به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، همسر شهید جاویدالاثر احمد جلالینسب خطاب به کسانی که به خود اجازه بیحرمتی به ساحت مقدس شهدای مدافع حرم را میدهند، اظهار داشت: «بدانید همانند پدر شهیدم که برای حریم کشورم و همسر شهیدم که برای حرم آل الله جان خویش را نثار کردند، در راه دفاع از ارزشهای اسلام و ایران، نخواهم گذاشت ایران اسلامی جولانگاه فریبخوردگانی باشد که برای سهم خواهی سیاسی از خون شهدا و شرافت خانوادههای شهدا و مردم میهنشان میگذرند و در این راه نیز فرزندانم را مانند پدر قهرمانشان که نام زیبای مدافع حرم بر سنگ مزارش نقش بسته تربیت خواهم کرد. ما دفاع از خانۀ خود را آنچنان گسترده میدانیم که حتی حاضریم از غیرمسلمانانی که در منطقه هستند نیز در مقابل دشمنان دیوْسیرت - که تماماً ایادی صهیونیستها هستند- دفاع کنیم!»
به همین بهانه به گفتوگو با مادر و همسر شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب پرداختیم.
شهربانو صداقت نیا سخن مادرانه خویش را با اعتقادات مشترک خویش با همسرش در عشق به اسلام و انقلاب و در نتیجه تربیت شیرمردانی چون شهید احمد جلالی نسب در راستای دفاع از اسلام و مسلمین آغاز کرد. مادری که با چهار فرزند پسر و دو فرزند دختر از کودکی زمزمههای مردانگی و مروت را در گوش فرزندانش، همچون لالایی شبانه آویخته و با تکیه بر زندگی معصومین(ع) آنان را پرورده و عشق و دلدادگی سرور و سالار شهیدان را در وجودشان تنیده و حک کرده و حالآنکه در این دنیا فرزندان خویش را همچون امانتداری قابل تنها برای رزمندگی و دفاع از دین و اسلام محیا کرده است.
مادری که با عشقی مثالزدنی تمام عمر و جوانی خویش را صرف بالندگی و پرورش فرزندانش کرده تا توشهای برای آخرت خویش برگیرد. آری تنها باور به فنای دنیا و ابقای عقبی و عشق و دلدادگی به آل الله میتواند چنین ایثاری را در پی داشته باشد که نور دیدگانت را سپر بلای دیوان و ددانی که بویی از انسانیت نبردهاند و تنها به نابودی آن واژه پرمعنا (انسانیت) با عنوان اصل و علت آفرینش میاندیشند قرار دهی. مادرانی همچون امالبنین که عشق مادری خویش را جایگزین عشقی والاتر کرده تا مرهم دل زخمی و رنجیده ام ابیها قرار گیرند آری الحق اینگونه معامله با دوست ستودنی است.
این خانواده با درک سالهای جنگ و جهاد و حضور در میدانهای نبرد ید طولایی داشته که با نثار همه دارایی و جان خویش در طبق اخلاص، چه در زمانی که دشمن خاک میهن را در کف خود داشت و چه در زمانی که دشمن در خارج از مرزهای کشور قصد تعدی به حرم اهلبیت (ع) و جامعۀ مؤمنان و مسلمانان را در سر میپروراند با احساس تکلیف دفاع از خانه خود را گسترده کرده تا مبادا این خیال پوچ لحظهای در ذهن آن تعدی گران محقق شود. آری آن نیکمردان خدایی مصداق کامل این جمله امیرالمؤمنین علی (ع) که میفرمایند: «کسی که از خانۀ خود خارج نشود و از مردمی که مقابل دشمن ایستادهاند، دفاع نکند، مَرد نیست و نامرد است» هستند.
مادر شهید جاویدالاثر احمد جلالی نسب با برشمردن ویژگیهای اخلاقی و آرمان و اهداف فرزندش در زندگی، رزق حلال و تربیت دینی و اسلامی توأم با عشق به ائمه معصومین (ع) را سرلوحه دفتر پربرگ زندگیشان دانسته که در نتیجه در سایه حرکت در مسیر چنین باور و اعتقادی است که شهادت و حقطلبی آمال و آرزوی اعضای خانواده بهویژه خود شهید خواهد شد. مادری که نقش فرزند شهیدش را در زندگی خویش بسیار پررنگ و ملموس دانسته چنانکه در کارخانه، با دلسوزی به تماممعنا مثال دختر و در دستگیری و بر دوش کشیدن بار و مسئولیت خانواده همچون مردی غیرتمند بهترین بوده و در محبت و خدمت به اطرافیان و خانواده الگوی خاص و عام شناختهشده بود.
مادر بعد از شهادت فرزند با استشمام عطر حضورش در فضای خانه بهویژه در زمانهایی که نیازمند یاری و مساعدت اوست روزگار میگذراند. آری مادر دل در گرو آرزوی تمام آرزوی زندگیاش سپرده و مسرور از تحقق آرزوی دیرین دلبندش (شهادت) بر این فخر میبالد. در زمانهای که هرکسی به فکر اندوختن مال و راحتی دنیای مادی خویش است، این شهید جاویدالاثر با برگزیدن حیات باقی بر فانی و انجام همه امورات دنیوی بر پایه و اساس اصل اخروی اثری جاوید خلق کرد و اطرافیان را حیران و مبهوت و مجذوب صفات کیمیا و ویژگیهای اخلاق مدارانه خود از دستگیری و یاری و مساعدت به همنوع گرفته تا هدایت جوانان با رفتاری پسندیده به زندگی با سبکی اسلامی.
معصومه شمآبادی نیز در ادامه زندگی معنوی و سراسر عشق و ایمان خویش با همسر شهیدش را اینگونه به تصویر میکشد که رایحه خوش و دلنواز این وصال به واسطه دوستی و روابط خانوادگی در سال 70 شکل میگیرد. وصالی که آغازگر آن با طلب وصال جانان و مرگ با شهادت از سوی شهید توأم و ثمره آن نیز سه فرزند پسر به نامهای (محمد، علی، رضا) و یک فرزند دختر به نام فاطمه است. با انس و الفتی بیبدیل با همسر و فرزندان چنان در دلوجانشان شعله دوانده که گرمای حضورش را بابیان خاطرات شیرین پدر بیشازپیش احساس کرده چنانکه آرزوی پدر را بر آغوش پرمهرش و درواقع آرزوی پدر (آرزوی بزرگ زندگی خویش) را بر آمال و آرزوهای خویش ترجیح دادند.
شیفتگی و دلدادگی به رهبری و حریم ولایت در زندگی این شهید والامقام از اطاعت بیچونوچرا و عمل به دستورات ولی بدون هیچ قید و شرطی برای همگان کاملاً مشهود بود و پیوسته به همسر و فرزندانش پیروی از ولایت ائمه اطهار (ع) و ولی زمان خود حضرت امام خامنهای را یادآور میشد و همچنین خود را مدیون دین مبین اسلام و رهبری و انقلاب دانسته و از هیچ کوششی برای دفاع از حریم ولایت دریغ نمیکرد و در عمل به دستورات ولی مشوق و پشتیبان اطرافیانش بود. آری گویی شمیم ولایت بر عمق جان این مرد خدایی نفوذ کرده که برای تحقق اوامر ولایی سر از پا نمیشناخت.
با نرمی کلام و گفتار و رفتار و کردار خویش آموزههای دینی را به اطرافیانش متذکر میشد بهگونهای که صحبتهای از دلبرآمده او بر ضمیر دلهای تشنه مینشست و به باروری معرفت دینی آنان در این حیات دنیوی میانجامید. اهمیت حجاب و پوشش اسلامی را با زبانی کودکانه برای دختران کوچک اقوام و دوستان به نحوی بازگو میکرد که آنان با واژه حجاب مأنوس شده، بهگونهای که آن را جزء جداییناپذیر از زندگی خویش میدانند و همواره بر این مهم مقید و پایبندند. وجود بهتماممعنای خصایل علوی در وجود این مرد خدایی از دلجویی و دستگیری از محرومان تا عطش عشق و دلدادگی به ائمه معصومین (ع) و مقیدات دینی او در این حیات دنیایی، متاعی جز شهادت نمیتوانست در پی داشته باشد.
اهداف و آمال و آرزوهای بلند و الهی او در زندگی و خدمات و اقدامات بیوقفه برای آسایش خانوادهاش، مقدم برآسایش و راحتی خود و مشورتهای پیدرپی حتی در کوچکترین امورات زندگی (به دلیل اهمیت جایگاه خانواده از دیدگاه شهید) همه و همه او را در رسیدن به خواستهاش یاری میکرد. آری باوجوداین روحیات و خلقوخوی علوی و جلب رضایت اطرافیان در همه حال، مورد تحسین دیگران بوده و از آنجاییکه حضور در مأموریتهای مختلف برای ایشان امری بدیهی و راه و هدفش نیز در عزیمت به این سفر مشخص و مقدس بود هیچگاه با مخالفت اطرافیانش روبرو نشد.
همسر شهید مدافع حرم شهید احمد جلالی نسب خطاب به کسانی که برای جا نماندن از مطامع سیاسی، به خود اجازه بیحرمتی به ساحت مقدس شهدای مدافع حرم را میدهند میگوید: شنیدن اهانت به ساحت شهدای مدافع حرم که از جان شیرین خود برای دفاع از ناموس اهلبیت (ع) و ناموس و امنیت مرزهای کشور عزیزمان ایران گذشتند قلب همه ازجمله خانواده شهدای مدافع حرم را آکنده از حزن و اندوه کرد، اما راهی که مدافعان حرم پیمودند ادامه دارد و این اهانتها تنها سندی بر وطنفروشی غربزدههای وطنی خواهد بود و خانواده شهدای مدافع حرم را راسختر برای پیمودن راه شهدا خواهد نمود.
بدانید همانند پدر شهیدم که برای حریم کشورم و همسر شهیدم که برای حرم آل الله جان خویش را نثار کردند، در راه دفاع از ارزشهای اسلام و ایران، نخواهم گذاشت ایران اسلامی جولانگاه فریبخوردگانی باشد که برای سهم خواهی سیاسی از خون شهدا و شرافت خانوادههای شهدا و مردم میهنشان میگذرند و در این راه نیز فرزندانم را مانند پدر قهرمانشان که نام زیبای مدافع حرم بر سنگ مزارش نقش بسته تربیت خواهم کرد. ما دفاع از خانۀ خود را آنچنان گسترده میدانیم که حتی حاضریم از غیرمسلمانانی که در منطقه هستند نیز در مقابل دشمنان دیوْ سیرت -که تماماً ایادی صهیونیستها هستند- دفاع کنیم! استاد و امام ما امیرالمؤمنین علی (ع) است که میفرماید ما اعلام میکنیم که میخواهیم به دستور امیرالمؤمنین (ع) مردانه رفتار کنیم.
فرازی از وصیت شهید
«اینجانب دفاع از حرم اهلبیت (سلامالله علیها) را با علم و آگاهی به اینکه وظیفه هر مسلمانی دفاع از اهلبیت(ع) که همان اجر و مزد رسالت نبی مکرم اسلام است که در قرآن کریم آمده انتخاب نمودم؛ و خدای را شاهد و ناظر میگیرم که مسائل مادی و هیچ اجباری در این راه نبوده است، و به همسر و فرزندانم توصیه میکنم که همیشه و در همه حال پیرو ولایت ائمه اطهار، ولیفقیه زمان حضرت امام خامنهای بوده و خود را مدیون دین مبین اسلام و رهبری و انقلاب بدانند و از هیچ کوششی برای دفاع از حریم ولایت دریغ نکنند.
امید دارم که خداوند متعال با لطف و کرم و رحمت خود از سر گناهان و معاصی انجامشده درگذرد و با ما با مهر و محبت و نه عدل و داد رفتار کند که عملی درخور خداوندی خدا نداریم.»
منبع: تسنیم