، در این عملیات بیش از دو سوم ارتش عراق  در 70 شبانه روز جنگ در منطقه شلمچه منهدم شد. خب ما به اینجا که رسیدیم دنیا اعلام خطر کرد، گفتند ایران را اگر رهایش کنند این بصره را خواهد گرفت و به بغداد خواهد رسید، کم‌کم زمزمه‌ی قطعنامه 598 که هشتمین قطعنامه‌ی جنگ بود مطرح شد.

در آن فواصل هفت قطعنامه نوشته شده بود که حقوق ایران را تامین نمی‌کرد و معلوم بود دنیا از صدام حمایت می‌کند، آمریکا حمایتش این بود که صدام را برای حمله به خاک جمهوری اسلامی تحریک کند. این اقدام توسط وزیر دفاع وقت آمریکا در ملاقاتی با صدام و توسط آقای برژینسکی مشاور امنیتی کاخ سفید که در مرز اردن، ملاقات مخفیانه ای با صدام داشت که اسنادش موجود است. در نتیجه به صدام گفتند که شما برای براندازی جمهوری اسلامی برو اقدام کن. اگر نتوانستی خوزستان را جدا کن، اگر نتوانستی خرمشهر را جدا کن، اگر نتوانستی اروند‌رود را که حق شما در قرارداد 1975 الجزایر ضایع شده و حق کشتیرانی را به ایران دادند را پس بگیر.

بنابراین آمریکایی‌ها چهار طرح سقوط نظامی، تجزیه ایران، تصرف شهر محمره یا قرارداد الجزایر و حق کشتیرانی را به صدام مطرح کردند و صدام با تحریک آمریکا حمله را آغاز کرد. شوروی سابق تمام تجهیزات ارتش عراق را داده بود. همانطور که قبل از انقلاب اسلامی ایران تمام تجهیزات ایران آمریکایی و یا انگلیسی بود، ولی ارتش عراق همه‌اش روسی بود. در نتیجه ما از طرف دنیا مورد تحریم قرار گرفتیم و به ما تجهیزات نظامی نمی‌دادند، در صورتی که به فرانسوی‌ها موشک‌های اگزو3  می‌دادند تا صدام کشتی‌های نفتکش ما را مورد اصابت قرار دهد. همچنین آلمان‌ها، هلندی‌ها، انگلیسی‌ها، از جمله کشورهایی بودند که سلاح‌های شیمیایی را به صدام دادند و صدام در حلبچه علیه مردم خودش و در مرزهای ما برعلیه رزمندگان به دفعات استفاده کرد. نقض قوانین بین‌المللی توسط صدام در برخورد با آزادگان عزیز ما، بمباران شهرها با حمایت از طرف سازمان‌های بین‌المللی. 

بنابراین در یک چنین شرایطی که آمریکا و غرب، شوروی سابق و شرق و کشورهای منطقه‌ حاشیه‌ی خلیج فارس از جمله کویت، بحرین، عربستان سعودی، که از صدام حمایت می‌کردند، ایران یک کشور مستقل، متکی به ایمان و قدرت لایزال الهی به تبعیت از حضرت امام خمینی(ره) توانست بعد از هشت  سال از جنگ پیروز بیرون بیاید و قطعنامه‌ی 598 که متضمن بخشی از حقوق ملت ایران بود، مورد پذیرش قرار گیرد. از جمله در آن قطعنامه برای اولین  بار آورده بودند که خسارت‌های ایران توسط کمیته‌ای باید مورد بررسی قرار بگیرد و یک کمیته‌ای هم متجاوز را تعیین بکند.

سردار رودکی: مأموریت صدام براندازی  چهار مرحله‌ای جمهوری اسلامی بود/ زمزمه‌ پذیرش قطعنامه۵۹۸ از چه‌زمانی آغاز شد؟

 امام(ره) در پایان جنگ پیام دادند که ما در جنگ مظلومیت خود را ثابت خواهیم کرد، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما فتح افغانستان را به دنبال خواهد داشت، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت را شکستیم، ما در جنگ به آنچنان صنایع نظامی و دفاعی برخوردار شدیم و ده‌ها دستاورد دیگر را امام(ره) در بیانیه برشمردند تا اینکه بعد از رحلت حضرت امام در سال 69 در سازمان ملل متحد، دبیر کل سازمان آقای خاویر دکوئیار  و وزیر خارجه ایران دکتر ولایتی و وزیر خارجه عراق طارق‌عزیز در میز سه  جانبه پس از بحث و بررسی‌های سازمان ملل دبیر کل اعلام کرد که متجاوز کشور عراق بوده و صدام حمله را آغاز کرده، اینجا مظلومیت ما ثابت شد و اولین پیش‌بینی امام(ره) تحقق پیدا کرد و الان پیش‌بینی‌های حضرت امام(ره) مبنی بر اینکه جنگ ما فتح فلسطین و افغانستان  را به دنبال خواهد داشت، نشانه‌های پیروزی افغانستان و فلسطین دارد دیده می‌شود.

 بنابراین قطعنامه 598 در شرایطی صادر شد که ما در شلمچه ارتش عراق را تقریبا 70 درصد مهندم کرده بودیم و جنگ و این اتفاق در اوایل سال 66 که عملیات کربلای 8 در همان شلمچه در غرب کانال پرورش ماهی در اردیبهشت 66 انجام شد، سازمان‌های بین‌المللی رفتند به دنبال قطعنامه‌ 598 و نهایتاً قطعنامه را که در سال 66 تهیه شده در ابتدا نپذیرفتیم چون گفتیم که هنوز متضمن حقوق ما نیست تا اینکه صدام حمله کرد به فاو و شلمچه و جزیره‌ی مجنون، این مناطق اشغالی را درآورد و به دست گرفت، فرماندهای نظامی و مسئولین سیاسی گزارش‌هایی که به امام(ره) دادند، امام(ره) فرمودند در 29 تیر 67 من به گزارش کارگزاران سیاسی و نظامی بالای نظام که به آنها اعتماد و اطمینان دارم با آتش‌بس موافقت نمودم، لکن من تا چند روز قبل بر همان موضع دفاع باقی بودم و جمهوری اسلامی ایران آتش‌بس را پذیرفت، یک هفته بعد از پذیرش آتش بس، یعنی در اوایل مرداد 65 عراق به خرمشهر حمله کرد. مردم دیدند که عراق بدعهدی کرد در صورتیکه ما قطعنامه را پذیرفتیم یعنی آتش‌بس، بند اول آتش‌بس بود، بند دوم بازگشت به مرزهای بین‌المللی است، بند سوم تبادل اسیر‌های دو کشور بود ولی به جای اینکه این کار‌ها انجام بشود دوباره آمریکایی‌ها به صدام گفتند که ایران در موضع ضعف است و تو فاو را گرفتی، شلمچه را گرفتی اگر حمله کنی می‌توانی اهواز و خرمشهر را بعضی شهرهای دیگر را بگیری بخاطر همین عراق دوباره حمله کرد اما مقام معظم رهبری که آن موقع رئیس جمهور بودند در خطبه‌های نماز جمعه اعلام کردند که «من از حضرت امام(ره) اجازه می‌خواهم، حالا که دشمن بدعهدی کرده و تخلف کرده، بروم در جبهه با سایر ائمه جمعه و ملت و جوانان هم بیایند و برویم، متجاوز را تنبیه بکنیم» 

پس از این موضوع آنقدر جوان و بسیجی و نیروهای مردمی از سراسر کشور به جبهه ‌ها اعزام شدند که ما لشکرهای سپاه که قبلا لشکرهایمان پر از بسیجی می‌شد و این اواخر در سال 67 در 4،5 ماه اول سال نیروهای کمتری اعزام می‌شدند به جبهه پشتیبانی‌های جنگ کمتر شده بود از طرف دولت وقت مشکلاتی را اعلام می‌کردند به قدری نیرو آمد که ما همه‌ی استعداد لشکرهایمان پر از نیرو شد و فریاد می‌زدیم که ما دیگر نیرو نمی‌خواهیم. مرکز و آموزشی، پادگان‌ها همه پر از نیرو، هر لشکر و تیپی از سپاه هر جا بودیم می‌گفتیم آقا نیرو نمی‌خواهیم، مردم شجاع و قهرمان پرور ایران وقتی بدعهدی صدام را دیدند اینجوری دوباره حمایت کردند از دفاع و شکور و از نوامیس خودشان و از اسلام عزیز و رفتیم بلافاصله برعلیه تجاوز مجدد عراق بعد از قطعنامه دوباره حمله کردیم به عراق و آن‌ها را تا مرزها عقب زدیم، منافقین هم با 2500 نفر سازماندهی با تانک و تجهیزات و پشتیبانی ارتش عراق از منطقه‌ی تنگه پاتاق کرمانشاه تا شهر اسلام‌آباد آمدند، تقریبا شهر را تصرف کردند به سمت کرمانشاه در حرکت بودند که شهید صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش که آن موقع نماینده امام در شورای عالی دفاع شده بودند و آقای شمخانی جانشین فرمانده کل سپاه وقت در منطقه‌ی کرمانشده و فرماندهی صحنه را به عهده گرفتند تا لشکرهای سپاه، هوانیروز ارتش و توپخانه‌ها توانستیم حمله منافقین را رفع کنیم و حدود 3 هزار نفر از منافقین کشته شدند که من این عدد 3000 نفر را تشیبه می‌کنم به 3000 نفر کشته‌های خوارج در جنگ نهروان با حضرت علی(ع) که اسلام ناب و خوارج یک طرف بودند اینجا هم اسلام ناب محمدی با منافقین و صدام و صدامیان یک طرف بودند، این خلاصه‌ای بود از پذیرش قطنامه و دلیل پذیرش او و دلیل ادامه‌ی جنگ بعد از خرمشهر که نهایتا به تصویب حضرت امام رسید در همان مردادماه 61.

دیپلماسی ایران خصوصاً سیاستمداران آن زمان در دفاع از حقوق ملت ایران و دفاع از رزمندگان، در سال‌های آخر که به تصویب قطعنامه می‌رسیدیم را چگونه ارزیابی می‌کند؟

وزارت خارجه تلاش‌های زیادی را بعد از قطعنامه متحمل شدند، جلسات زیادی را در سازمان ملل رفتند، مقاماتی از سازمان ملل، فرستاده‌هایی از طرف دبیر کل سازمان ملل به ایران آمدند به عراق رفتند، رفت و آمدهای زیادی شد و نهایتا در آن میز 3 جانبه که عرض کردم اعلام شد که صدام متجاوز است اما قبل از پذیرش قطعنامه دستگاه‌ دیپلماسی بیشتر می‌توانست برای جنگ و برای معرفی متجاوز تلاش بکند که آن را باید به هر حال در آینده نقد کنیم، بررسی کنیم.

 شما اشاره کردید که در این 8 سال صدام از کشورهای متعددی حمایت می‌شد و ایران تنها بود. به نظر شما ایران چگونه توانست یک تنه این 8 سال را بگذراند و سربلند بیرون بیاید؟

 آن کشورهایی که مستقیما از عراق حمایت می‌‌کردند 35 کشور بودند که ما اسامی آنها را داریم، اما تعداد کشورهای دیگری هم حمایت‌های دیگر می‌کردند که به صورت مستقیم نبود، مثلا در سازمان ملل حمایت دیپلماسی از مواضع حزب بعث عراق می‌کردند.

ایران در برابر این کشورها به یک دلیل توانست بایستد، در برابر دنیای آن روز که حتی اجازه نمی‌دادند سیم خاردار، از اتحادیه‌ جماهیر شوروی که همسایه ما بودند به ایران وارد بشود دیگر چه برسد به مهمات و تجهیزات و امکانات دفاعی دیگر ما.

در ایران جوانان ما با خلاقیت و ابتکار نیاز‌های جنگ را خودشان برطرف کردند مثلا ما می‌خواستیم برویم عملیات خیبر و بدر احتیاج به قایق داشتیم، احتیاج به موتور قایق داشتیم، شروع کردیم به قایق‌سازی، قایق‌ها را در شمال کشور تولید می‌کردیم، بعضی خلاقیت‌ها تهیه مهمات را در داخل توسعه دادیم برای انواع سلاح‌هایمان، خب یک مقدار هم از غنیمت‌هایی که از خود صدام می‌گرفتیم به عنوان تجهیزات بر علیه خودشان استفاده می‌کردیم.

 جوانان ما در بعد ساخت بیمارستان‌های در 20 کیلومتری خط جبهه ساختند این از ابتکارات جهادگران جهاد سازندگی و سنگرسازان بی‌سنگر بود، خودشان واقعا بیمارستان‌های مستحکمی را طراحی کردند و ساختند مثل شهید شمائلی، شهید رضوی، شهید انتشاری که با ابتکار بیمارستان‌های شیمیایی می‌ساختند و بعد قسمت‌های اورژانس و امداد و بهداشت جنگ، تجهیزات داخل این بیمارستانها می‌گذاشتند یا ساخت پل بعثت، جهاد سازندگی، مهندسین سپاه پلی روی اروندرود ساختند که در دنیا بزرگان نظامی سرگردان و متحیر ماندند که ایران چگونه یک پل ثابتی را در رودخانه‌ی خروشان اروند با عرض حدود 600 متر بر بستر رودخانه 800 متر پل زده است در حالی که پل هم، تحریم بودیم.

 بنابراین ملت با اتحاد و انسجام و جوانان ما با خلاقیت و ابتکار توانستیم نیازهای جنگ را در برابر دنیای زور آن روز برطرف بکنیم و به دفاع ادامه بدهیم، امروز ما واقعا باید از دستاوردهای هشت سال دفاع مقدسمان استفاده بکنیم، یک گنجینه‌ی بزرگی است، ما باید ابعاد مختلف دفاع مقدس را که همه حاکی از ایثارگری و فداکاری یک ملت در برابر دنیای آن روز بود و حاکی از خلاقیت و ابتکارات برای نگاه به درون و دفاع از کشور بود را و همه حماسه و رشادت و شجاعت بود را باید به این نسل دانش‌آموزانمان و حتی دانشگاهی‌هایمان، حتی جوانان بسیجی در کشور منتقل بکنیم تا این مسیر که یک بار تجربه شده، مسیر ایستادگی و مقاومت، مسیر ساخت استحکام نظام که در دفاع مقدس زیرساختش انجام شد را ما به این نسل منتقل بکنیم و این‌ها بر این مبنا هم حرکت بکنند که بقای نظام اسلامی ما بخش عمدی برمی‌گردد به دستاوردهای دفاع مقدس که در کشور باید جاری بشود و حتی مدیریت جهادی آن روز امروز  در کشور ما خیلی کارآمد است. می‌توانیم مدیران جهادی کارهای سریع انجام بدهند و با سرعت و تجربیات به حل مشکلات اقتصادی، عمرانی و زیرساختی کشور شامل اشتغال و تولید محصولات داخلی، حتی صادرات را افزایش بتوانیم بدهیم از این طریق، می‌توانیم از طریق مدیریت جهادی این دستاوردها را داشته باشیم.

 یکی از بندهای خود قطعنامه در این بود که میزان برآورد خسارت‌های تحمیلی عراق به ایران مشخص و به ایران پرداخت شود اما این بحث به طور جدی پیگیری نشد، اما کویت توانست خسارت های خود را از عراق بگیرد. در این خصوص نطرتان را بفرمایید.

این برمی‌گردد به همان تبعیض سازمان ملل نسبت به جنگ عراق علیه ایران و عراق علیه کویت، این‌ها تبعیض قائل شدند، طرفداری از ظلم کردند و شورای امنیت هم از این موضوع حمایت کرد. زمانی که صدام به کویت حمله کرد، در مدت چهار ماه 22 قطعنامه بر علیه محکومت صدام نوشتند، ولی در حمله صدام به ایران، سازمان ملل در طول هشت  سال هشت قطعنامه نوشت،آن‌وقت سازمان ملل قطعنامه‌ای که بر علیه صدام در تجاوز به کویت نوشت در همه‌ی 12 قطعنامه می‌گفت صدام محکوم است، می‌گفتند عراق باید سریعا از کویت خارج شود،  اما در این 8 قطعنامه یک کلمه از محکوم کردن صدام را نیاوردند. البته الان وزارت خارجه باید به دنبال خسارت ما از دولت فعلی عراق باشد، این باید دستگاه دیپلماسی کشور فعال شود.

 این حمایت از عراق نکته‌ای حائز اهمیت است. در یکی از مصاحبه‌، یکی از فرمانده های ارشد حزب بعث گفته بود که عراق قبل از شروع جنگ چندین میلیارد دلار ذخیره ارزی داشته و در انتهای جنگ به همان  اندازه به کشورهای مختلف بدهکار شده است و علاوه بر این در طول این هشت  سال لشکرهای عراق سه بار از بین رفته و دوباره ایجاد شده و در نهایت به نتیجه‌ای هم که می‌خواست برسد، نرسید و ایران با کمترین امکاناتی که داشت، توانست این همه حمایت و این همه تجهیزات را زیر سوال ببرد و آنها را به نفع خودش استفاده کند.نظر شما در این خصوص چیست؟

بله، به دلیل این بود که ما واقعا از اخلاص امام که جنگ با نیت الهی و دفاع مقدس با نیت الهی و برای دفاع از اسلام و مردم عزیزمان بود و مردم ما و جوانها تکیه برایمان خودشان داشتند و ایمان بر تجهیزات نشان داد که می‌چربد. امروز هم شما نگاه بکنید آمریکایی‌ها مدرن‌ترین تجهیزات نظامی دنیا و قویترین را در اختیار دارند، بزرگترین قدرت نظامی دنیا خودشان را محسوب محاسبه می‌کنند، اسرائیل با داشتن 140 کلاهک هسته‌ای خودش را یک قدرت برتر خاورمیانه می‌داند اما در جنگ با حزب‌الله لبنان در 10 سال اخیر دو مرتبه شکست می‌خورد این بیانگر پیروزی ایمان بر تجهیزات است تجهیزات به تنهایی کارایی ندارد آن روحیه و ایمان اسلامی جوانان ما و آزادی‌خواهی ملت‌ ما و اینکه به دنبال استقلال کشور بود ملت ما، استقلال یعنی اینکه ما کاری به شرق و غرب نداشته باشیم، از آموزه‌های خودمان، از دارایی‌های خودمان، از داشته‌های خودمان استفاده بکنیم و کشورمان را اداره بکنیم و انقلابمان را جلو ببریم، بخاطر این ما مرتب می‌دیدیم که رزمندگان بر تجهیزات پیروز می‌شدند و واقعا هم در پایان جنگ نهایتا دنیا اعلام کرد که ایران مظلوم بوده و متجاوز صدام بوده و صدام هم به ظلم ظالم گرفتار شد و دیدید که آمریکایی‌ها صدام را اعدام کردند بخاطر اینکه روایت داریم کسی که به ظلم کمک بکند به ظلم‌ همان ظالم گرفتار می‌شود.

 جوانان با تبعیت از امام و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت و توجه و توسل به دعاهایی که واقعا در جبهه‌ها مرتب زیارت عاشورا، دعای ندبه، دعای توسل مرتب رزمندگان صبح که می‌شد در سنگرها می‌خواندند. آن هم در محلی خوانده می‌شد که دانشگاه انسان‌سازی بود آن محل، واقعا این‌ها ما را پیروز کرد بر تجهیزات قوی و چندین کشور آن زمان.

در پایان اگر مبحثی هست، بفرمایید!
در پایان به شهدای دفاع مقدس و به امام عزیزمان درود و سلام می‌فرستم و سلام خودم را به فرماندهان شهید استان فارس، شهید مجید سپاسی، شهید جاویدی و خیلی از شهدای عزیز دیگر که جان خود را فدای کشور عزیزمان کردند سلام و درود می‌فرستم.

منبع:تسنیم

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار